بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فصل شکوفه های نخل | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فصل شکوفه های نخل

بریده‌هایی از کتاب فصل شکوفه های نخل

امتیاز:
۵.۰از ۳ رأی
۵٫۰
(۳)
«در مکه و مدینه، بیست نفر پیدا نمی‌شود که ما را دوست داشته باشند».
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
آزادشده‌های علی بن حسین، فرزندان اویند که تربیت‌یافته از تعلیماتش، در مدینه و دیگر شهرها پراکنده می‌شوند.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق کسی که به تو بدی کند، این است که از او درگذری و اگر دانستی که گذشت، موجب زیان اوست، داد خود را از او بگیری. خدای عزّوجلّ فرمود: «وَلِمَنِ انتَصَرَ بَعدَ ظُلمِهِ فَاُولئِکَ مَا عَلَیهِم مِن سَبیل... و بر کسی که بعد از ستمی که بر او رفته یاری طلبد، راه سرزنشی نیست»
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق کسی که خداوند او را وسیله شادی تو قرار داده، این است که اگر او تعمداً تو را مسرور کرده، نخست شکر و حمد پروردگار را به جای آوری، سپس قدردان او باشی و اجرش دهی و درصدد جبرانش برآیی. اما اگر تعمدی نداشته، باز هم شاکر خداوند باش و قدردان او. و بدانی که از جانب خداست که او باعث سرور تو شده، و آن فرد را که وسیله‌ای از اسباب نعمت خداوند است، دوست بداری و خیرخواه او باشی؛ چراکه اسباب نعمت‌ها، هرکجا باشند، موجب برکت‌اند.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق سائل، این است که اگر صدقه‌ای آماده داری، به او عطا کنی و اگر تواناییِ رفع نیازش را داری، حاجتش را برآوری و برای برطرف‌شدن گرفتاری‌اش دعا کنی و در خواسته‌اش او را یاری دهی. اگر در صدق گفتار او تردید داشتی و او را متهم کنی درحالی‌که یقین نداری، دور نباشد از کید و حیله شیطان که اراده کند تو را از احساس بی‌نصیب سازد و حائل شود میان تو و قرب پروردگارت. دراین‌صورت او را با آبرومندی و به نیکویی بازگردان. اما اگر در امر او بر نفست غلبه کنی و عطایش بخشی، این از امور مهم و نشان عزم راسخ است.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق کوچک‌تر؛ مهربانی و رأفت بر او و تعلیم و آموختن به او و عفو و اغماض از او و پرده‌پوشی بر او و رفق و مدارا با او و کمک و یاری به اوست. و بپرهیز از لجاجت و ستیز، که این به رشد او نزدیک‌تر است.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق کسی که با او معاشرت و مصاحبت داری، این‌که او را فریب ندهی و نیرنگ نزنی و دروغ نگویی و اغفال نکنی و خدعه نورزی و در کار او از خداوند پروا داری. اگر به تو اطمینان کرد، هرچه توانی جهد کن برای او، و بدان که فریب‌دادن کسی که به تو اعتماد کرده، همچون ربا می‌باشد. وَلا قُوَّة الّا بِالله
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق طلبکار که از تو مطالبه و درخواست دارد، این است که اگر توانگری، به وعده خود وفا کنی و وام و قرض او را بپردازی و مسامحه و مماطله و امروزوفردا نکنی که رسول‌الله درود خدا بر او و خاندانش باد، فرموده است: «سهل‌انگاریِ توانگر در بازپرداخت دِین، ظلم است.» و اگر تنگدستی، با حسن گفتار راضی‌اش کنی و با ملاطفت و ملایمت او را از نزد خود بازگردانی.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق دوست، آن‌که با او به لطف و انصاف رفتار کنی و همراه باشی و چنان که او تو را اکرام می‌کند، وی را گرامی بداری و تکریم کنی و همان گونه که او تو را حفظ می‌کند، وی را پاس بداری و نگذاری در بخشش و نیکی بر تو پیشی بگیرد، و اگر پیش‌دستی کرد و سبقت گرفت، در صدد جبران برآیی و چنان که دوستت دارد، دوستش بداری و خود را ملزم بدانی در خیرخواهی و پاس‌داشتن و پشتیبانی از او در اطاعت پروردگارش و اگر قصد معصیت داشت، بازش داری و بر او موجب رأفت و رحمت باشی نه عذاب و رنج. قدرتی نیست الّا از خدا.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق همسایه‌ات، حفظ اوست در غیابش و اکرام اوست در حضورش و یاری اوست به هنگام ستم‌دیدگی و در هر حال. و در جست‌وجوی عیب او نباشی و پرده‌پوشی کنی آن‌گاه که پی به عیبش برده‌ای و اگر دانستی اندرز تو را می‌پذیرد، در خفا ناصح او باشی. به وقت سختی او را رها نکنی و تنها نگذاری و از لغزشش درگذری، گناه و اشتباه او را ببخشی و با او کریمانه معاشرت کنی. وَلا قُوَّة إلّا بِالله
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق هم‌نشین تو، این است که با او نرم‌خو باشی و مهربان، و هنگام گفت‌وگو با وی به انصاف رفتار کنی و یک‌باره چشم از او برنگردانی. و هرگاه تو هم‌نشینش شدی، مختاری تا هر زمان که خواستی برخیزی؛ اما اگر او به هم‌نشینی تو آمد، اختیار با اوست؛ مبادا جز با رخصت او برخیزی. و هم خطاهایش را فراموش کنی، نیکی‌ها و خوبی‌هایش را به خاطر بسپاری و جز خیر به گوش او نرسانی.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق کسی که به تو نیکی کرده، آن است که سپاسگزار او باشی و خیر و احسان او را یاد کنی و درباره‌اش پسندیده سخن بگویی و موجب نیک‌نامی‌اش شوی و میان خود و خدای عزّوجل خالصانه دعاگویش باشی. پس اگر چنین کردی، در خلوت و جلوت قدردان او بوده‌ای. و اگر روزی تواناییِ جبران احسانش را داشتی، تلافی و جبران کنی
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق فرزندت، این است که بدانی او از توست و خیر و شرّش در این دنیا منسوب به تو. و تو از برای آن‌که سرپرست اویی، نسبت به حسن تأدیب، و ارشاد و رهنمونی به‌سوی پروردگارش، و مساعدت و یاری‌اش بر اطاعت خداوند، مسئول هستی. در کار او همچون کسی عمل کن که می‌داند در برابر نیکی به فرزند پاداش می‌گیرد و در قبال بدی به او عقاب خواهد شد. پس درباره فرزند، طوری رفتار کن که اثر خوبش را در دنیا ببینی و در پیشگاه پروردگارش معذور باشی.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق پدرت، این است که بدانی او ریشه توست و تو شاخه او. و اگر او نبود، تو نیز نبودی. پس هرگاه در خود چیزی دیدی که موجب اعجاب و خوشایند تو باشد، بدان که پدرت ریشه آن نعمت در تو است. پس خداوند را ستایش کن و به همان اندازه، شاکر او باش. نیرویی نیست مگر از خداوند
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق مادرت، این است که بدانی او تو را جایی و به‌نحوی حمل کرده که کسی، دیگری را تحمل نمی‌کند و از میوه دل و شیره جانش به تو بخشیده و اطعام نموده که کسی به دیگری نمی‌دهد و اطعام نمی‌کند و تو را با همه اعضا و جوارحش نگهداری کرده. شادمان به این و با خوشحالی، هرچه ناگواری، درد، سنگینی و غم و اندوه را تحمل کرد تا این‌که دست قدرت الهی تو را از رحم او بیرون و به زمین آورد. او راضی بوده و باکی نداشته است که تو سیر باشی و خود گرسنه، تو را سیراب کند و خود تشنه، تو را بپوشاند و خود برهنه، تو در سایه باشی و او در آفتاب، برای تو بیداری کشد و تو را از گرما و سرما نگهدارد تا بمانی برایش. او که بطنش ظرف تو، و دامنش محل آسایش تو، و سینه‌اش مشک آب تو، و خود حافظ تو بوده است. تو در برابر این‌همه، باید قدردان و سپاسگزار او باشی، اگرچه از عهده شکرش برنیایی، مگر به یاری و توفیق الهی
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق همسرت، این است که بدانی خدای عزّوجل او را مایه آرامش، مؤانست و الفت تو قرار داده و هریک از شما دوتَن، باید بابت وجود همسرش، شکرگزار خداوند باشد. بدان که این نعمتی است از خدا بر تو. پس او را گرامی بدار و با او به مهربانی رفتار کن. و اگرچه حق تو بر او دشوارتر و تمکین او در آنچه تو دوست داشته باشی و یا کراهت داشته باشی، تا جایی که معصیت نشود، لازم‌تر است، اما محبت و رحمت، و الفت و مؤانست، و موضع آرامش و آسایش، حق اوست؛ موضع برآوردن لذتی که گریزی از آن نیست و این حق بزرگی است. وَلا قُوَّة إلّا بِالله
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق زیردستان تو در حکومت، این است که بدانی آنان به‌خاطر ضعف خود و قدرت تو زیردستت شده‌اند؛ پس واجب است که با آنان به عدالت رفتار کنی و همچون پدری مهربان باشی و چشم‌پوشی کنی از جهل ایشان و در مؤاخذه و مجازات‌شان شتاب نکنی و قدردان خداوند باشی، از نیرویی که به تو در برابر آنان عطا فرموده.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق آموزگارت، بزرگداشت او و محترم‌شمردن مجلس او و به حُسن استماع و به‌خوبی گوش‌سپردن به او و روی‌آوردن و توجه به او و این‌که صدایت را بر او و در محضرش، بالا نبری. و چون کسی از وی چیزی بپرسد، تو پاسخ ندهی تا او خود جواب دهد و در حضور و در مجلسش با احدی سخن نگویی و نزد او کسی را غیبت نکنی و اگر در برابر تو از او به بدی یاد شد، از وی دفاع کنی و عیب‌هایش را بپوشانی و نیکی‌هایش را آشکار سازی و هم‌نشین دشمنش نباشی و با دوست او دشمنی نورزی. پس هرگاه چنین کردی، فرشتگان الهی گواهی می‌دهند که تو تنها برای خدای جَلّ و عِزّ اِسمُه، نزد وی رفته‌ای و علمش آموخته‌ای، نه برای مردم
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق صدقه، این است که بدانی نزد پروردگارت، ذخیرهٔ توست و ودیعتی که نیازی به شاهد و گواه‌گرفتن بر آن نداری. و اعتماد و اطمینانت به صدقه‌ای که پنهانی و در نهان به امانت سپرده‌ای، بیش از آن چیزی است که آشکارا داده‌ای. و بدانی که صدقه بلاها و بیماری‌های دنیوی را از تو دفع می‌کند و هم در آخرت آتش دوزخ را.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حق زبان، بازداشتن از سخن زشت و ناسزاگویی است و عادت‌دادن به کلام نیک و رهاکردن پرگویی بی‌حاصل و احسان به مردم و حُسن گفتار درباره آنان.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲

حجم

۲۳۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۴ صفحه

حجم

۲۳۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۴ صفحه

قیمت:
۱۰۸,۰۰۰
۳۲,۴۰۰
۷۰%
تومان