بریدههایی از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم
۴٫۴
(۲۴۸)
همه میدانند که من زبان تلخی دارم؛ زبانی که گویی برای زخمزدن ساخته شدهاست. بههمیندلیل بسیار پیشآمدهاست که حسکردهام آنچه تو را ناگهان افسرده کردهاست، نه گلایهی من، که کنایهی من بودهاست، و کارکرد این زبانی که دورههای سختِ کودکی و نوجوانی، گوشهدار و تیز و بُرّندهاش کردهاست.
هرگز نباید تکرارشود؛ هرگز.
زبانِ پُر خباثت را تنها باید برای دشمنِ خبیث بهکارگرفت، و این بسیار ابلهانه است که ما گهگاه گمانبریم که در خانهی خود و در اتاق خود، زیر یک سقف، با دشمنی بَدْنَهاد زندگی میکنیم. من اعتقاد راسخ دارم که در چنین حالی، زندگینکردن، بهمراتب شرافتمندانهتر، انسانیتر، و جوانمردانهتر از زیستنیست توأم با ضربه و زخم.
nazanin75
انسان، بدون گریه، سنگ میشود.
Shahab V
عزیز من!
بیپروا به تو میگویم که دوستداشتنی خالصانه، همیشگی، و رو به تزایُد، دوستداشتنیست بسیار دشوار ـ__ تا مرزهای ناممکن. امّا من، نسبت به تو، از پسِ این مُهمِّ دشوارْ بهآسانی برآمدهام؛ چراکه خوبیِ تو، خوبیِ خالصانه، همیشگی و رو به تزایُدیست که هر اَمرِ دشوار را بر من آسان کردهاست و جمیع مرزهای ناممکن را فروریخته.
منکسر
و مطمئن باش چنان میرَوَم که بدانم ـ بهدقّت ـ که چه چیزها این زمان تو را زخم میزند
تا از این پس، حتّی نادانسته نیز تو را نیازارم.
ما باید درستشویم.
ما باید تغییرکنیم...
کاربر ۲۹۲۴۸۸۲
من، مثلِ تو، میدانم که در جهانی اینگونه دردمند، بیدردیِ آنکس که میتواند گلیمِ خود را از دریای اندوه بیرونبکشد و سبکبارانه و شادمانه بر ساحل بنشیند، یک بیدردیِ دَدمنشانه است، و بیغیرتیست، و بیآبرویی، و اسباب سرافکندگیِ انسان. آنگونه شادبودن، هرگز به معنای خوشبختبودن نیست، بَل فقط به معنایِ نداشتنِ قدرت تفکّر است و احساس و ادراک؛ و با اینهمه، گفتم که، برای دگرگونکردنِ جهانی چنین افسرده و غمزده، و شفادادنِ جهانی چنین دردمند، طبیب، حقندارد بر سر بالینِ بیمار خویش بگرید،
مانا
و ازیادنبریم که قلب انسان، بدون گریستن، میپوسد؛ و انسان، بدون گریه، سنگ میشود.
°♡کتاب باز♡°
ما نکاشتههایمان را هرگز دِرو نمیکنیم.
°♡کتاب باز♡°
عزیز من!
امروز که بیش از همیشهی عمرم، خاک این وطن دردمندم را عاشقم، و نمانده چیزی که کارم همه از عاشقی به جنون و آوارگی بکشد، بیش از همیشه آن جملهی کوتاه که روزگاری دربارهی تو گفتم، به دلم مینشیند و خالصانهبودنش را احساس میکنم: «تو را چون خاک میخواهم، همسر من!» .
mahyoo
یک روز عاقبت قلبت را خواهمشکست __ یک روز عاقبت.
نه با سفری یکروزه
نه با سفری بلند
بَل با آخرین سفر
یک روز عاقبت قلبت را خواهمشکست __ یک روز عاقبت.
نه با کلامی کمتوشه از مهربانی
نه با سخنی سختْ توبیخکننده
بَل با آخرین کلام.
یک روز عاقبت قلبت را خواهمشکست __ یک روز عاقبت.
zohreh
ما باید درستشویم.
ما باید تغییرکنیم...
ahmadi
عزیز من!
یادت باشد، اضطرابِ تو، همهی چیزیست که تنگنظران، آرزومندِ آنند.
•سیب•
هر کس که کاری میکند، هر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانیست که کاری نمیکنند.
•سیب•
عزیز من!
«شبْ عمیق است؛ امّا روز از آن هم عمیقتر است. غمْ عمیق است امّا شادی از آن هم عمیقتر است» .
دیگر بهیادنمیآورم که این سخن را در جوانی در جایی خواندهام، یا در جوانی، خودْ آن را در جایی نوشتهام.
امّا بههرحال، این سخنیست که آن را بسیار دوست میدارم. دیروز، نزدیک غروب، باز دیدمت که غمزده بودی و در خود.
من، هرگز، ضرورتِ اندوه را انکار نمیکنم؛ چراکه میدانم هیچچیز مثل اندوه، روح را تصفیه نمیکند و الماسِ عاطفه را صیقل نمیدهد؛ امّا میداندادن به آن را نیز هرگز نمیپذیرم؛ چراکه غم، حریص است و بیشترخواه و مرزناپذیر، طاغی و سرکش و بَدلِگام.
Pooria Mardani
هر کس که کاری میکند، هر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانیست که کاری نمیکنند.
هر کس که چیزی را میسازد __ حتّی لانهی فروریختهی یک جُفت قُمری را __ منفور همهی کسانیست که اهل ساختن نیستند.
و هر کس که چیزی را تغییر میدهد __ فقط بهقدر جابهجاکردن یک گلدان، که گیاهِ درون آن، ممکن است در سایه بپوسد و بمیرد__ باید در انتظار سنگبارانِ همهی کسانی باشد که عاشق توقّفاند و ایستایی و سکون.
مهر دلدارها
من و تو خوب میدانیم که عشق، در قفسِ واژهها و جملهها نمیگنجد ـ مگر آنکه رنجِ اسارت و حقارت را احساسکند.
fati
من، محتاجِ آن لحظههای دلنشینِ لبخندم _ لبخندی در قلب، علیرغمِ همهچیز.
|ݐ.الف
«ما تا زمانیکه میکوشیم خود را خالصانه و عادلانه قضاوتکنیم، از قضاوتِ دیگران نخواهیمترسید و نخواهیمرنجید»
mobi_n1999
هر کس که کاری میکند، هر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانیست که کاری نمیکنند.
هر کس که چیزی را میسازد __ حتّی لانهی فروریختهی یک جُفت قُمری را __ منفور همهی کسانیست که اهل ساختن نیستند.
فریبا کریمی
ر عصرِ نفرتانگیزِ شیئیشدنِ محبّت و عشق، معجزهییست که ما __ من و تو __ خوشبختیمان را، نهتنها بر پایهی پول، بَلْ حتّی در رابطهی با آن نساختهییم
خیر کثیر
هر کس که کاری میکند، هر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانیست که کاری نمیکنند.
@amir
حجم
۱۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
حجم
۱۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان