بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پابرهنه در وادی مقدس : زندگینامه و خاطرات شهید سیدحمید میرافضلی | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب پابرهنه در وادی مقدس : زندگینامه و خاطرات شهید سیدحمید میرافضلی اثر گروه نویسندگان

بریده‌هایی از کتاب پابرهنه در وادی مقدس : زندگینامه و خاطرات شهید سیدحمید میرافضلی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۲۰ رأی
۴٫۸
(۲۰)
اکنون روی سخنم با شماست، ای امت بیدار و خصوصاً ای جوانان و ای پاک‌دلان؛ تقویت کنید دوستی اهل بیت: را در قلبتان و مزین کنید قلب خود را با نور قرآن و تفکر نمایید در آیات نجات‌بخشش و مطالعه کنید این بزرگ‌ترین منبع فضائل اخلاقی و والاترین رحمت الهی را تا تسخیرناپذیر شود جهان‌بینی و افکارتان از اندیشه‌ی غیر الله.
آیه
من دیگر نفهمیدم چی شد. آن حاجی گفت: این بوی عطر از کجا آمد؟ گفتم: از اینجا، از قبر سید حمید. او هم با تعجب نگاه کرد و متوجه شد که بله درست است. به آن حاجی گفتم: شما برو بیرون قبر. بعد دست کردم توی آن سوراخ که ببینم بدن آن سید اولاد پیغمبر چگونه است! من بدنش را لمس کردم. باور کنید حس کردم انگار همین یک ساعت پیش او را دفن کرده‌اند. به این تازگی بود!!
آیه
شهادت یک راه میان‌بر و معامله‌ی پرسود با خداست.
آیه
اما در میان رزمندگان و فرماندهان لشکر ثارالله، همه سید حمید را می‌شناختند. اسطوره‌ی فرماندهان دفاع مقدس، مالک اشتر زمان، حاج قاسم سلیمانی خاطرات زیبایی از سید حمید در سینه دارد. خلاصه اینکه ارادت سید حمید به رزمندگان این لشکر تا حدی بود که شهادت سید، در زمان حضور در این لشکر رقم خورد.
آیه
پیامبر (ص) فرموده‌اند: «بر شما باد به شب زنده داری که آن شیوه‌ی شایستگان شماست. و شب زنده داری مایه‌ی تقرّب به خدا و دوری از گناه است.» من می‌توانم بگویم که هیچ شبی نماز شب سید حمید ترک نشد. طوری هم می‌خواند که هیچ کس نفهمد.
آیه
اما سید این‌گونه نبود. به دور از چشم همه نماز شب می‌خواند. باید می‌گشتیم و محل نماز شب سید را پیدا می‌کردیم. جایی که صدای سید و ناله‌ها و گریه‌هایش را باید به یاد داشته باشد. یک بار گشتم و توانستم سید را موقع نماز شب پیدا کنم. وقتی به قنوت نماز وتر رسید مدام این ذکر را می‌گفت: «اللهم جعل وفاتی قتلاً فی سبیلک» و اشک همه‌ی صورتش را می‌پوشاند. آن‌قدر این دعا را تکرار کرد که من هم به گریه افتادم. آن شب را خوب به یاد دارم. داشتم گریه می‌کردم که یک مرتبه متوجه من شد، دید دارم نگاهش می‌کنم و اشک می‌ریزم. خیلی آرام نمازش را تمام کرد و بلند شد و بدون اینکه چیزی بگوید از آنجا دور شد.
آیه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد