بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فصل شکوفه های نخل | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فصل شکوفه های نخل

بریده‌هایی از کتاب فصل شکوفه های نخل

امتیاز:
۵.۰از ۳ رأی
۵٫۰
(۳)
دعا و بلا تا یوم‌القیامة همراه یکدیگرند. دعا، بلای حتمی و محکم‌شده را هم برمی‌گرداند. و من هیچ‌چیز را همانند تقدم و پیش‌دستی در دعا ندیدم؛ که اجابت در همه اوقات مهیا و در دسترس نیست. آن که پیش از نزول بلا، در دعاکردن پیش‌دستی کند، سپس بلایی نازل شود و دعا کند، دعایش مستجاب و آن که در دعا پیشی نگیرد و سپس بلایی نازل شود، دعایش به اجابت نرسد.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
خداوند چهار چیز را در چهار چیز پنهان کرده است: خشنودی و رضایتش را در اطاعت از فرمانش؛ پس هیچ طاعتی را کوچک نشمار، که ممکن است رضای او در آن باشد و تو ندانی. خشمش را در سرپیچی و نافرمانی‌اش؛ پس کمترین گناه را هم سبک نشمار، که ممکن است غضب او در آن باشد و تو آگاه نباشی. استجابت را میان دعاها؛ پس هیچ دعایی را اندک نشمار، که ممکن است اجابت او در آن باشد و تو بی‌خبر باشی. و دوست خود را در بین بندگانش؛ پس هیچ‌کس را حقیر نشمار؛ که ممکن است ولیّ خدا باشد و تو او را نشناسی.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
ابوحسّون لبخند می‌زند و مشفقانه چشم می‌دوزد به علی: - إنّی اُحِبُّکَ فِی الله حبّاً شدیدا... تو را در راه خدا بسیار دوست دارم یا بن رسول‌الله! علی سرش را به زیر می‌اندازد و می‌گوید: - خدایا! به تو پناه می‌برم از آن‌که مرا به‌خاطر تو دوست داشته باشند، درحالی‌که تو من را دشمن بداری. رو می‌کند به ابوحسّون: - من هم دوستت دارم، به همان انگیزه‌ای که تو دوستم داری.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حرمله هدفی را نشان گرفت و چشم تنگ کرد. سر گرداندم و با چرخش من، تیر نشست بر گلوی طفل شیرخواری که در آغوش حسین بود. حسین خون شیرخواره‌اش را گرفت و به آسمان پاشید و گفت: «هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بی، أنَّهُ بِعَینِ اللهِ تعالی... چون خداوند می‌بیند، بر من این مصیبت سخت نیست»...
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
- تو غلام آزادشدهٔ علی بن حسینی؛ چه کرده‌ای که از دور او، جایی دیگر نمی‌روی؟! برای جبران و رهایی از چه چیز در گذشته؟! - من چه کرده‌ام یا او؟ من متعجب و عدنان لبخندزنان: - وقتی آزادم فرمود، گریستم؛ نه از خرسندی آزادی، که از هراس رهایی. من آزادی را در خدمت ایشان می‌بینم و نجات را زیر سایه‌اش. از من نپرس که چه کرده‌ام، از او بپرس که چه کرده است...
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
به خدا سوگند اگر پیامبر به‌جای آن‌که وصایت و جانشینی ما را توصیه و در مورد ما سفارش کند، به جنگ و ستیز با ما فرمان می‌داد، افزون بر آنچه با ما کردند، کاری انجام نمی‌دادند...
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
ما به قومی گرفتار شده‌ایم که احترام چوب‌های منبر پیامبر را دارند، ولی فرزندانش را زیر پا می‌گذارند!
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
چگونه ممکن است جمع علی و معاویه؟!
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
- ای مردم! شما را به خدا سوگند می‌دهم! آیا فراموش کردید که شما به پدر من نامه نوشتید ولی به او خدعه ورزیدید؟ و به یاد دارید که با او عهد و پیمان بستید و بیعتش را به گردن گرفتید، اما بعد رهایش کردید، تنهایش گذاشتید و به پیکار با او برخاستید؟ نیستی و نابودی بر شما، از آنچه برای خود از پیش فرستادید و باورها و اندیشه‌های ناروای‌تان! با چه چشمی می‌توانید به رسول‌الله بنگرید، زمانی که به شما بگوید: «عترتم را کشتید و حرمتم را شکستید، شما از امت من نیستید»؟!
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
