بریدههایی از کتاب بز زنگوله پا
۵٫۰
(۲)
گرگ:
منم آن گرگ سیاه
تو کجا و من کجا
من خوردم شنگول تو
من بردم منگول تو
من میآم به جنگ تو
مادربزی:
خوردهای بزهای بسیار تو با شنگول من
بردهای بزهای بسیار تو با منگول من
داغهاست بر دل ما ز جور تو
پر کینه است دل ما ز جور تو
پاسخت را میدهم در یک نبرد
مرگ تو چاره کند این رنج و درد
Somayeh
[گرگ با عجله وارد میشود. مَشکی پُر باد همراه آورده است.]
گرگ: هی مردک بیعار، بسه دیگه، تا کی میخوای بیکار بشینی. یالا یالا دندونامو تیز کن. روز جمعه وقت جنگه. میخوام یه درسی به این بز زنگوله پا بدم که دیگه هیچ بزی همچی فکری به کلهاش نزنه.
آهنگر: (کنایهآمیز) چی آوردی برام؟
گرگ: (میخندد. مشک را به آهنگر میدهد) غذای همیشگی تو!
[آهنگر مشک را باز میکند. باد از آن خارج میشود. نخودی از آن بیرون میپرد و به چشم آهنگر میخورد.]
Somayeh
[مادربزی و حبه انگور با ظرفی شیر نزد آهنگر میآیند.]
مادربزی: دوست خوبم آهنگر، شنگول و منگول منو گرگ خورده... من دارم میرم به جنگ او. فکر نکنی فقط واسه بچههامه... نه... دیگه طاقتم تموم شده. (سکوت) این شیر رو بگیر و شاخهای منو تیز کن. صبح جمعه روز جنگه... تو باید منو یاری کنی...
Somayeh
گرگ: (از خانه بیرون میآید و خطاب به بز)
وه چه روزی است شکار آمده خود بر خوان ما
میشناسد قدر گرگ کوید بگیر این جان ما
مادربزی:
خوان تو بر هم زنم ویران کنم سامان تو
آتشی بسازم به پا گریان کنم چشمان تو
کی کنیم جنگ من و تو؟
Somayeh
گرگ:
منم آن گرگ سیاه
تو کجا و من کجا
من خوردم شنگول تو
من بردم منگول تو
من میآم به جنگ تو
Somayeh
منم منم بز بز زنگوله پا
ور میجم دو پا دو پا
کی خورده شنگول من
کی برده منگول من
کی میآد به جنگ من
Somayeh
کیه کیه بر بام ما
داره تاپ تاپ میکنه
مگه از جون سیر شده
منو بی تاب میکنه
آش ما شور شد
مهمان ما کور شد
Somayeh
شنگول: باید پاهاشو ببینیم. (با صدای بلند)
ببینیم پاهای تو
ببینیم پاهای تو
قرمزه رنگ حناس
هر دو پای مادر ما
اگه پاهای تو سیاهس
تو نیستی مادر ما
تو نیستی مادر ما
Somayeh
این زنگوله رو میبندم به پام، از صداش منو میشناسین. در میزنم: تق تق تق.
بعد میگم:
منم منم مادرتون
بز بزِ زنگوله پا
شیر آوردم براتون
باز کنین من اومدم
باز کنین من اومدم
Somayeh
مادربزی: این روزا یه گرگ این نزدیکیها اومده که هر روز یه بز رو به دندون میگیره. اسمش گرگ سیاهست. خیلی زرنگه. هر بزی رو با یه کلکی تور میزنه.
Somayeh
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۷۷
تعداد صفحهها
۴۴ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۷۷
تعداد صفحهها
۴۴ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد