بریدههایی از کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را بههم بریزد
۳٫۱
(۱۱۶)
شما دوست خوبی دارید كه فردی جالب، سرزنده و انگیزهبخش است. شما از همنشینی با این دوست لذت میبرید و او چندین خصوصیت خوب دارد – اما اغلب نسبت به شما منتقد، منفی یا طعنهزن است. او اغلب میگوید كه شما با هوش نیستید، اشتباه میكنید، قضاوت ضعیفی دارید یا بهخوبی از عهدهی هیچ كاری بر نمیآیید.
ourelia
با آوردن بهانههایی ترسهایمان را توجیه میكنیم
دکتر استیره مولودی
درواقع اشخاص و موضوعات اعصاب ما را به هم نمیریزند. شاید به نظر برسد كه آنها این كار را میكنند، اما در واقع اینكه ما دربارهی آنها چه فكری كنیم و چه واكنشی نشان دهیم، تعیین میكند كه چقدر ناراحت شویم و چطور در موقعیتهای خاص واكنش نشان دهیم. ما خودمان اعصابمان را به هم میریزیم! و میتوانیم بیاموزیم كه این كار را نكنیم.
احسان رضاپور
احساسات عامل اصلی بروز رفتار هستند
hastiech
میدانیم دنیا منصفانه نیست، با این حال هنوز وقتی بیانصافی میشود، ناراحت میشویم. ما بیدرنگ به این فكر میافتیم كه دنیا باید بهخصوص با ما منصفانه رفتار كند.
کاربر ۱۱۸۰۹۳۱
رس از شكست اغلب باعث میشود خطر نكنید، كه همین به بیحركتی و درنهایت به متوسط بودن منجر میشود. گاهی ما به قدری به رفتارهایمان عادت میكنیم كه از فكر یا عمل كردن به طریقی متفاوت و جدید اجتناب میكنیم.
کاربر ۱۱۸۰۹۳۱
موقعیتها و شرایط ممكن است بهكلی متفاوت باشند، اما مهارتها در هر جایی كارایی دارد.
Barzin
اما این خیلی ساده انگارانه است. در واقع، درك نقش این چهار احساس بسیار مهم است، اما سؤال اصلی این است: خوب، اگر احساسات باعث رفتار میشوند، پس چه عواملی این احساسات را شكل میدهند؟
راهله
در این دنیا چهار احساس ”احمقانه“ وجود دارد. یعنی هر بار كه دچار یكی از این احساسات شوید، نمیتوانید بهشكلی مؤثر از عهدهی موقعیتی برآیید و به احتمال زیاد خودتان را ناراحت میكنید؛ فردی یا موضوعی اعصابتان را به هم میریزد. این احساسات عبارتاند از: اضطراب مفرط، خشم/ حالت دفاعی، افسردگی/ كسالت یا احساس گناه.
یلدا
اگر خودتان را بیش از حد گناهكار بدانید (احساس مسؤولیت، پشیمانی و شرمندگی خیلی زیاد)، آن وقت دیگران میتوانند بر شما مسلط شوند.
کربلایی
ما میتوانیم بهطور مستقیم و مناسب با عوامل فشارآور روبهرو شویم، بیآنكه آرامش و خونسردیمان را از دست بدهیم.
کربلایی
زندگی كوتاه و ارزشمند است.
کربلایی
زمانی كه تنها به خودتان میگویید : ”دوست دارید رئیس یا همكارتان با شما خوب رفتار كند، بهطور ضمنی میگویید: “ اما او مجبور به انجام چنین كاری نیست. اگر این فرد چنین رفتاری نكند، مرا نخواهد كشت. من هنوز میتوانم بر شرایط مسلط باشم!»
احسان رضاپور
اشخاص زیادی از ما میپرسند: ”آیا بهتر است كه احساسات را در خود نگه داریم یا برونریزی كنیم؟“ جواب ما همیشه هیچكدام است!
دکتر استیره مولودی
همسری از سر بدخلقی میپرسد: ”چرا تو همیشه....؟“ (میتوانید جای خالی را خودتان پر كنید.) همسرش با حالتی دفاعی جواب میدهد: ”خوب، اگر تو تا این حد... نبودی، من همیشه... “ سپس پرتاب كنندهی اولیه نارنجك میگوید: ”اگر تو این قدر چنین و چنان نبودی، من هم اینطوری رفتار نمیكردم.“ یكبار دیگر این زوج عصبانی میشوند و یكدیگر را مورد سرزنش قرار میدهند و حرفهایی نامربوط ردوبدل میكنند. آنچه این آشوب را به پا میكند آنقدر جزیی است كه هیچ كس نمیتواند روز بعد آن را بهیاد بیاورد، اما هر دوی آنها تمام حرفهای نامربوطی را كه بین هم رد و بدل كردند، بهیاد میآورند.
دکتر استیره مولودی
اشخاص زیادی وقتی مشكلی پیش میآید، در این موضوع كه چه كسی باید سرزنش شود، بینظیرند.
دکتر استیره مولودی
شدهای؟“ تا حدی دلیلتراشیها حقیقت دارند، اما آنها بهكار برده میشوند تا ما را از احساس گناه دربارهی هر آنچه از آنها اجتناب میكنیم، محافظت كنند.
کاربر ۱۱۸۰۹۳۱
نرفت.“ در نتیجه، اشخاصی كه تصور میكنند شرایط باید همیشه طبق میل آنها پیش برود و همیشه باید با آنها منصفانه رفتار شود، میتوانند بهراحتی نق نقو شوند. سپس دربارهی هر چیزی و هر كسی گله و شكایت میكنند. اگر خوش اقبال باشند، شخص دیگری را پیدا میكنند كه با خودشان همعقیده باشد تا بتوانند با هم گله و شكایت كنند، و اگر خیلی خیلی خوشاقبال باشند، چند نفر دیگر را (در محل كار، در همسایگی یا در خانواده) پیدا میكنند كه پیوسته احساس قربانی شدن كنند و یك گروه شاكی و نقنقو خواهند داشت. اما این شكایت تأثیر كمی در رفع مشكلات یا نگرانیها دارد. بیشك شكایت و گله طبیعی است، اما تأثیر خوبی ندارد.
کاربر ۱۱۸۰۹۳۱
ما پیشنهاد نمیكنیم كه شما از شایسته رفتار كردن با دیگران دست بكشید. ما میگوییم این رفتار را متوقف نكنید اما اگر آنها جبران نكردند، بهتزده و خیلی ناراحت نشوید. در این جهان تعدادی ”بازیگر بد“ وجود دارند ـ اشخاصی كه پیوسته خودخواه، بیعاطفه، خودمحور و بیملاحظه هستند. گاهی وقتی كسی با ما از سر بیاحساسی رفتار میكند، سرمان كلاه میگذارد، ما را استثمار میكند، از ما بهرهكشی میكند یا در موردمان بیانصافی به خرج میدهد، اختیار اعصابمان را از دست میدهیم.
کاربر ۱۱۸۰۹۳۱
1) باید، بایست، توقع 2) وحشتناك جلوه دادن یا فاجعهانگاری 3) سرزنش فرد به جای اعمالش 4) دلیلتراشی یا بهانه آوردن. هر وقت به شدت احساس ناراحتی میكنید یا در انجام كاری ناكارآمد هستید، تاحدودی همیشه میتوانید یكی یا چندتا از این باورهای نامعقول را پیدا كنید
احسان رضاپور
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۸۵,۹۰۰
۲۵,۷۷۰۷۰%
تومان