بریدههایی از کتاب از عشق گفتن
۳٫۵
(۲۶)
قرار نیست همیشه کاری بکنیم؛ گاهی فقط باید حضور داشته باشیم.
کاربر نیوشک
ابتدا درون فقدان زندگی میکنید وسپس فقدان درون شما به بقا ادامه میدهد.
کاربر نیوشک
اگر بتوانید با خودتان مهربان باشید، با دیگران نیز مهربان خواهید بود. من متوجه شدهام زمانهایی که با خودم مهربان نیستم، مهربانبودن با دیگران را دشوار مییابم.
maryam.eslami
چنین تفکری بین مردم وجود دارد که اگر بتوانید کسی را پیدا کنید که دوستتان بدارد، برای همیشه از بار اندوه خلاص خواهید شد. بعد چنین کسی را پیدا میکنید و میبینید اندوه هنوز سر جایش است. شاید مشکل از شما نیست. شاید تحمل اندوه یادآور این است که هنوز زندهایم.
کاربر نیوشک
باید به خود بگوییم «حتی اگر به آنچه میخواهم نرسم، زندگی خوبی خواهم داشت» و بعد به جزئیات کوچکی که زندگی ما را زیبا میکنند بیشتر دقت کنیم و هرگز فراموش نکنیم ندانستن آنچه قرار است برایمان رقم بخورد یعنی همهچیز امکانپذیر است.
maryam.eslami
کمکم دید متفاوتی به خودم یافتم و فهمیدم کسی را که در ارتباط با همسر اولم به آن تبدیل شده بودم دوست ندارم. چون وقتی شما در ارتباط با کسی خودتان را دوست بدارید، متوجه میشوید چقدر مهم است افرادی کنارتان باشند که به شما این حس را میدهند. آنها خوبیهای شما را بازتاب میدهند؛ بنابراین متوجه میشوید این خوبیها را دارید.
maryam.eslami
گاهی باید چشمانمان را ببندیم و بدون تدبیر به دل آن شیرجه بزنیم. اما چرا باید بدوناینکه بدانیم همهچیز چگونه پیش خواهد رفت بپریم؟ شاید این نشانی از ایمان و امیدواری است که ما را از موقعیتهای دشوار به سلامت عبور میدهد. وقتی سربرمیگردانیم و با شگفتی به موقعیتهای اینچنینی میاندیشیم، متوجه میشویم چقدر کم میدانستیم و چه ساده میتوانستیم دلیلی برای نپریدن پیدا کنیم. شاید آنموقع بهخاطر این تصمیم سادهلوحانه از خودمان تشکر کنیم که به ما اجازه داد صدها تصمیم خوب دیگر بگیریم
yumi
«زمانی که نشانهای از عاطفه و صمیمیت واقعی وجود نداشته باشد، ما توهمات خودمان را صحیح میپنداریم. ازآنجاکه شواهد ملموسی در تأیید احساسات ما وجود ندارد، برای توجیه آنها به اصطلاحاتی از قبیل (احساس درونی) پناه میبریم. هیچ نشانی از مهربانی، توجه و پیوند وجود ندارد، فقط کشش شدید. این کمبود شواهد بر آتش خیالپردازی عاشقانه دامن میزند. پیش خودمان میگوییم: نمیتوانم توضیحش بدهم، پس حتماً دست سرنوشت در کار است. اما این فقط زنجیرهای از فرضیههای اشتباه است. هر فرضیهٔ اشتباهی شما را یک قدم از واقعیت دورتر میکند.
آلب
وقتی بعداز یک سقطجنین برای بارداری مجدد تلاش میکردم، کمکم فهمیدم هنوز چیزهای زیادی دربارهٔ عشق باید یاد بگیرم. چون، باوجوداینکه خیال میکردم آن عطش و تمنای شدید را پشتسر گذاشتهام، شباهتهای زیادی را بین تمنایم برای فرزنددارشدن در سیوچندسالگی و تمنای یافتن عشق در دههٔ پیشاز آن میدیدم. هر دوی آنها باعث میشدند بیشتر روی عشقی که نداشتم تمرکز کنم تا عشقی که داشتم.
آلب
ما فقط دو روز در عمرمان داریم که کمتر از ۲۴ ساعتاند: روزی که به دنیا میآییم و روزی که میمیریم. و همانقدر که به روز اول میاندیشیم، روز دوم را نیز باید به یاد بسپاریم.
sadra va maman
نمیدانستم آیا دنبال یافتن کسی هستم که زمانی میشناختم یا کسی که هرگز نشناخته بودم. گمان میکنم هر دوی ما در پی یافتن جوابی برای بحران بزرگسالی و روابط در وجود هم بودیم؛ جایی که هرگز قرار نبود آن را پیدا کنیم.
tub..t
ترس من از هدردادن روبان باعث شد کل آن را حرام کنم
بهصا
عشق مهمترین چیز در زندگی است
بهصا
اما در نهایت پول صرفاً یک ابزار است و زندگی هدف اصلی است
بهصا
اگر در طبیعت مرگ وجود نداشته باشد، هیچ موجود جدیدی زاده نخواهد شد
بهصا
درک اینکه ما همهچیز را تحت کنترل نداریم ممکن است دردناک باشد؛ اما به نظرت زیبا نیز هست؟
بهصا
اعتیاد همهچیز را تغییر میدهد؛ چون بهطرز تصورناپذیری کنترلنشدنی است.
بهصا
اگر عشق از چنین آزمونهای سهمگینی جان سالم به درد ببرد، میتوانید کاملاً به آن اعتماد کنی
بهصا
بدون عشق ما هیچ نیستیم؛ آدم منزوی تودهای سلول است
بهصا
ازدستدادن امید به معنی ازدستدادن زندگی است
بهصا
حجم
۲۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۲۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان