بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پروفسور | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پروفسور

بریده‌هایی از کتاب پروفسور

۳٫۶
(۷)
چهره‌اش نمود شخصیتی است که گویا قبلا تمام تلاشش را برای غلبه بر محدودیت ها کرده است، تلاشی پیروزمندانه که به موفقیت منجر شده است و در پی این فشار و تحمل قدرت و توانایی های با ارزشی را بدست آورده است.
Pariya
اجازه بده کمی فکر کند. به محض آنکه گرد و خاک کور کننده و سر و صدای کر کننده ات دست از سرش بردارد دوباره مسیر خود را خواهد یافت.
Pariya
این سربراهی و پشتکارش باعث شده بود تا نظر خوبی نسبت به وی پیدا کنم و آرامش و هوشیاری و ذکاوتش مرا به مهربانی و صمیمیت با وی ترغیب می‌کرد. با وجود چهره‌ی بسیار ساده و بی‌آلایش، اندامی غیرمتناسب و سیمایی همچون مرده‌ای متحرک را داشت که فاقد انگیزه و شور و نشاط بود و تنها کلام و یا واکنش حاکی از مهر و محبت از جانب او ممکن است در هنگام اعترافاتش دیده و شنیده شود
ghazl
آگاهی عمیق وی از این رجحان و برتری‌اش باعث گشته بود تا چنان احساس سعادت درونی او را فرا گیرد که به راحتی از پس تمام مسئولیت های محول شده به وی بابت این جایگاه بخوبی برآید، آرامش خود را حفظ کند، و با گشاده رویی و رفتاری آرام مسائل پیش رویش را حل کند
ghazl
. با این کار خودبینی و اعتماد به نفس مضاعف و بی‌جای آنان را از بین بردم. و در قدم بعدی باید جایگاه و توانایی خودم را در نظرشان ارتقا می‌بخشیدم که البته کار آسانی هم نیست زیرا که از ترس آشکار شدن ضعف هایم در تسلط به زبان جرات زیاد صحبت کردن را نداشتم. سپس با لحنی دلسوزانه از جانب یک فرد برتر و بالاتر، استادی آگاه که ابتدا آنها را مورد تمسخر قرار داده بود و مأیوسشان کرده بود اما اکنون می‌دانستند بدون یاری وی پیش نخواهند رفت آنها را خطاب قرار دادم و گفتم: به من گوش کنید آقایان!
ghazl

حجم

۳۰۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۶۴ صفحه

حجم

۳۰۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۶۴ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد