بریدههایی از کتاب گفتاری درباره اقتصاد سیاسی
۳٫۸
(۸)
قدرت قوانین بیشتر به عقلانی بودن آنها وابستهاست تا به سختگیری مجریان آن. اراده عمومی بیش از هر چیز از خردی برمیخیزد که آن را بر کرسی مینشاند. به همین دلیل افلاطون به ضرورت این مسئله باور داشت که هر قانونی باید مقدمهای در بر داشتهباشد که عادلانهبودن و کارایی آن را نشاندهد.
زهرا موحد
این حقیقت دارد که چون جوامع خاص همواره تابع جامعه عامی هستند که آنها را در بر گرفتهاست، وظیفه شهروندی بر وظیفه وکالت مجلس اولویت مییابد. وظیفه انسانی بر وظایف شهروندی رجحان دارد اما متأسفانه منافع شخصی همواره نسبتی معکوس با وظیفه دارد. هر چه اجتماع نحیفتر شود و تعهد تقدسش را از دست بدهد، سهم منافع افزایش مییابد؛ این مسئله بهروشنی اثبات میکند که تبعیت بیشتر از اراده عام همواره به عدالت بیشتر میانجامد، و اینکه در حقیقت صدای مردم صدای خداست.
زهرا موحد
مدینه کبیر جهانی، پیکرهای سیاسی است که اراده عام آن همان قانون طبیعی است و افراد و اعضای آن دولتها و مردمان هستند.
زهرا موحد
پیکره سیاسی را، به خودیخود، میتوان پیکرهای انداموار و زنده، شبیه به پیکره انسانی، دانست. قدرت حاکمه در جایگاه سر این پیکره قرار دارد؛ قوانین و رسوم مغز هستند؛ مأخذ اعصاب و جایگاه تفکر، اراده و دریافت. قضات و زمامداران اندامهای آن هستند؛ بازرگانی، صنعت، و کشاورزی دهان و شکمی هستند که معیشت عمومی را مهیا میکنند؛ درآمد عمومی خونی است که اقتصاد برای آن نقش قلبی را بازی میکند که حیات و غذای کل بدن را در آن توزیع میکند؛ شهروندان بدن هستند و اعضایی که زندگی، حرکت و کار ماشین به آنها وابستهاست؛ و اگر این موجود در سلامت باشد، هیچ بخشی از این ماشین صدمه نمیبیند مگر آنکه احساس دردآور آن به مغز منتقل شود.
زهرا موحد
باید از خوانندگانم بخواهم که میان اقتصاد عام__ که موضوع بحث من است و آن را حکومت میخوانم__ و اقتدار عالی__ که آن را حاکمیت مینامم__ نیز تمایز بگذارند؛ تمایزی بر این مبنا که حاکمیت حق قانونگذاری دارد و در موارد معینی برای پیکره ملت هم الزام آفرین است، حال آنکه حکومت فقط حق اجرایی دارد و صرفاً برای شهروندان الزام آور است.
زهرا موحد
گر صدای طبیعت بهترین مشاور برای پدری است که برای درک وظایف خود به آن گوش میسپارد، برای زمامدار، راهنمای دروغینی است که مدام او را از ایفای نقشش باز میدارد و اگر متعالیترین فضیلتها بر او مهار نزنند، دیر یا زود او را به ویرانی خویشتن و دولت میکشاند.
زهرا موحد
در اینجا از بردگی سخن نخواهمگفت، چراکه خلاف طبیعت است و هیچ حق و قانونی نمیتواند آن را مشروعیت ببخشد.
زهرا موحد
همواره فرق بسیاری میان حکومت خانگی است که در آن پدر همهچیز را خود به عینه میپاید، و حکومت مدنی که سرکردگان آن بهسختی میتوانند، بی یاری دیگران، مراقب چیزی باشند.
زهرا موحد
اگر به سالهای مشروطه بازگردیم، خواهیم دید که مسئله اقتصاد سیاسی با فکر ترقی و ساخت دولت_ ملت گره خورده بود.
زهرا موحد
خودپرستی و حبِّ نفس، نه بر اساس ملاک خیر و شر بلکه به واسطه قرار گرفتن در وضعیت اخلاقی و طبیعی از یکدیگر متمایز میشوند. در واقع روسو تمایزی هستیشناختی __ و البته تخیلی __ میان وضعیت طبیعی و اجتماعی برقرار میکند که میتواند مبنای اندیشه او قرار گیرد. با تشکیل هیئت سیاسی، افراد از وضعیت فرد انسانی یا حیوانی به شهروندی بدل میشوند که تابعیت یک هیئت سیاسی را داراست. به این معنا گفتهاند که روسو نظریهپرداز دولت_ ملت و یا شهروندی مدرن است. به همین دلیل مشروطه میتوانست با روسو به وضعیت سیاسی خود بیندیشد.
زهرا موحد
خودپرستی نسبتی با میهنپرستی دارد. در واقع در سطحی که اعضای جامعه عام دولتها باشند، خودپرستی معنایی جز میهنپرستی ندارد.
زهرا موحد
اراده فقط زمانی عام است که به تمامی مردم تعلق داشتهباشد. اما اراده خاص، میتواند اراده یک فرد یا یک گروه باشد. یکی از نمونههای چنین گروههایی حکومت است
زهرا موحد
حکومت حاصل بلاواسطه اراده عام نیست بلکه صرفاً شامل بخشی از اعضای دولت است که وظیفهای به آنها واگذار شدهاست. اراده حکومت اراده عام نیست، بلکه ارادهای خاص است.
زهرا موحد
گروهی از افراد، پیمانی میان خود منعقد میکنند، و یک هیئت سیاسی را تشکیل میدهند، از آن حیث که فرمان میرانند هیئت حاکمه خوانده میشوند و از آن حیث که بر آنها فرمان رانده میشود دولت نامیده میشوند. اعضای این دو تفاوتی با هم ندارند اما دو حیث و شخصیت متفاوت مییابند. در نتیجه، حاصل قرارداد پیدایش دوگانه هیئت حاکمه/دولت است. این پیمان تجلی اراده عام است؛ اما این افراد برای اجرای پیمان، و قوانین دیگری که وضع میشوند به قوایی نیاز دارند که صرفاً عامل اجرایی اراده عام هستند
زهرا موحد
روسو، میثاق را بهعنوان پیششرط قرارداد اجتماعی و آنچه پدید آورنده کلیتی از افراد است طرح میکند. طبیعی است که چنین میثاقی به اتفاق آراء نیاز دارد. در نتیجه این میثاق مبنایی میشود برای آنچه روسو اراده عام مینامد. به همین دلیل است که گفته میشود روسو اراده را جایگزین ضرورت یا منفعت کرده و آن را مبنای تشکیل دولت میداند.
زهرا موحد
روسو، میثاق را بهعنوان پیششرط قرارداد اجتماعی و آنچه پدید آورنده کلیتی از افراد است طرح میکند. طبیعی است که چنین میثاقی به اتفاق آراء نیاز دارد. در نتیجه این میثاق مبنایی میشود برای آنچه روسو اراده عام مینامد.
زهرا موحد
خوانش کاسیرر، خوانشی سیاسی است. چراکه در آن ریشههای تحلیل سیاست را نباید در اخلاق جست، بلکه باید دانست که ریشه گناه اولیه یا مسئله خیر و شر در نهاد سیاسی گذاشته شدهاست. به این ترتیب، حبِّ نفس و وضعیت طبیعی در جایگاه خیر قرار ندارند بلکه بیرون از دایره خیر و شر و در وضعیت حیوانی قرار دارند. این رابطه انسانها با یکدیگر است که جامعه و در ادامه اخلاق را ممکن میکند. بیرون از جامعه هیچ چیزِ اخلاقی، خوب یا بد وجود ندارد. در نتیجه، جامعه منشأ اخلاق است.
زهرا موحد
. روسو حبِّ نفس را فقط در شرایط طبیعی باز میشناسد که در آن انسان باید از نفس خود صیانت کند. در حالیکه خودپرستی شکلی از رابطه با دیگران است که در آن فرد خود را بیش از دیگران دوست میدارد. روسو در امیل سرچشمه تمامی نیکیها را حبِّ نفس میداند و خودپرستی را منشأ تمام رذایل میشمارد.
زهرا موحد
روسو تصور نمیکند که چیزی به اسم وضعیت طبیعی وجود داشتهاست که با تشکیل جامعه از میان رفتهاست. دستکم تا آنجا که به فکر سیاسی روسو مربوط میشود، این هسته مرکزیِ افسانه روسو پوک و توخالی است. روسو بهصراحت در قرارداد اجتماعی میگوید که وضعیت طبیعی، نه واقعیتی تاریخی که امکانی تخیلی است. امکانی که میتواند مبنای نقد نظام سیاسی قرار بگیرد
زهرا موحد
روسو به تناقضهایی میاندیشد که پیش از او اندیشیدنی نبودهاند.
زهرا موحد
حجم
۱۰۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۱۰۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان