بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ای کاش زنده می‌ماندم | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب ای کاش زنده می‌ماندم اثر سعیده بوغیری

بریده‌هایی از کتاب ای کاش زنده می‌ماندم

۴٫۰
(۲۷)
گوش کن خدایا، و مرا در سایه‌ی رحمت خود بگیر!
unknown
«چی گفتی؟ مادرم... مامان...» سیمون برآشفت، اما جانب احتیاط را از دست نداد: «خودتون می‌دونین، دو سال قبل مرد. به خاطر اشتباه شما... اون از غصه مرد. اون بعد از مرگ پسرش... همسرش رو از دست داده بود. خودش خواست بمیره. دیگه چیزی نمی‌خورد، عشق ما برای او کافی نبود، اون به دنبال محبت شما بود.»
Abolfazl
چقدر دلم برات تنگ شده...
Setayesh
من داغون بودم، گریه می‌کردم، تو رو صدا می‌زدم، فریاد می‌زدم «دوستت دارم»
ــسیّدحجّتـــ
«خدایا!... به زودی می‌بینمت... اون وقت حساب‌هامون رو صاف می‌کنیم!... باید توضیح بدی!... من هیچ عذری رو نمی‌پذیرم. همین حالا باید دلیلی موجه برای خودت پیدا کنی. حالا که جهنم من این‌جاست، تو اون بالا برام چی نگه داشتی؟!... می‌خوای در برابر دیوان عدل تو حاضر بشم تا به خاطر گناهم پاسخگو باشم؟!... خودکشی از نظر تو بخشودنی نیست و کسانی که مرتکب این کار شدن، از درگاه تو رانده می‌شن؟!... اما من، وقتی زنده بودم هم از درگاهت رانده شده بودم، این تویی که باید پاسخگوی عمل من باشی!»
unknown
نخواست حرف‌هایم را بفهمد
Setayesh
ما همیشه تصور می‌کردیم دوران بازنشستگی ما دورانی خوش خواهد بود، دورانی که پس از تحمل سال‌های رویارویی با طوفان حوادث و انتظار آرامشی موقت بالاخره به ساحل آرامش می‌رسیم و لطافت و آرامش را بر پیکر خسته‌مان احساس می‌کنیم. اما تو از این سال‌ها یک دوزخ ساختی...
farez
تا همین چند وقت پیش ما هم خوشبخت بودیم.
Setayesh
من زندگی را دوست داشتم. دیوانه‌وار...
ــسیّدحجّتـــ
یادم می‌یاد روزی از یه اهل دین شنیدم آدم برای ساختن خودش سه تا شانس متوالی داره. اول از همه، کمک و عشق پدر و مادر، اگر از اینا محروم بود، همسرش شانسه دیگه‌ای برای خروج اون از سبکسری، خودخواهی و ناپختگی به حساب می‌یاد، اگر اون هم نبود، فرزندان اون، آخرین شانس زندگیش هستن. در غیر اینصورت... از دست رفته است.
kamrang

حجم

۱۶۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۲۲۷ صفحه

حجم

۱۶۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۲۲۷ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان