اگه تونستی از مصیبتهای دنیا اومدن جون سالم در ببری، بدون از پس هر چیزی برمیآی
پریسا همانی
کتابا به همه تعلق دارن: خالقهاشون، فروشندههاشون و خوانندههاشون. به نظر من جامعه یعنی همین.»
FarimahOmidi
کتابا به همه تعلق دارن: خالقهاشون، فروشندههاشون و خوانندههاشون. به نظر من جامعه یعنی همین.»
FarimahOmidi
تکتک روزهای زندگی ارزش یکسانی دارند و هیچکدام اهمیت بیشتری نسبت به دیگری ندارد. روزی که من به دنیا آمدهام، امروز که اینجا ایستادهام، و فردا که در راه است، هرسه به یک اندازه برایم ارزشمند هستند.
FarimahOmidi
«آخرینبار شما از من پرسیده بودید که به دو شیرینی عسلی که از یک جعبۀ دوازدهتایی باقی موندن چی میگم. خب، الان فکر میکنم میتونم به این سؤال جواب بدم.»
خانم کوماچی که جعبۀ شیرینیها را در دستش گرفته بود و به من نگاه میکرد، منتظر بود حرفم را ادامه بدهم.
«اون دو تا شیرینی عسلی هیچ فرقی با بقیۀ شیرینیهای تو جعبه نمیکنن. هرکدوم از اون شیرینیها به یک اندازه خوب و خوشمزهان.»
حالا متوجه شده بودم. تکتک روزهای زندگی ارزش یکسانی دارند و هیچکدام اهمیت بیشتری نسبت به دیگری ندارد. روزی که من به دنیا آمدهام، امروز که اینجا ایستادهام، و فردا که در راه است، هرسه به یک اندازه برایم ارزشمند هستند.
اسماء
هنوز کارهای زیادی مانده تا انجام بدهم، اما دیگر بهانه نمیآورم که وقت و زمانش را ندارم. درعوض، تمرکز خودم را روی کاری که میتوانم در همان زمان محدود انجام دهم میگذارم.
برای من یک روز دیگر تبدیل به همین فردا شده است.
اسماء