بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شبدر چهار پر | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شبدر چهار پر

بریده‌هایی از کتاب شبدر چهار پر

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۲۵ رأی
۴٫۲
(۲۵)
گیرم که راه از هر طرف سد بود باید چنان آونگ در رفت و آمد بود
Moon
رفته‌ای چشمم، این جزیره، زیر آب رفته است زندگی کنار ساعتم به خواب رفته است
Moon
در کنارت کار واژه تمام است عشق، موسیقی بی‌کلام است
zahra valizadeh
۱۲ قرن‌هاست جمعه، هرچه رشته پنبه می‌شود تو نمی‌رسی و شنبه می‌شود
آفتاب
شاخه، خشک از غم دل‌کندن برگ نفس باغ پر از خش خش مرگ تازه این اول بی‌مهری‌هاست
آفتاب
شاخه، خشک از غم دل‌کندن برگ نفس باغ پر از خش خش مرگ تازه این اول بی‌مهری‌هاست
آفتاب
از میان آن همه پرندۀ رها خورد سنگ تو به بال من خوش به حال من
|ݐ.الف
گل پیمبر است دین او شکفتن است
|ݐ.الف
حتی در این بن‌بست، راه دیگری هست مرداب هم باشی در تو امید رویش نیلوفری هست
مهدی
شهر را از خانه‌هایش می‌شناسند راه را از پیچ‌وخم‌هایش قلب را از موج غم‌هایش
مهدی
عطرها شوق پریدن دارند دهنم بسته‌تر از هر قفسی نکند بو ببرد از تو کسی
مهدی
صبح تا شب به ذکر مشغول‌اند ریه‌ات خانقاه بلبل‌هاست شیشۀ عطر بهترین گل‌هاست
آیدا
هان ای پرنده ـ پلک! هر گاه می‌پری، خبری خوب می‌رسد کی جای نامه، بوسۀ مکتوب می‌رسد؟
آیدا
لب‌های من، این ماهیان مرده دیدند بی‌بوسه‌گی با بی‌هوایی فرق دارد مرگ طبیعی با جدایی فرق دارد
آیدا
در حسرت پرواز پوسیده در سینه‌ات یک شاه‌پروانه... بیرون بیا از خویش، دیوانه!
mb
گونه‌هایش سیب‌ها را هم هوایی کرد نکته‌اش در چیست؟ جاذبه قانون صد در صد درستی نیست
mb
منتظر نشسته خون به پا کند با فشار اندکی در گلوی من انار کوچکی
f_altaha

حجم

۳۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۳۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۴
۵
صفحه بعد