بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دروغ های کوچک بزرگ | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دروغ های کوچک بزرگ

بریده‌هایی از کتاب دروغ های کوچک بزرگ

۴٫۱
(۱۰۲)
شاید اشکالی نداشت که از ظاهرش لذت ببرد. شاید نیازی نبود که بیش‌تر از این، آن‌را تجزیه و تحلیل کند یا به ساکسون بنکس و وسواس جامعه نسبت به زیبایی، لاغری و جوانی و مدل‌های فتوشاپی با انتظارات غیرواقعی فکر کند و این‌که چطور عزت‌نفس یک زن، نمی‌بایست به ظاهرش بستگی داشته باشد.
یوکی
روابط خشن، به‌مرور زمان خشن‌تر می‌شوند. ‌
یوکی
«برای این‌که همه‌ی عزت نفس یه زن تو این جمع شده که چطور به ‌نظر می‌رسه. به‌خاطر اینه. ما داریم تو یه جامعه‌ی وسواس به زیبایی زندگی می‌کنیم، جایی‌که مهم‌ترین کاری که یه زن می‌تونه بکنه، اینه که خودش رو یه‌جوری درست کنه که به‌نظر مردها جذاب بیاد.»
Moony
«برای این‌که همه‌ی عزت نفس یه زن تو این جمع شده که چطور به ‌نظر می‌رسه. به‌خاطر اینه. ما داریم تو یه جامعه‌ی وسواس به زیبایی زندگی می‌کنیم، جایی‌که مهم‌ترین کاری که یه زن می‌تونه بکنه، اینه که خودش رو یه‌جوری درست کنه که به‌نظر مردها جذاب بیاد.»
._.
آیا اگر همه‌ی دنیا می‌فهمیدند که این عکس‌های فیس‌بوک کل داستان ‌را بیان نمی‌کر‌د، تحقیر می‌شد؟
Fatemeh a.m.
«قربانیان خشونت خانگی، اصلاً اون چیزی که انتظار دارین به ‌نظر برسن، نیستن و داستان‌هاشون به سیاه‌وسفیدی‌ای که شما انتظار دارید، نیست.»
n re
کسانی که عاشق‌شان هستیم، نمی‌روند. آن‌ها هر روز کنار ما می‌نشینند.
n re
«وقتی یه چیزی رو با یکی تقسیم می‌کنی، یعنی بهش بها می‌دی.»
n re
گفت: «یه کار خیلی خیلی وحشتناک انجام داد. هیچ‌وقت خودش رو نمی‌بخشه. اما شاید وقت‌هایی بوده که تو به بخشیدنش فکر کردی مادلین. خواص درمانی بخشش، واقعاً فوق‌العاده‌س.»
n re
وقتی یه چیزی رو با کسی تقسیم می‌کنی، یعنی بهش بها می‌دی!
n re
عزت‌نفس یک زن، نمی‌بایست به ظاهرش بستگی داشته باشد. چیزی که در درون فرد بود، مهم و کافی بود و وِر وِر وِر... کافی‌ست! امروز او یک مدل موی جدید داشت، به او می‌آمد و او را خوشحال کرده بود.
n re
تنها راه‌حل، رفتن بود. این کارِ درست بود. کار درست برای هردوی آن‌ها.
n re
این چیزی بود که در دنیای تاریک اینترنت بود. درفضای مجازی شنا می‌کردی، با خوشحالی این و آن‌را برمی‌داشتی و بعد می‌دیدی در یک چیز زشت و ناخوشایند لغزیده شدی.
n re
من می‌گم اون روزهای خوب قدیم رو که همه مهربون و لاقید بودن، برگردون.
n re
من می‌گم اون روزهای خوب قدیم رو که همه مهربون و لاقید بودن، برگردون.
n re
آیا غم یک کلمه‌ی دراماتیک بود؟ احتمالاً. اما این‌طور حس می‌شد.
n re
وقتی از کسی طلاق می‌گیری، از کل خانواده‌اش طلاق می‌گیری.
n re
«برای این‌که همه‌ی عزت نفس یه زن تو این جمع شده که چطور به ‌نظر می‌رسه. به‌خاطر اینه. ما داریم تو یه جامعه‌ی وسواس به زیبایی زندگی می‌کنیم، جایی‌که مهم‌ترین کاری که یه زن می‌تونه بکنه، اینه که خودش رو یه‌جوری درست کنه که به‌نظر مردها جذاب بیاد.»
n re
«منظورم اینه که یه مرد اگه زشت و چاق باشه، باز هم می‌تونه بامزه و دوست‌داشتنی و موفق باشه؛ اما انگار این شرم‌آورترین چیزیه که یه زن می‌تونه باشه.»
n re
خواندن رمان مثل این بود که یک‌بار دیگر به مقصد یک تعطیلات عاشقانه می‌رفتی.
n re

حجم

۴۰۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۴۰۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان