بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در کتابخانه پیدایش می کنی | طاقچه
تصویر جلد کتاب در کتابخانه پیدایش می کنی

بریده‌هایی از کتاب در کتابخانه پیدایش می کنی

انتشارات:نشر نون
امتیاز:
۳.۹از ۴۶ رأی
۳٫۹
(۴۶)
مجردها به کسایی که متأهلن حسودی‌شون می‌شه، آدمای متأهل هم به کسایی که بچه دارن حسودی می‌کنن، ولی اونایی که بچه دارن غبطۀ زندگی مجردها رو می‌خورن. این وضعیت شبیه یه چرخ‌وفلک بی‌پایان نیست؟ خنده‌داره، نه؟ اینکه هرکسی چشم به زندگی نفر مقابلش می‌دوزه و دنبالش راه می‌افته، هیچ‌کدومم نمی‌دونن که هیچ اول بودن یا آخر بودنی در کار نیست. به عبارت دیگه، وقتی پای خوشی و خوشحالی وسط می‌آد، ما بدترین یا بهترین نداریم... پس هیچ‌وقت نمی‌شه گفت همه‌چی پایداره. کی از یه دقیقه بعدش خبر داره؟
یك رهگذر
‫او توصیه می‌کند که وقتی دیدید از شعری خوشتان می‌آید، آن را در دفترچه‌ای رونویسی کنید. می‌توانید این کار را با تمام شعر یا بخشی از آن انجام دهید. به این صورت می‌توانید گلچین شعرهای خودتان را داشته باشید.
گل یاس
کتابا به همه تعلق دارن: خالق‌هاشون، فروشنده‌هاشون و خواننده‌هاشون. به نظر من جامعه یعنی همین.»
FarimahOmidi
اگه تونستی از مصیبت‌های دنیا اومدن جون سالم در ببری، بدون از پس هر چیزی برمی‌آی
پریسا همانی
هنوز کارهای زیادی مانده تا انجام بدهم، اما دیگر بهانه نمی‌آورم که وقت و زمانش را ندارم. درعوض، تمرکز خودم را روی کاری که می‌توانم در همان زمان محدود انجام دهم می‌گذارم. برای من یک روز دیگر تبدیل به همین فردا شده است.
اسماء
«آخرین‌بار شما از من پرسیده بودید که به دو شیرینی عسلی که از یک جعبۀ دوازده‌تایی باقی موندن چی می‌گم. خب، الان فکر می‌کنم می‌تونم به این سؤال جواب بدم.» خانم کوماچی که جعبۀ شیرینی‌ها را در دستش گرفته بود و به من نگاه می‌کرد، منتظر بود حرفم را ادامه بدهم. «اون دو تا شیرینی عسلی هیچ فرقی با بقیۀ شیرینی‌های تو جعبه نمی‌کنن. هرکدوم از اون شیرینی‌ها به یک اندازه خوب و خوشمزه‌ان.» حالا متوجه شده بودم. تک‌تک روزهای زندگی ارزش یکسانی دارند و هیچ‌کدام اهمیت بیشتری نسبت به دیگری ندارد. روزی که من به دنیا آمده‌ام، امروز که اینجا ایستاده‌ام، و فردا که در راه است، هرسه به یک اندازه برایم ارزشمند هستند.
اسماء
تک‌تک روزهای زندگی ارزش یکسانی دارند و هیچ‌کدام اهمیت بیشتری نسبت به دیگری ندارد. روزی که من به دنیا آمده‌ام، امروز که اینجا ایستاده‌ام، و فردا که در راه است، هرسه به یک اندازه برایم ارزشمند هستند.
FarimahOmidi
دونستن اینکه چه کاری می‌خواید انجام بدید خودش خیلی عالیه.»
Azar
هنوز دارم می‌گردم. دنبال جایی که من را آن‌گونه که هستم بپذیرند. تمام چیزی که می‌خواهم فقط همین است: جایی که بتوانم به آرامش برسم.
SaNaZ
