ویران شدنهای گاهوبیگاه بخشی ضروری و ناگزیر از تجربههای انسانی است.
زهرا غفاری
هر دو میدانستیم بیشترِ زنان به احتمال زیاد قربانی سوءاستفاده یا تجاوز یا آزار جنسی یا چیزی شبیه اینها هستند و هر زنی که هنوز مورد سوءاستفاده یا خشونت یا آزار جنسی یا از ایندست چیزها قرار نگرفته میبایست فقط منتظرش بماند.
کاربر ۷۳۲۵۴۹۴
هر کداممان میخواهیم دیگری سخت نیازمندش باشد، آنقدر که اگر خودمان را از آن شخصی که بهشدت نیازمندمان است دریغ کنیم چنان احساس خلأ کند که رابطهاش با دنیا قطع شود و دیگر نتواند به شیوهای طبیعی، کارآمد، خوب و روبهجلو ادامه بدهد.
کاربر ۷۳۲۵۴۹۴
هنوز نمیفهمم چرا از آن لحظههایی که میخواستیم درونشان بمانیم جدا شدیم و چرا لحظههایی که میخواستیم فراموششان کنیم هنوز دست از سرمان برنداشتهاند.
زهرا غفاری
بعضی از آدمها نمیتوانند زندگی کردن در جهانی را تاب بیاورند که آدمهایش گاهی انتخاب میکنند خودشان را از آن بکشند بیرون
زهرا غفاری
نکند این تنهایی دارد حالم را خراب میکند، نکند دارم تبدیل میشوم به انسانی مضحک و بیمعنی
زهرا غفاری
و آن لحظههایی که آرزو داری کِش بیایند و گسترده شوند، همچون ننویی که بتوانی رویش دراز بکشی، خب، آن لحظهها از همه زودتر میگریزند و همهی چیزهای خوب را هم با خودشان میبرند، آن راهزنان کوچک، آن لحظهها، آن ساعتها، آن روزهایی که بیشتر از همهی روزهای دیگر دوستشان داشتی.
کاربر ۷۳۲۵۴۹۴
فقط میخواستم در مسیر جایی باشم، تا ابد در راه باشم بیآنکه اصلاً به جایی برسم، چون شاید تنها دلم میخواست بروم و بروم و به رفتن ادامه بدهم و رها کنم و رها کنم و بروم و رها کنم و پیوسته در رفتن باشم و هرگز نرسم.
کاربر ۷۳۲۵۴۹۴
من در بدن خودم به دام افتاده بودم
کاربر ۷۳۲۵۴۹۴
چگونه ممکن است غریبهای از راه برسد و نگاهت کند و باعث شود احساس کنی برای خودت و دنیا معنای بیشتری داری، حتی اگر چنین احساسی بهشدت شکننده باشد و فقط گاهی پیدا شود و آمادهی پریشانی و ناپدید شدن باشد.
بهار