حتی یک شفافسازی ناکامل، موجب تسلی برای اضطراب، رو آمدن نشانه و توقف تکرار میشود.
بیتا
خودش را به خطر انداخته بود، اما قطعاً حقیقت را جستوجو میکرد. آنچه به زبان نیامده بود در واقعیت تکرار میشد. هرکس که نمیتواند با کلمات حرف خود را بگوید از طریق کنشها خودش را ابراز میکند.
بیتا
آسیب نگفتهٔ تولد برای دخترک باعث شده است که تحتتأثیر یک مانع فکری و پرسشگری قرار داده شود که قادر نیست آن را بیان کند. بهجای صحبت، کارهایی انجام داده که گرایش به تکرار شرایط آسیب و به صحنهٔ عمل درآوردن آن با تلاش و برانگیختن صحبتهای رهاییدهنده دارد. تکرار کردن آسیب اجازه میدهد آن را حل کند.
بیتا
همهچیز از کودکی میآید. زندگی چیزی، جز تکرار نیست. همهچیز در ششسالگی نقش بسته است. شما بهطرز وحشتناکی در گذشته غرق میشوید!
بیتا
همراه این عشق، میل به یافتن آنچه دقیقاً در گذشته از دست دادهاید، وجود دارد. شما اغنا خواهید شد، سپس مأیوس خواهید شد و شاید متوجه میشوید که خود شما موانع زیادی را برای آن ایجاد میکنید، انگار شما مستحق لبریز شدن از آن عشق نبودید یا اینکه آن را نمیخواستید و غیره و غیره.
بیتا
احمقانه است که تا کجا میتوان تاریخ را فراموش کرد، دستاوردهای علمی را کنار گذاشت و دوباره آنها را کشف کرد، گویی که تازه بودهاند.
بیتا