چرا همیشه باید زن‌ها بچه را به مهدکودک ببرند و بیاورند؟ چرا همیشه از همان شخصی که بچه را به دنیا آورده انتظار دارند بزرگ‌ترین فداکاری‌ها را در هر زمینه‌ای انجام بدهد؟ حتماً باید مادر بچه به او رسیدگی کند یا فضای کاری و شغلی‌اش را محدود کند؟
یك رهگذر
من دنبال چی می‌گشتم؟ شاید دنبال راهی که بتوانم از این به بعد زندگی کنم.
SaNaZ
این باعث شد من به فکر فرو بروم: براساس شغلی که دارم، مردم درموردم چه فکری می‌کنند؟ آیا شخصیت یا ویژگی‌های من را می‌توان از روی شغلم حدس زد؟
m1h3n8n6
«من که تصمیم گرفته‌م تو دنیایی که آدم نمی‌دونه یه دقیقه بعد چه اتفاقی براش می‌افته، تو لحظه زندگی کنم و غصۀ چیز دیگه‌ای رو نخورم
shery
«من که تصمیم گرفته‌م تو دنیایی که آدم نمی‌دونه یه دقیقه بعد چه اتفاقی براش می‌افته، تو لحظه زندگی کنم و غصۀ چیز دیگه‌ای رو نخورم.»
nazi_sfy
«این یه وضعیت بسیار رایجه؛ مجردها به کسایی که متأهلن حسودی‌شون می‌شه، آدمای متأهل هم به کسایی که بچه دارن حسودی می‌کنن، ولی اونایی که بچه دارن غبطۀ زندگی مجردها رو می‌خورن. این وضعیت شبیه یه چرخ‌وفلک بی‌پایان نیست؟ خنده‌داره، نه؟
alihaji
«کسایی که الان دارن منو مسخره می‌کنن هیچ‌وقت دست از این کار برنمی‌دارن. حالا آینده هرچی‌ام که می‌خواد باشه، اونا همیشه یه نقطه‌ضعفی پیدا می‌کنن که باهاش منو اذیت کنن. من مشکلی با این کارشون ندارم.
SaNaZ
اینکه دوستان و آشنایانم مدام به من می‌گفتند چقدر فوق‌العاده هستم، اوایل احساس خیلی خوبی به من می‌داد، اما نهایتاً می‌بینم که اصلاً هم فوق‌العاده نیستم. من هیچ جاه‌طلبی‌ای ندارم، از هیچ‌چیزی لذت نمی‌برم...
آلی
به من نگاه کرد و صادقانه گفت: «اشتباه می‌کنی. این موقعیت همین‌جوری جلوی پات قرار نگرفته. این اتفاق افتاده چون تو یه قدمی برای خودت برداشتی. تو دستتو به زانوت گرفتی و بلند شدی، همینم باعث شد چیزهای اطرافت تغییر کنن.»
گل یاس
مجردها به کسایی که متأهلن حسودی‌شون می‌شه، آدمای متأهل هم به کسایی که بچه دارن حسودی می‌کنن، ولی اونایی که بچه دارن غبطۀ زندگی مجردها رو می‌خورن. این وضعیت شبیه یه چرخ‌وفلک بی‌پایان نیست؟ خنده‌داره، نه؟ اینکه هرکسی چشم به زندگی نفر مقابلش می‌دوزه و دنبالش راه می‌افته، هیچ‌کدومم نمی‌دونن که هیچ اول بودن یا آخر بودنی در کار نیست. به عبارت دیگه، وقتی پای خوشی و خوشحالی وسط می‌آد، ما بدترین یا بهترین نداریم... پس هیچ‌وقت نمی‌شه گفت همه‌چی پایداره. کی از یه دقیقه بعدش خبر داره؟»
گل یاس
«شاید بگی فقط کتابه که باعث می‌شه دید آدم نسبت به همه‌چی عوض بشه، ولی مهم‌تر، طریقۀ خوندن هر کتابیه. نباید سهم این بخش رو نادیده بگیریم.»
یك رهگذر

حجم

۳۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۳۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد