بریده‌هایی از کتاب ۵ زبان عشق

در زندگی مشترک، اگر عشق را حس نکنیم، تفاوت‌هایمان بیشتر به چشم می‌آیند. همدیگر را تهدید و یا مانعی برای شادی خودمان می‌بینیم. برای مهم و ارزشمند شدن می‌جنگیم و صحنه‌ی زندگی به میدان نبرد تبدیل می‌شود. عشق راه‌حل همه چیز نیست، اما فضای امنی ایجاد می‌کند که در آن فضا می‌توان به دنبال راه‌حل برای مسائل گشت. در سایه‌ی امنیت حاصل از عشق، زوج‌ها می‌توانند بدون محکوم کردن هم در مورد تفاوت‌ها گفتگو کنند و اختلافاتشان را حل کنند. دو نفر که با هم متفاوت‌اند یاد می‌گیرند با هم در آرامش زندگی کنند. در سایه‌ی عشق می‌فهمیم چطور فقط خوبی‌های یکدیگر را ببینیم. این‌ها پاداش عشق هستند.

بدون عشق ممکن است عمری را به دنبال مهم شدن، ارزشمند شدن و امنیت بگردم. وقتی عشق را تجربه کنم، عشق بر همه‌ی این نیازها تاثیر مثبت می‌گذارد و می‌توانم با آزادی کامل استعدادهای خودم را شکوفا کنم. با عشق احساس امنیت و ارزشمندی بیشتری می‌کنم و در نتیجه می‌توانم تمام تلاش‌هایم را در راستای اهدافم متمرکز کنم، بجای اینکه درگیر نیازهای احساسی‌ام شوم. عشق واقعی همیشه آزادی بخش است.

در بین نیازهای اساسی ما نیاز به امنیت، ارزشمند بودن و مهم بودن نیز وجود دارند. و البته عشق وجه مشترک تمام آن‌ها است.

موضوع کلیدی در این فصل این بود که چه برای ما راحت باشد، چه سخت، به زبان عشق همسرمان صحبت کنیم.

عشق یک تصمیم است و هر یک از زوجین می‌تواند عاشقی را همین امروز آغاز کنند

اعمال ما مقدم بر احساساتمون هستند». همین موضوع برای عشق نیز صحیح است. ما زبان عشق همسر خود را کشف می‌کنیم و تصمیم می‌گیریم به آن زبان صحبت کنیم، چه برایمان راحت باشد، چه نباشد. قرار نیست خیلی هیجان‌زده شویم یا ابراز احساسات خیلی گرمی داشته باشیم، فقط تصمیم می‌گیریم بخاطر او کاری انجام دهیم. ما برای رفع نیازهای احساسی همسر خود، به زبان عشق او صحبت می‌کنیم.

عشق احساسی واقعی و پایدار یک تصمیم است

اما اگر زبان اصلی عشق او را یاد نگیرم یا تصمیم بگیرم به آن زبان صحبت نکنم، وقتی از آن حال و هوای عاشقی خارج شود میل طبیعی او به برآروده شدن نیازهای احساسی‌اش مجددا زنده خواهد شد. بعد از اینکه سال‌ها با مخزن عشق خالی زندگی کند، احتمالا عاشق فرد دیگری می‌شود و این چرخه مجددا تکرار خواهد شد.

برآروده کردن نیاز احساسی همسر قطعا یک تصمیم است. اگر زبان عشق او را یاد بگیریم و خیلی اوقات به زبان او صحبت کنیم، او عشق را حس خواهد کرد.

تصمیمات ضعیف در گذشته به این معنی نیست که باید در آینده هم همان تصمیمات را بگیریم. در عوض می‌توانیم بگوییم: «متاسفم. می‌دونم رنجوندمت، می‌خوام در آینده جبران کنم. می‌خوام به زبان عشق تو بهت عشق بورزم. می‌خوام نیازهات رو برآروده کنم».

هفته‌ای سه شب از همسر خود بخواهید عددی بین صفر تا ده اعلام کند و درخواست او برای پر کردن مخزن عشقش را انجام دهید. اگر پاسخ همسر شما دائما ۱۰ است، به خودتان آفرین بگویید، اما عشق ورزیدن را متوقف نکنید.

بیشتر درخواست‌های شما حول زبان اصلی عشقتان است.

اگر سه هفته این بازی را انجام دهید به آن عادت می‌کنید و می‌تواند روشی سرگرم کننده برای ابراز عشق در زندگی باشد.