«یعقوب پیامبر، دوازده پسر داشت، خدای سبحان یکی از آنان را از نظرش پنهان کرد. از گریستن بسیار او بر فرزندش، چشمانش نابینا گشت، از غمش پیر شد و از غصه کمرش خمید؛ درحالی‌که پسرش در دنیا زنده بود. اما من به چشم خود پدرم، برادرانم، عموهایم و هفده‌تن از اهلِ‌بیتم را افتاده به خاک و کشته دیدم. چگونه حزن و اندوهم پایان پذیرد و گریه‌ام کم شود؟!»
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
عقل پیشوای روح و علم پیشروی عقل و عقل بیانگر و تفسیر علم است. و بدان که علم، نگه‌دارنده‌تر است و زبان، اکثراً بیهوده‌گو
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
بدان که خیر تمامی امور دنیا در دو کلمه گرد آمده است. اصلاح امر زندگی همچون پیمانه پری است که دوسوم آن «هوشیاری» و یک‌سوم آن «چشم‌پوشی» باشد؛ چراکه انسان خود را به تغافل نمی‌زند، مگر از چیزی که آن را شناخته و در مورد آن هوشیار است.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
پنج کس را در نظر داشته باش و با آنان هم‌نشین و هم‌سخن نشو و در هیچ راهی آنان را همراهی نکن... مبادا با دروغ‌گو هم‌نشین شوی که او مانند سراب است، دور را به تو نزدیک نشان می‌دهد و نزدیک را دور. مبادا با فاسق معاشرت کنی که تو را به لقمه‌ای یا به کمتر از آن می‌فروشد. مبادا با بخیل مجالست کنی که وقت نیازمندی شدیدت به مال او، تو را ناامید می‌کند و وامی‌گذارد. مبادا با احمق مصاحبت کنی که او می‌خواهد به تو سود برساند، اما ضرر می‌رساند. مبادا با کسی که قطع رحم کرده، هم‌نشین شوی که من او را در کتاب خدا نفرین‌شده و ملعون یافتم.»
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
«به هرکه از تو تقاضای خیر کرد، نیکی کن و انجامش بده، که اگر سزاوار آن بود، به آنچه باید رسیده‌ای و اگر شایسته نبود، تو درخور آن بوده‌ای. و اگر کسی از جانب راست تو، دشنامت داد و سپس به جانب چپ تو رفت و پوزش طلبید، عذرش را بپذیر.»
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
«مهیاشدن برای مرگ، یکی به دوری‌کردن از حرام است و دیگری بخشش مال و نیکوکاری.»
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
وقتی روز قیامت فرا می‌رسد، فرشته مقربی و پیامبر صاحب دین و شریعتی نمی‌ماند، مگر این‌که خداوند برای او تصمیم می‌گیرد و حکم می‌کند. اگر بخواهد او را می‌بخشد و اگر بخواهد عذاب می‌کند.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
از نماز بنده، قدری مقبول است که با دل توجه داشته باشد... و البته خداوند نقص نمازها را به‌وسیله نافله، جبران می‌کند.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
چشمش بر پیکری دیگر افتاد، زانو زد، خود را بر بدن انداخت، بوسید و گریست و فرمود: «یا قمر بنی‌هاشم! بعد از تو، خاک بر سر دنیا... سلام من و رحمت و برکات الهی بر تو ای شهید بااخلاص»
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
- همان گونه که می‌گریست، خم شد و صورتش را بر گلوی بریده حسین گذاشت و گفت: «خوشا زمینی که پیکر شریف تو را در بر گرفته. اما بعد از تو، دنیا تاریک است و آخرت به نور تو درخشان. و حزن و اندوه، همیشگی، و شب، بیدار و خواب بر چشمان حرام است. تا این‌که خداوند برای خانواده‌ات، خانه‌ای را برگزیند که تو در آن ساکنی... وَعَلَیکَ مِنّی السَّلامَ یَا ابنَ رَسولِ اللهِ و رَحمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ». و مزار را با خاک پوشاند و با انگشت روی آن نوشت: «هذا قَبرُ حُسَینِ بنِ عَلیِّ بنِ ابی‌طالِب اَلَّذی قَتَلوهُ عَطشاناً غَریباً».
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
«یا اَبَتاه! ای پدر جان! با کشتن تو، چشم شامتین و بدخواهان روشن شد و بنی‌امیه خرسند و شادمان»
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲

حجم

۲۳۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۴ صفحه

حجم

۲۳۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۴ صفحه

قیمت:
۱۰۸,۰۰۰
۳۲,۴۰۰
۷۰%
تومان