بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بازیگر زندگی باشیم نه بازیچه‌ی آن | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بازیگر زندگی باشیم نه بازیچه‌ی آن

بریده‌هایی از کتاب بازیگر زندگی باشیم نه بازیچه‌ی آن

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۱۱ رأی
۴٫۰
(۱۱)
فرزندانی که امکانات بیشتری دارند، قدرشناسی کمتری خواهند داشت.
ツAlirezaツ
برای خود دفتر خاطرات داشته باشیم، زیرا بعضی از لحظات زندگی را دو بار زیسته‌ایم، یکی آن‌گاه که زیسته‌ایم و دیگر آن‌گاه که آن را نوشته‌ایم و به یقین هنگام نوشتن، عمیق‌تر زیسته‌ایم!
ツAlirezaツ
کسانی که دنبال جمعیت راه می‌افتند، هرگز جمعیتی دنبالشان راه نمی‌افتد.
ツAlirezaツ
ای مسلم ‌ترا سحرخیزی هر سحر چون ز خواب برخیزی سر ز بالین شرق برداری دامن و جیب پر ز زر داری پس کنی در جهان زرافشانی بر فقیر و توانگر افشانی چون زنی بر فلک سراپرده بندی از نور در هوا پرده
ツAlirezaツ
شما دارید مرگ را زندگی می‌کنید.»
ツAlirezaツ
از «بزرگمهر حکیم» پرسیدند که اندر این جهان چه سخت‌تر که به مردم رسد؟ گفت: «سه چیز: نیاز اندر پیری، بیماری اندر غریبی و مرگ اندر ناپاکی.»
ツAlirezaツ
ماده روباهی ماده شیری را ریشخند می‌کرد که او هرگز بیش از یکی نمی‌زاید. ماده شیر در جواب گفت: تنها یکی می‌زایم، اما شیر.
ツAlirezaツ
«واعظ قزوینی» درباره‌ی تحمل سختی‌ها می‌سراید: تن به محنت ده اگر خواهی بگردی سربلند گر نیفتادی به آتش اوج نگرفتی سپند
ツAlirezaツ
پادشاهی درّ ثمینی داشت بهر انگشتری نگینی داشت خواست نقشی که باشدش دو ثمر هر زمان که به نقش کند نظر گاه شادی نگیردش غفلت گاه اندوه نباشدش محنت هر چه فرزانه بود در ایام کرد اندیشه لیک همه خام ژنده‌پوشی پدید شد آندم گفت بنگار «بگذرد این هم»
ツAlirezaツ
«هر که دیگران را بشناسد عاقل است و هر که خود را بشناسد، عارف است.»
ツAlirezaツ
جهان پرشگفت است چون بنگری ندارد کسی آلت داوری که جانت شگفت است و تن هم شگفت نخست از خود اندازه باید گرفت
ツAlirezaツ
اگر می‌خواهی زیاد عمر کنی، در جوانی پیر شو!
ツAlirezaツ
به قول نیچه: «کتابی که تو را به فراسوی کتاب‌ها نبرد، به چه ارزد!»
ツAlirezaツ
بازیگر زندگی باشیم نه بازیچه‌ی آن! اثری دلپذیر و الهام‌بخش، برای آنان که می‌خواهند به زبانی ساده به مفاهیمی بلند و عمیق دست یابند! بعضی از کتاب‌ها برای ما قصه می‌گویند تا بخوابیم و بعضی دیگر قصه می‌گویند تا ما بیدار شویم! سعید گل‌محمدی
ツAlirezaツ
«عبدالله فرج عابد» گوید: «بر خویشتن در شبانه‌روز چهارده هزار نعمت برشمردم.» گفتند شمردن آن چگونه بود؟ گفت: «نفس خویش شمردم در شبانه‌روز چهارده هزار نفس بود.»
بهار
«عبدالله بن مبارک» را پرسیدند: «خرد بهتر است یا ادب؟» گفت: «خرد» ، گفتند: «خرد چیست و خردمندی کدام است؟» گفت: «خرد آموختن علم است و خردمندی به کاربستن علم، علم آن است که بدانی چه بباید کرد و خرد آن است که چون بدانستی به کار بندی.»
بهار
حکیمی را پرسیدند که آدمی به کمال پرهیزگاری کی رسد؟ گفت: «آن‌گاه که هر چه در دل وی است بر طبقی نهند و به بازار بگردانند و او از هیچ‌کس شرم نداشته باشد.»
بهار
یک مثل انگلیسی می‌گوید: «دوستانت باید مثل کتاب‌هایی که می‌خوانی کم باشند و برگزیده!»
بهار
بسیاری از پیام‌ها انسان‌ساز هستند، اما بسیاری از انسان‌ها پیام‌سازند. پیامی بساز.
بهار
مشکلات «پیچیده» در زندگی، حاصل نسخه‌هایی است که خودت «پیچیده‌ای» !
بهار

حجم

۶۶۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۱۳ صفحه

حجم

۶۶۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۱۳ صفحه

قیمت:
۷۹,۹۰۰
۲۳,۹۷۰
۷۰%
تومان