بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شاه خاکستری چشم | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شاه خاکستری چشم

بریده‌هایی از کتاب شاه خاکستری چشم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۷ رأی
۴٫۳
(۷)
بر کسانی خورشید می‌درخشد سرخ، بر کسانی باد می‌وزد لطیف اما ما هیچ از آن نمی‌دانیم، در عوض فقط طنین گام سنگین سربازان را می‌شنویم، و کلیدهایی که می‌چرخند برابر پیکرمان. گویی برای نیایش بامدادی برخاسته‌ایم، از میان شهر جانوران می‌شتافتیم، آنجا نفس بریده، همانند مردگان دیدار می‌کردیم، خورشیدی فروتر را، نِوایی مه‌آلوده‌تر را. و از دوردست، امید هنوز آواز سر می‌داد، همچنان که می‌گذشتیم.
کاوشگر
پیشکشی در برابر این اندوه کوه‌ها سر فرود می‌آورند، رودخانه‌ی بیکران از جریان باز می‌ایستد، چفت‌وبست همواره سخت زندان اینک «دخمه‌های محکومین» را در بر گرفته، و به اراده‌ای مرگبار سپرده است.
کاوشگر
۴۶. آمرزشخوانی نه، نه در زیر آسمانی بیگانه نه، نه در پناه بال‌های بیگانه آن هنگام با مردمم بودم من، با مردمم، آنجا، سوگواران.
کاوشگر
شبانه بر آسمان جولای، ژرف و شفاف، صورت‌های فلکی تازه پرتاب می‌شوند. و چیزی معجزه‌آسا خواهد رسید به نزدیکی تاریکی و تباه می‌کند، چیزی که هیچ‌کس، هیچ کس، نشناخته است، گرچه از زمان بچگی‌مان در آرزویش بودیم.
کاوشگر
۲۵. From: White Flock Solitude So many stones are thrown at me that I no longer cower, the turret’s cage is shapely, high among high towers. My thanks, to its builders, may they escape pain and woe, here, I see suns rise earlier, here, their last splendours glow.
کاوشگر
نمی‌دانستم چقدر تُرد است گلویتان در حلقه‌ی آن گریبان آبی. پسر شادمان، ای بوفچه‌ی عذاب کشیده‌ام، آه، فراموشم کن! امروز، دریافتم سخت است این حرم مطهر را ترک کنم.
کاوشگر
هر راهی را اشتباه رفتم. وقتی هوا یخ می‌زد، هر جا، و همیشه، خونسردانه دنباله‌روی می‌کردی، انگار می‌خواستی نشانم دهی بر تو هیچ عشقی ندارم. فراموش کن! چرا آن پیمان را بستی بر باریک‌راه زجر؟ و مرگ دستانش را گستراند... آه، بگو، پس چرا، برای چه؟
کاوشگر
هشتم نوامبر ۱۹۱۳ آفتاب می‌آکنَد خانه‌ام را با غباری گرم، تابناک، خاکستری، بیدار می‌شوم و به خاطر می‌آورم: امروز روز مقدس توست. به این سبب حتی برف گرم است در پشت پنجره، به این سبب در بی‌خوابی، مانند آیین‌گزاری خوابم برد.
کاوشگر
آه، می‌دانم: دلخوش است که شوریده و تیز می‌داند چیزی ندارم که او نیاز داشته باشد و بتوانم از او دریغ ورزم.
کاوشگر
اینک، خورشیدهایی می‌بینم که زود هنگام بر می‌آیند، اینک، واپسین فروغ‌شان می‌تراود.
negar
اندیشیدن به زمین بسیار دل‌انگیز است، و دام‌های عشق بسیار نیک‌اند.
negar
خوب است، سراسر سیاه است. زندگی است جهنمی لعنتی.
olivereader
۳۷. به یک هنرمند در هر تلاشت در می‌یابم میوه‌ی رنج‌های توأمان و خجسته را، طلای لیموهای همیشه پاییزی، آبی آب‌های تازه آفریده. بیندیش به آنها. و درازترین قیلوله راه می‌بَرَدم به بوستانت هم‌اکنون، آنجا که هر پیچگاه به نظر هولناک می‌آید، و ردپایت را ناخودآگاه جستجو می‌کنم.
کاوشگر
واژه‌هایی نگاشته‌ام که جرأت نداشته‌ام بگویم.
mahii
خزان به نجوا از میان درختان افرا تمنا می‌کرد: «همراهم بمیر!»
mahii
و دیگر. تابستان داغ زمزمه می‌کند، چنان چون در روزی تعطیلی کنار دریای سیاه. دیری، از گذشته‌ای دور، پیش‌بینی کرده‌ام این را این خانه‌ی خالی، این روز درخشان را. به مرگ خواهی آمد سرانجام، چرا نه امروز؟ در انتظارت هستم زندگانی بسی سخت می‌گذرد.
کاوشگر
حکم واژه‌ای سنگی کوبیده است سینه‌ی زنده‌ام را، اکنون. باکی نیست. آماده بودم. می‌دانید، هر جوری از پسش بر می‌آیم. امروز کار زیادی دارم: باید خاطره را نفله کنم، باید قلبم را بدل به سنگ کنم، باید زندگی را از سر بگیرم.
کاوشگر
خاموش دُن آرام روان است. مهتاب زردفام خانه را می‌آکند. می‌آکند آن را، و با بدگمانی فرو می‌ریزد شبح ماهوش زردی در برق نگاهش. زنی آنجاست، مویه می‌کند، زنی آنجا، تنها دراز کشیده است، پسر در غل و زنجیر، همسر در خاک، برایش دعا بخوان، آه دعا.
کاوشگر
سپیده‌دمان تو را بردند، گویی در بیداری به دنبالت می‌آمدم. در خانه‌ای تاریک بچه‌ها می‌گریستند، در میان شمایل‌ها، شمعی می‌گداخت. بر لبانت، سردی صلیب، بر پیشانی‌ات عرقی مرگبار. چون زنی تیر خورده، به سوی دیوار کرملین بانگ بر خواهم کشید.
کاوشگر
۴۴. Poem. I I You are with me again, Autumn, my friend!’ Annensky Others in the south may still linger, basking in the paradise garden. Here it’s northerly, and this year for my friend I’ve chosen autumn. I’ve brought here the blessed memory of my last non meeting with you – the pure flame of my victory over fate, so cold, and pure, too.
Javad Azar

حجم

۲٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۱ صفحه

حجم

۲٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۱ صفحه

قیمت:
۱۹,۵۰۰
۱۳,۶۵۰
۳۰%
تومان