وقتی این اطلاعات را با هم رد و بدل کردید، پیشنهاد می‌کنم بازی زیر را سه بار در هفته به مدت سه هفته انجام دهید. وقتی همسر شما به خانه آمد از او می‌پرسید: «امشب مخزن عشقت از صفر تا ده، چند تا پره؟» بسته به حسی که دارید عددی بین صفر تا ده اعلام می‌کنید. سپس همسر شما می‌گوید: «چه کاری می‌تونم برات انجام بدم که مخزن عشقت پر بشه؟» بعد پیشنهادی به او می‌دهید. چیزی که دوست دارید بگوید یا کاری که دوست دارید برای شما انجام دهد. او هم به بهترین نحو درخواست شما را انجام می‌دهد.

به شما پیشنهاد می‌کنم وقت بگذارید و چیزی که فکر می‌کنید زبان اصلی عشق شما است را بنویسید. بعد ۴ مورد بعدی را به ترتیب اهمیت زیر آن لیست کنید. همچنین چیزی که فکر می‌کنید زبان اصلی عشق همسرتان است را بنویسید و زیر آن نیز ۴ مورد دیگر را به ترتیب اهمیت بنویسید. سپس با همسر خود در مورد اینکه حدس شما از زبان اصلی عشق او چیست گفتگو کنید. سپس به هم بگویید چه چیزی را زبان اصلی عشق خودتان می‌دانید.

همچنین می‌توانید از خودتان بپرسید: «همسر ایده‌آل من چجوری می‌تونه باشه؟ اگه بتونم یه همسر کامل داشته باشم، چه ویژگی‌های باید داشته باشه؟» تصویر شما از یک همسر کامل می‌تواند شما را در شناسایی زبان اصلی عشق خود یاری کند.

دو دسته از افراد ممکن است در کشف زبان اصلی عشقشان دچار مشکل شوند. دسته‌ی اول افرادی هستند که مخزن عشق آنها برای مدت طولانی پر بوده است. همسر او به روش‌های مختلفی عشقش را ابراز کرده است و او نمی‌تواند تشخیص دهد با کدام یک بیشتر عشق را حس کرده است. او فقط می‌داند که همسرش عاشق اوست. دسته‌ی دوم افرادی هستند که مخزن عشق آنها برای مدت طولانی خالی بوده است به طوریکه به یاد نمی‌آورند با چه چیزی عشق را حس می‌کنند. در هر دو حالت به زمانی برگردید که عاشق شده بودید و در حال و هوای عاشقی به سر می‌بردید و از خودتان بپرسید: «اون روزا از چیه همسرم خوشم می‌اومد؟ چیکار می‌کرد یا چی می‌گفت که دلم خواست باهاش بمونم؟»

من سه روش به شما پیشنهاد دادم که به کمک آنها زبان اصلی عشق خود را کشف کنید: ۱- انجام دادن یا ندادن چه کارهایی توسط همسرتان باعث ناراحتی شما می‌شود؟ متضاد همان کار، احتمالا زبان عشق شما است. ۲- غالبا از همسر خود چه چیزهایی درخواست می‌کنید؟ چیزی که بیشتر از همه درخواست می‌کنید احتمالا همان چیزی است که اگر آن را برآورده کند عشقش نسبت به خودتان را حس خواهید کرد. ۳- اغلب به چه روشی به همسر خود ابراز عشق می‌کنید؟ روشی که به او ابراز عشق می‌کنید احتمالا همان چیزی باشد که اگر او برای شما انجام دهد عشقش را حس می‌کنید.

روش دیگری برای کشف زبان عشق شما، بررسی کارها و گفته‌های شما برای ابراز عشق به همسرتان است. احتمالا شما برای ابراز عشق به همسر خود کارهایی می‌کنید یا حرف‌هایی می‌زنید که می‌خواهید همسر شما هم در قبال شما انجام دهد. اگر همیشه به همسر خود در انجام کارهایش کمک می‌کنید، شاید (نه همیشه) زبان عشق شما «ارائه خدمت و همسریاری» است.

وقتی سعی می‌کنید زبان اصلی عشق همسر خود را بفهمید، بهتر است به گذشته‌ی زندگی خود نگاهی بیندازید و از خود بپرسید: «بیشتر از همه از همسرم چه چیزی می‌خواسته‌ام؟» هر چیزی که بیشتر درخواست می‌کرده‌اید احتمالا با زبان اصلی شما در ارتباط است.