بریده‌هایی از کتاب کمال گرای مضطرب

برای شناسایی ارزش‌های واقعی خود، فضایی عاری از قواعد ایجاد کنید، به احساس ناراحتی ناشی از اشتباه‌کردن فضا بدهید و به‌وضوح درد ناشی از تناقض بین اعمال و اقدامات فعلی خود و زندگی دل‌خواهتان را مشاهده کنید.

همان فردی باشید که ترس‌هایتان می‌گویند نمی‌توانید باشید.

«کسی باش که دوست داری باشی.»

وقتی برچسب‌هایی که به خودتان نسبت می‌دهید بر رفتارتان حاکم می‌شوند.

داستان‌هایی که به خودتان نسبت می‌دهید لزوماً درست و دقیق نیستند.

مشکل این نیست که خیلی راحت به خودتان برچسب می‌زنید، بلکه این است که برچسب‌ها به شما دیکته می‌کنند چه کاری انجام دهید و چگونه به خودتان و جهان نگاه کنید.

داستان سرهم‌کردن برای خود و دیگران بخشی از تلهٔ انسجام است

در پذیرش، هدف احساسات است نه رفتارها یا موقعیت‌ها.

پذیرش مستلزم تماشای احساسات است، حتی (و به‌خصوص) احساسات ناخوشایند، آن هم طوری که انگار درحال تماشای فیلمی هستید که قبلاً هرگز آن را ندیده‌اید.

اکنون که روی توجه به افکار و احساسات خود کار کرده‌اید، آن هم بدون اینکه کنترل زندگی خود را به آن‌ها واگذار کنید، می‌خواهیم به این موضوع بپردازیم که با برچسب‌هایی که به خودتان می‌چسبانید و با داستان‌هایی که برای خودتان سرهم می‌کنید چه کاری انجام دهید؛ همان‌هایی که به شما می‌گویند چه کسی می‌توانید باشید و چه کسی نمی‌توانید.

اکنون که روی توجه به افکار و احساسات خود کار کرده‌اید، آن هم بدون اینکه کنترل زندگی خود را به آن‌ها واگذار کنید، می‌خواهیم به این موضوع بپردازیم که با برچسب‌هایی که به خودتان می‌چسبانید و با داستان‌هایی که برای خودتان سرهم می‌کنید چه کاری انجام دهید؛ همان‌هایی که به شما می‌گویند چه کسی می‌توانید باشید و چه کسی نمی‌توانید.

حواستان باشد که تماشای احساسات چه موقع برایتان تحمل‌پذیر می‌شود چون نشان می‌دهد که دارید به پذیرش نزدیک‌تر می‌شوید.

دومین ویژگی کمال‌گرایی ناسازگار پایبندی سفت‌وسخت به قواعد، انتظارها و استانداردهاست. مثلاً: - باید همیشه کار درست را انجام دهید. - کاری را تحویل ندهید مگر اینکه بی‌عیب‌ونقص باشد. - اشتباه‌کردن یعنی بی‌عرضه‌اید. - فقط در صورتی دست به اقدام و فعالیت بزنید که مطمئن باشید تصمیم درستی گرفته‌اید. - باید در هر کاری موفق باشید.