بریده‌هایی از کتاب ۵ زبان عشق

۸- به همسر خود یک کتاب هدیه بدهید و خودتان نیز آن را بخوانید. هر هفته در مورد یک فصل کتاب با هم حرف بزنید. کتابی را که خودتان مایلید بخواند، انتخاب نکنید. کتاب را با توجه به علایق او انتخاب کنید.

۷- در زندگی همسر خود خصوصا لحظات سخت آن، کنارش باشید. «هدیه‌ی حضور» در لحظاتی مثل فوت یکی از والدین یا بحران‌های کاری،

برای شروع می‌توانید با همسر خود در یک فروشگاه اینترنتی بگردید ببینید نسبت به چه چیزهایی ابراز علاقه می‌کند.

۵- یک دفترچه تهیه کنید و ایده‌های خود را برای هدیه دادن در آن یادداشت کنید. هر بار که همسر شما عباراتی مثل «خیلی ازون خوشم میاد» یا «وای! خیلی دلم می‌خواد یکی ازونا داشته باشم» و هر موردی دیگری که به آن اشاره کرد را بنویسید.

۴- وقتی توان مالی شما محدود است به هدیه‌های نمادین فکر کنید. به تصاویر خانه‌های زیبا نگاه کنید و در مورد اینکه اگر توان مالی‌اش را داشتید چه خانه‌ای می‌خریدید رویا پردازی کنید. بجای یک سفر هوایی واقعی، یک سفر خیالی را تصور کنید.

ممکن است هدیه‌هایی که خودتان با دست خود بسازید ارزش زیادی برای همسرتان داشته باشد. هدیه‌ای برای او بسازید. برای این کار ممکن است لازم شود برخی مهارت‌ها را یاد بگیرید، مثلا نقاشی یا حکاکی روی چوب و...، یک هدیه‌ی دست ساز معمولا تبدیل به میراث خانوادگی می‌شود.

در حال قدم زدن بودید به اطراف نگاه کنید و ببینید چه چیزی می‌توانید به عنوان هدیه برای همسر خود ببرید. این هدیه می‌تواند یک سنگ زیبا، یک چوب یا یک پر باشد. می‌توانید یک معنی و مفهوم هم با هدیه‌ی طبیعی خود برسانید.

۱- در مورد ۱۲ روز کریسمس اطلاع دارید. می‌توانید برای روز تولد و یا سالگرد ازدواج تان نیز «۱۲ روزِ هدیه» داشته باشید.

در تمام پنج زبان عشق نیز ما به نوعی چیزی به همسر خود می‌دهیم، اما برای بعضی‌ها، دریافت هدیه، بیشتر از همه نشان از عشق دارد.

اگر حضور فیزیکی همسرتان برای شما مهم است، از شما عاجزانه درخواست می‌کنم این مورد را زبانی به او بگویید. انتظار نداشته باشید ذهن شما را بخواند. از سوی دیگر، وقتی همسرتان از شما می‌خواهد که کنارش بمانید، خواسته‌ی او را جدی بگیرید و کنارش بمانید. شاید از دید شما مهم نباشد، اما اگر به این خواسته اهمیت ندهید، ممکن است همسرتان تصور کند برای او اهمیتی قائل نیستید.

حضور فیزیکی شما نماد عشق شما می‌شود. این نماد را حذف کنید، حس عشق از بین می‌رود.

خرید هدیه برای او بهترین سرمایه‌گذاری است. با این کار برای رابطه‌تان و پر کردن مخزن عشق همسرتان سرمایه‌گذاری می‌کنید و وقتی مخزن عشق او پر باشد، او نیز می‌تواند به زبان شما ابراز عشق کند. وقتی نیازهای هر دو طرف برآورده شود، زندگی‌تان وارد مرحله‌ای کاملا جدید خواهد شد. نگران پس‌انداز خود نباشید. شما در عشق ورزیدن به همسر خود سرمایه‌گذاری می‌کنید که بیشترین سودآوری را برای شما خواهد داشت.

