- طاقچه
- ادبیات
- طنز
- کتاب کشکهای خفن
- بریدهها
بریدههایی از کتاب کشکهای خفن
۳٫۹
(۱۷)
خوانندگان گرامی، شما هم مثل من زیر بار زور نروید، مگر اینکه طرف زورش خیلی زیاد باشد.
سیّد جواد
۵- پول مثل ......
الف) چرک کف دست است
ب) چرک پشت گردن است
ج) چرک قوزک پاست
د) حلوا ارده و باقلواست
سیّد جواد
چهکسی میتواند به این سؤال جواب بدهد: «مخترع لگن یا سنگ مستراح چهکسی بود؟» یا «در چه تاریخی و بهدست کدام دانشمندی ناخن گیر یا شلوارکردی اختراع شد؟» یا «اولینبار چه دانشمندی به فکر اختراع دمپایی افتاد؟»
سیّد جواد
باور بفرمایید خیلیها از من خرترند.
الاغ
سیّد جواد
دروغ خیلی شرمآور است.
چوپان دروغگو
سیّد جواد
اگر یک الاغ موبایل بخرد چه اتفاقی میافتد؟
۱- به تمام الاغها شمارهاش را میدهد تا الکی به او زنگ بزنند.
۲- برای تمام مناسبتهای خرکی، عاشق فرستادن پیامک میشود.
۳- میگردد و حتی از الاغهایی که درستوحسابی نمیشناسد تاریخ تولدشان را میپرسد. همینطور، تاریخ اولین جفتک و جفتگیری.
۴- او در سالروز اولین عرعر بچهالاغها برای خانوادههایشان پیامک میفرستد: «امیدوارم در آینده چنان عرعری کند که گوش آدمها را کر کند.»
۵- آدمها به او زنگ میزنند: «آقا الاغه، یک کوه علف جمع شده، جان مادرت! بیا ببر.»
خر هم میخندد و دکمهای را میزند تا یک خانم خر باکلاس بگوید: «مشترک موردنظر تا اطلاع ثانوی بار نمیبرد. عرررعرررعررر.»
۶- یکروز چندتا گورخر را میبیند و با خوشحالی میگوید: «قوموخویشهای گرامی شمارهتان را لطف بفرمایید تا در مناسبتهای خرکی ...»
۷- آنها چندتا جفتک توی سروکلهاش میزنند و میگویند: «بیخودی پسرخاله نشو کرهخر عوضی.»
سیّد جواد
اختراع دمپایی یک فاجعه بود.
سوسک
سیّد جواد
۷- شانههایت را برای ...... دوست دارم
الف) سرفهکردن
ب) عطسهکردن
ج) گریهکردن
د) فینکردن
سیّد جواد
۲- علم از ثروت بهتر است.
الف) غلط است
ب) مزخرف است
ج) بیخود است
د) تو درست میگی هالو
سیّد جواد
متولدین آبان:
بیخود نیست که قدیمیها به این ماه «عقرب» میگفتند. آبانیجماعت نیش میزند نه اینطور. از هر نهتا جملهاش، دهتایش نیشوکنایه است. البته، نباید متولدین ماههای دیگر به تریش قبایشان بربخورد؛ چون همه (غیر از من) میدانند که:
نیش عقرب نه از ره کین است
اقتضای طبیعتش این است
دخترهای این ماه تا به همکلاسیهایشان میرسند میگویند: «میتی جون چقدر کفشت جیغ میزنه؟ وای که من عاشق این رنگهای پشتکوهی هستم.» یا «اوه الی! هرچه بیشتر ورم میکنی خوشگلتر میشی.» یا به معلمشان میگویند: «خانم، شما از جنوبشهر تشریف مییارین؟»
چون پسرها کمی ضریبهوشیشان کمتر است، نیشهای خرکی میزنند: «احسان! چه بوی گندِ خوبی میدی.» یا «صورتت مثل صورت اسبآبی قشنگه.»
خیلی از آبانیها معلم میشوند و عدهای هم استاد دانشگاه. البته از همان گونههایی که با نگاهشان دخل همه را درمیآورند و عاقبت روی یکی فیکس میشوند: «آهای عقلکل بیا پای تخته.»
سیّد جواد
آبی
از این رنگ بیبخارتر خودش است. حتی قهوهای و سبز لجنی صد شرف دارد به آبی. این رنگ مال آدمهای بزدل و موشدل و از اینجور دلهاست. کسی که از این رنگ خوشش بیاید تیمش چپ و راست گل میخورد. در یک کلام، قرمز سرورشه. خوب شد بچهها؟
سیّد جواد
رابطهی ما و گربه مثل رابطهی منتقد و نویسنده است.
موش
سیّد جواد
کسب علم و دانش
۱- مطالعه نکنید حتی همین کشکول را.
۲-.کتابهایتان را سرسری و برای کسب نمره بخوانید
۳-ساعتها با دوستانتان چرتوپرت بگویید و هرهر و کرکر بخندید.
۴-اگر تقلب لازم نبود هیچوقت اختراع نمیشد.
۵-بهجای عکس دانشمندان، عکس هنرپیشهها و مادربزرگهایشان را توی اتاق و روی کتابهایتان بچسبانید.
۶-عکس فوتبالیستها و بازیگران سریالها و عمه و خالههایشان هم بدک نیست.
۷-سعی کنید توی هر موضوعی، بیشتر از چندتا کلمهی دهن پرکنِ بابِ روز، چیزی را یاد نگیرید.
۸-با پول تو جیبیتان بهجای کتاب، شلغم و چسفیل بخرید.
سیّد جواد
پسرهای این ماه از پنجم ابتدایی به بعد عینکی میشوند و تا قبولی در دانشگاه، دماغشان به صفحهی کتابهایشان چسبیده است.
بیشتر خلبانان، دکتر و مهندسهای بداخلاق، توی این ماه به دنیا آمدهاند.
سیّد جواد
متولدین شهریور:
بههرحال شما یک خبر خوب میشنوید. مگر میشود که متولدین این ماه یک خبر خوش را توی عمرشان نشنوند؟ آنها همیشه رویاهای دورودرازی توی سردارند. انگاری اصلاً روی زمین زندگی نمیکنند. طرف هنوز سوم راهنمایی را تمام نکرده ولی خودش را برای کنکور آماده میکند. همیشه از پولهای توی جیبشان مانند یکی از اعضای بدنشان (چشم، دماغ یا حتی قلب) محافظت میکنند. آنها قطرهقطره جمع میکنند تا یکباره توی دریا شیرجه بزنند. البته، خوب هم شیرجه میزنند. دخترهای این ماه حتی وسط جشن تولدشان برای لحظهای کتابشان را باز میکنند، در زیر بارش برفهای شادی سریع یکی- دوتا فرمول را حفظ میکنند و بعدش دست میزنند و کمی حرکات موزون انجام میدهند.
سیّد جواد
عروسی خیلی محشر بود. دهبار عروس و داماد با من عکس گرفتند.
سیّد جواد
آیین مهمانی
۱. وقتتان را با سلام و احوالپرسی تلف نکنید.
۲. چندین میوه را گاز بزنید و در نهایت یکی را انتخاب کنید.
۳. چند نکته درمورد بدبختی و گرانی را اَلَکی بپرانید، بزرگترها کیف میکنند.
۴. بشقابتان را پر از آجیل کنید و بهحالت نیمدرازکش روی مبل لم بدهید.
۵. با پرتاب پوستتخمه در شعاعی مشخص برای خودتان یک سرگرمی درست کنید.
۶. شام یا ناهار فرقی نمیکند مهم، حرکت شما بهطرف سفره است.
۷. بهترین جای سفره بنشینید و فکر کنید آخرین غذای عمرتان را میخورید.
۸. چندبرابر ظرفیتتان غذا بکشید. معده خودش جا باز میکند.
۹. پس از صرف غذا آروغ بزنید و دنبال خلالدندان بگردید.
۱۰. دندانهایتان را تمیز کنید و بعد خلال دندان را بهمنظور استفادهی بقیه سرجای اولش برگردانید. ۱۱. به اولین نفری که دوروبرتان بود بگویید هوی! دستشویی کجاست؟
سیّد جواد
گندم از شلغم بروید، جو بروید از خیار
mashkook
در امتداد سیفون
خاله
با عینک ریبن
پر میکشد به این هوا
و داد میکشد
بر سراسر تاریخ:
«آی سنتیها
آی تاریخ گذشتهها
من تا کمتر از یکهزارم ثانیه
می َپ َر م
میپرم بهسوی یک توالتفرنگی تمیز
توی کافیشاپهای
شیک و باکلاس
با هزار عطر و اودکلن.»
سیّد جواد
خوانندگان گرامی، شما هم مثل من زیر بار زور نروید، مگر اینکه طرف زورش خیلی زیاد باشد.
mashkook
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
تومان