تجربه خواندن کتاب بهمثابه مواجهه برآشوبندهای عمل میکند که «میتواند» آنچه را پیشتر ناگفتنی و نادیدنی بود دیدنی و گفتنی سازد و از خلال آفرینش امیال و علایقی که به ابژههای خود میچسبند و یا چنین ابژههایی را خود به وجود میآورند، ژستهایمان را تغییردهد و بر روی «تصمیم» هایمان اثر بگذارد و در یک کلام، زیستنمان را دگرگونه سازد.
khoshnoodi
«ابژه» و «ابژکتیو» را آن چیزی مینامیم که تقسیم میشود، و علاوه بر آن، ضمنِ تقسیمشدن ماهیتاً تغییر نمیکند __ و ازاینرو، آن چیزی است که بهواسطۀ تفاوتهای درجه تقسیم میشود. <۸> آنچه ابژه را توصیف میکند، تناسبِ متقابلِ امرِ تقسیمشده و تقسیمها، و نیز تناسبِ متقابلِ عدد و واحد است. بدین معنا، ابژه را میتوان یک «بسگانگیِ عددی» خواند. زیرا عدد و پیشاپیشْ خودِ واحدِ عددی، الگوی آن چیزی هستند که بدونِ تغییرِ ماهوی تقسیم میشود. این گفته معادل است با اینکه عدد فقط واجد تفاوتهای درجه است؛ یا اینکه، تفاوتهایش چه تحقق یافته باشند چه نه، همواره در عدد بالفعل هستند. «واحدهایی که علمِ حساب بهوسیلۀ آنها به اعداد شکل میدهد واحدهایی موقتیاند و مستعد آن که بهطورِ نامحدود تقسیم شوند، و هر یک از این واحدها جمع مقادیری کسری را میسازند به کوچکی و بیشماریای که میخواهیم تصور کنیم... به نحوی که بسگانگی بهتمامی این امکان را ایجاب میکند که هر عدد بهمنزلۀ واحدی موقتی در نظر گرفته شود که میتواند به خودش اضافه شود.
esrafil aslani
امرِ نهفته برای فعلیتیافتن نمیتواند با حذفکردن یا حدگذاری پیش برود بلکه باید خطوطِ فعلیتیابیاش در کنشهای ایجابی را بیافریند
Saman Parnak