بریده‌هایی از کتاب ۵ زبان عشق

ما برای عشق کوه‌ها را در می‌نوردیم، از دریاها عبور می‌کنیم، بیابان‌ها را زیر پا می‌گذاریم و سختی‌های بی‌شماری را تحمل می‌کنیم. بدون عشق نمی‌توان کوه‌ها را درنوردید،

۵- از همسر خود در حضور والدین یا دوستانش تعریف کنید. در این صورت دو برابر اعتبار بدست خواهید آورد چون هم همسر شما عشق شما را حس می‌کند، هم والدینش از اینکه داماد یا عروسی مثل شما دارند خوشحال خواهند شد. ۶- نقاط قوت همسر خود را بیابید و به او بگویید قدردان آنها هستید. این قدردانی را با جملات مشخص بیان کنید. کلی گویی نکنید. ۷- گاهی اوقات کلام تاییدآمیز خود را در قالب پیامک یا ایمیل در طول روز یا وقتی در سفر هستید برای او بفرستید. یا اگر می‌دانید که همسرتان روز سختی دارد برایش آدرس یک وبسایت سرگرم کننده را بفرستید. ۸- از همسر خود برای کارهایی که هر روز انجام می‌دهد و انتظار ندارد بخاطر آنها از او قدردانی شود، تعریف و تشکر کنید.

بعضی زن و شوهرها فکر می‌کنند در حال گذران وقت با هم هستند، درحالی‌که فقط نزدیک هم قرار دارند. هر دو در یک لحظه در یک خانه‌اند اما با هم نیستند

اغلب ما از آنچه فکر می‌کنیم توانمندتریم. چیزی که مانع پیشرفت‌مان می‌شود نبود شجاعت است.

متاسفانه، ابدی بودن این نوع عشق یک داستان تخیلی است. حاصل یافته‌های دکتر دورتی تنوف این بوده است که طول عمر این نوع عشق، که گاهی به عنوان عشق در یک نگاه از آن یاد می‌شود، کمتر از دو سال است. در نهایت فردی که اینگونه عاشق می‌شود از ابرها پایین می‌آید و پا روی زمین می‌گذارد. چشمانش باز می‌شود و نقایص طرف مقابل را می‌بیند. دمدمی مزاج بودن و شوخ طبعی‌اش که زمانی دوست داشتنی بود، آزار دهنده می‌شود. نقایص کوچکی که وقتی عاشقش بودیم نادیده می‌گرفتیم به چشممان بسیار بزرگ می‌آید.

اساسی‌ترین نیاز ما عاشق شدن نیست، بلکه صادقانه مورد عشق فرد دیگری قرار گرفتن است. عشقی که بر پایه منطق و انتخاب است نه غریزه. من نیاز دارم مورد عشق فردی قرار بگیرم که خودش انتخاب کرده است که عاشق من باشد، فردی که درون من چیزی می‌بیند که بخاطر آن عاشقم باشد.

نیاز ما به عشق نیاز شدیدی درون ما وجود دارد که توسط فردی دیگر مورد عشق قرار بگیریم. انزوا برای روح انسان مخرب است. به همین علت است که سلول انفرادی در زندان بی‌رحمانه‌ترین تنبیه محسوب می‌شود. در قلب موجودیت انسان میل به صمیمی شدن با شخصی دیگر و مورد عشق او قرار گرفتن وجود دارد.

عشق گذشته را پاک نمی‌کند، اما آینده را تغییر می‌دهد. وقتی تصمیم بگیریم به زبان عشق همسرمان به او ابراز عشق کنیم، فضای احساسی در زندگی ایجاد می‌کنیم که در آن فضا می‌توان اختلافات و اشتباهات گذشته را به فراموشی سپرد.

باور دارم که پر نگه داشتن مخزن عشق برای ادامه‌ی زندگی بسیار مهم است، به همان اندازه که پر نگه داشتن باک بنزین برای حرکت ماشین ضروری است. پیش بردن زندگی مشترک با مخزن خالی برای شما زیانی بیشتر از راندن ماشین با باک خالی خواهد داشت.

تشویق، به همدلی و دیدن دنیا از منظر همسرمان نیاز دارد. اول باید بدانیم چه چیزهایی برای همسر ما مهم است. فقط در این صورت می‌توانیم او را تشویق کنیم. با تشویق زبانی نشان می‌دهیم که می‌دانیم، اهمیت می‌دهیم، همراهش هستیم و کمکش می‌کنیم.

حال و هوای عاشقی را یک احساس قوی موقتی بدانیم و با همسر خود به دنبال عشق واقعی باشیم. این نوع عشق ذاتا احساسی است اما وسواس ذهنی به همراه ندارد. عشقی است که عقل و احساس را متحد می‌کند. این عشق، عشقی آگاهانه و عاقلانه است، به نظم احتیاج دارد و نیاز به رشد فردی در آن مورد توجه قرار می‌گیرد. اساسی‌ترین نیاز ما عاشق شدن نیست، بلکه صادقانه مورد عشق فرد دیگری قرار گرفتن است. عشقی که بر پایه منطق و انتخاب است نه غریزه.

عشق همیشه یعنی تصمیم گرفتن و همین عشق را معنادار می‌کند.

فصل اول: پس از ازدواج چه بر سر عشق می‌آید؟! در ارتفاع ۱۰ هزار متری از زمین، جایی بین دالاس و بوفالو، مجله‌اش را کنار گذاشت، رویش را به من کرد و پرسید: «شغل شما چیست؟» حقیقت را گفتم: «کار من مشاوره ازدواج و برگزاری سمینارهایی در مورد تحکیم ازدواج است». گفت: «مدت‌هاست می‌خواهم این سوال را از یک نفر بپرسم که بعد از ازدواج چه بر سر عشق می‌آید؟» پرسیدم: «منظورتان چیست؟» گفت: «من تا به حال سه بار ازدواج کرده‌ام و در هر سه بار قبل از اینکه زندگی مشترک زیر یک سقف را آغاز کنیم همه چیز خوب بود، اما بعد از آن به هم می‌ریخت. تمام عشقی که فکر می‌کردم نسبت به او دارم و عشقی که بنظر می‌رسید او نسبت به من دارد، بر باد می‌رفت. من آدم نسبتا باهوشی هستم و در کارم موفقم، اما علت این موضوع را نمی‌فهمم!» پرسیدم: «چند سال متاهل بودید؟»

درون هر بچه‌ای یک مخزن عشق وجود دارد. اگر عشق و محبت والدین را حس کنند، رشد طبیعی خواهند داشت. اما اگر مخزن عشق آنها خالی باشد با مشکلات درونی بزرگ خواهند شد. احتمالا در دوران نوجوانی به دنبال عشق خواهند گشت و غالبا هم در جای اشتباه. به همین دلیل خیلی مهم است که بدانند چطور به بهترین شکل به فرزندانشان عشق بورزند.

۱- وقتی همسرتان با شما حرف می‌زند، با او تماس چشمی برقرار کنید. نگاه کردن به چشمان او باعث می‌شود ذهن شما درگیر موضوع دیگری نشود و نشان می‌دهد که تمام توجه‌تان به او است. ۲- همزمان که به حرف‌های همسر خود گوش می‌دهید کار دیگری انجام ندهید. به یاد داشته باشید که وقت باکیفیت یعنی اختصاص تمام توجه به طرف مقابل.

تعجب می‌کنم که بسیاری از افراد هر روز جدیدی را با روز گذشته قاطی می‌کنند. اصرار دارند که اشتباهات گذشته را مجددا در زمان حال بیان کنند و با انجام این کار، امروزی که می‌تواند یک روز عالی باشد را خراب می‌کنند.

صادقانه ابراز عشق کردن کافی نیست. اگر می‌خواهیم به روشی موثر عشق بورزیم، باید زبان اصلی عشق همسرمان را یاد بگیریم.

آمارها نشان می‌دهند که نرخ طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول، و در ازدواج سوم نیز بیشتر از ازدواج دوم است.

به دنیای واقعی ازدواج و زندگی مشترک خوش آمدید، جایی که همیشه داخل سینک مو هست و لک‌های رنگی روی آینه مشاهده می‌شوند. جایی که جملات از «امشب شام کجا بریم؟» به «چرا شیر نخریدی؟» تبدیل می‌شوند.

هر کدام از ما با شخصیت و گذشته‌ای متفاوت وارد زندگی مشترک می‌شویم. چمدان احساسی خود را با خودمان به زندگی مشترک می‌آوریم. با انتظارات متفاوتی می‌آییم، با روش‌های متفاوتی برای انجام کارها و دیدگاه‌های متفاوتی در مورد اینکه چه چیزی در زندگی مهم است. در یک زندگی سالم، این تنوع دیدگاه‌ها باعث پیشرفت می‌شود. لازم نیست روی همه چیز توافق داشته باشیم بلکه باید راهی پیدا کنیم که تفاوت‌هایمان را مدیریت کنیم که باعث جدایی نشوند.