بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تهوع | صفحه ۳ | طاقچه
۳٫۶
(۴۷)
اگر یک‌وقت قرار شود به سفر بروم، فکر می‌کنم قبل از رفتن، دلم بخواهد جزئی‌ترین نکات شخصیتم را یادداشت کنم تا وقتی برمی‌گردم بتوانم مقایسه کنم ببینم چه بودم و چه شده‌ام.
امیر
او دلیل هستی من بود، مرا از خود رها کرده بود. حالا چه‌کار دارم بکنم؟
pejman
از قبل می‌دانم که امروزم هدر رفته است. مگر اینکه بعد از تاریک شدن هوا کار مفیدی انجام دهم
Saeid
وقتی آدم زندگی می‌کند، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. صحنه‌ها عوض می‌شوند، آدم‌ها می‌آیند و می‌روند. روزها بیخود و بی‌جهت به هم افزوده می‌شوند. این افزایش یکنواخت و مداوم است. گهگاه قسمتی از آن را جمع می‌زنیم؛ مثلاً می‌گوییم: سه سال است که سفر می‌کنم، سه سال است که در بوویل هستم. پایانی هم ندارد. هیچ‌وقت آدم یک زن، یک دوست یا یک شهر را یکدفعه ترک نمی‌کند. ازاین‌گذشته، همه چیزها شبیه هم‌اند. شانگهای، مسکو، الجزیره، همه بعد از پانزده روز مثل هم‌اند. گاهی وقت‌ها آن هم به‌ندرت، وضعمان را مشخص می‌کنیم.
شاپور
مردم‌گریز انسان است. پس انسان‌گرا باید تا حدی مردم‌گریز باشد. اما او یک مردم‌گریز علمی است. می‌تواند میزان بیزاری‌اش را مشخص کند. او کسی است که ابتدا از انسان‌ها بیزار است تا بعداً بهتر بتواند دوستشان داشته باشد.
م.م.ر
پزشک‌ها، کشیش‌ها، قاضی‌ها و افسرها طوری انسان را می‌شناسند که انگار خودشان او را ساخته‌اند.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
فکر می‌کنم از کاهلی است که در دنیا روزها شبیه همند
Saeid
شاید دونفری راحت‌تر بشود این روز را سر کرد.
Saeid
آنها قانون می‌گذارند، رمان‌های مردمی می‌نویسند، ازدواج می‌کنند، آن‌قدر ابلهند که بچه‌دار می‌شوند
a.m
دریا هم کتاب دعاست: از خدا می‌گوید.
a.m

حجم

۲۹۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۲۹۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۱۲۱,۰۰۰
۶۰,۵۰۰
۵۰%
تومان