لیستی از تمام هدیه‌هایی که از اول زندگی همسر شما دریافت کرده است تهیه کنید، لیستی از تمام هدیه‌هایی که او را خوشحال کرده، چه هدیه‌هایی که خودتان به او داده‌اید چه دیگران. این لیست به شما کمک می‌کند بفهمید همسر شما از دریافت چه نوع هدیه‌هایی لذت می‌برد. اگر نمی‌دانستید چه هدیه‌ای بگیرید از افرادی که همسر شما را می‌شناسند کمک بگیرید. همچنین هدیه‌هایی انتخاب کنید که توان مالی خرید آنها را داشته باشید و یا ساختن یا پیداکردن آنها برایتان راحت باشد. منتظر یک مناسبت ویژه نباشید. اگر دریافت هدیه زبان اصلی عشق او باشد، تقریبا هر چیزی که به او بدهید را ابراز عشق خواهد دانست. اگر به هدیه‌هایی که در گذشته به او می‌داده‌اید، ایراد می‌گرفته است و تقریبا هر چیزی به او می‌داده‌اید مورد قبولش نبوده است، به احتمال خیلی زیاد دریافت هدیه زبان اصلی عشق او نیست.

۸- در مورد جاهایی که دوست دارید به آنجا سفر کنید با صدای بلند رویاپردازی کنید. چه در نهایت به آنجا سفر کنید یا نکنید، تصور با هم سفرکردن به آن مکان‌ها نیز لذت بخش و سرگرم کننده است.

۷- در هر صورت یک سری کارهای روزمره را باید انجام دهید. وقتی گردگیری می‌کنید، تمیزکاری می‌کنید یا ظرف می‌شویید، با همسر خود حرف بزنید. این کار باعث

۶- هر روز زمانی را به با هم بودن اختصاص دهید. مثلا هنگامی که زمان خود را به جای حرف زدن با همسرتان صرف دیدن اخبار می‌کنید، یعنی رویدادهای خاورمیانه برایتان مهم‌تر از همسرتان است.

۲- از همسر خود بخواهید پنج فعالیتی را که از انجام آن با شما لذت می‌برد برای شما بنویسد، فکر نکنید خودتان می‌دانید. برنامه‌ریزی کنید که به مدت پنج ماه، ماهی یکبار یکی از آنها را انجام دهید. اگر از لحاظ مالی نمی‌توانید تمام آنها را پشت سر هم انجام دهید، بینشان فعالیت‌هایی قرار دهید که مجانی است.

یک راه یادگیری الگوهای جدید اختصاص وقت روزانه است که در آن زمان برای یکدیگر سه اتفاقی که در آن روز برایتان افتاده است و احساسی که آن لحظه داشته‌اید، صحبت کنید. من این را «نیاز حداقل روزانه» برای یک زندگی مشترک سالم می‌نامم. اگر با حداقل روزانه شروع کنید، خواهید دید که به راحتی گفتگوهای باکیفیتی بین شما بوجود خواهد آمد.

تیپ شخصیتی افراطی دیگری داریم به نام «نهرهای خروشان». این افراد هر چیزی که می‌بینند یا می‌شنوند را در کمتر از یک دقیقه در موردش حرف می‌زنند. هر چه ببینند، هر چه بشنوند، می‌گویند. اگر کسی در خانه نباشد که با او حرف بزنند، تلفن را بر می‌دارند و به یک نفر زنگ می‌زنند. «می‌دونی چی دیدم؟ می‌دونی چی شنیدم؟» اگر تلفنی هم نتوانند با کسی صحبت کنند، با خودشان حرف می‌زنند، چون درونشان جایی برای ذخیره دیده‌ها و شنیده‌هایشان ندارند.

تیپ شخصیتی دریاچه‌ی مرده تجربه‌ها، احساسات و افکار زیادی در طول روز دارد. دریاچه‌های مرده تمام اینها را درون خودشان ذخیره می‌کنند و از بیان نکردنشان کاملا راضی هستند. اگر به این افراد بگویید: «مشکل چیه؟ چرا امشب حرف نمیزنی؟» احتمالا پاسخ خواهد داد: «هیچ مشکلی نیست، چرا فک می‌کنی مشکلی وجود داره؟» و این جواب کاملا صادقانه است. او از حرف نزدن راضی است.