بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی | صفحه ۱۸ | طاقچه
کتاب دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی اثر امیرخسرو دهلوی

بریده‌هایی از کتاب دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۲۳ رأی
۴٫۳
(۲۳)
می شکفد گل به چمن تا ز نسیم سحری وه چه خوشی گر نفسی پهلوی من باده خوری گر ز خرابی منت نیست خبر رنجه مشو مستی حسن ترا شاید اگر بی خبری آهن و سنگ آب شود ز آه دل غم خور من نرم نگردد دل تو وه چه عجب جانوری هر کسی از پیرهنت رشک برد در برتو من ز زمینی که تو آن زیر قدم می سپری من به رهت خاک شدم بو که ته پا کنیم سوی دگر پرشکنی کرده تو خوش می گذری تا ستدی دل ز تنم ماند تنم خسته ز غم باز دهد خسرو اگر جان ز تنش تو ببری
کیوان
ای رویت آفتاب و لبت ش و ک ور شکر شد از خجالت لعل تو آب ور
منمشتعلعشقعلیمچکنم

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل۱
...
۱۷
۱۸
صفحه بعد