بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یافتن معنا در نیمه دوم عمر | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب یافتن معنا در نیمه دوم عمر

بریده‌هایی از کتاب یافتن معنا در نیمه دوم عمر

۳٫۵
(۵۵)
شخصی که از طریق جایگاه اجتماعی مشتاقانه بدنبال تأیید بیرونی است، کسی است که احتمالاً بیش از همه از درون، کار بزرگ تمام نشده‌ای دارد.
Forest ♂️
زندگی کردن ممکن است ترسناک به نظر برسد، اما قدری درنگ کرده و به این فکر کنید چه احساسی خواهید داشت وقتی در بستر مرگ به عقب بنگرید و زندگی‌تان را بررسی کنید و این‌گونه نتیجه‌گیری کنید که هرگز واقعاً خودی نشان نداده‌اید، چراکه می‌ترسیدید. آیا این چشم‌انداز تیره و تار ترسناک‌تر از روبرو شدن با خود ترس مستقیماً در همین زمان نیست؟
Forest ♂️
پشت‌مان به آینده است، و انتخاب‌هایمان را در هر لحظه بر اساس داده‌ها و دستور کارهای قدیمی‌مان صورت می‌دهیم، و سپس تعجب می‌کنیم که چرا الگوهای تکراری مشکلات در زندگی ما پدیدار می‌شود.
احسان
فرد با شدتی بیشتر نسبت به قبل بپرسد: چه چیزی در سطح زیرین در جریان است؟ ما همگی در معرض مسحور شدن توسط سطح‌ها هستیم، اما انرژی‌ای که خوشه‌های ستارگان در حال چرخش را حرکت می‌دهد و انرژی‌ای که اسطوره‌های عظیم را حرکت می‌داد و باعث حرکت پیشینیان‌مان می‌شد، هنوز درون ما نیز جریان دارد. روان‌شناسانه عمل کردن به معنی مسئولیت‌پذیر بودن در خصوص تردید کردن دربارۀ سطح‌ها است، تا این که منابع انرژی زیرین آشکار شود. مدرن بودن به معنی این است که خود را کاملاً مسئول معنا، انتخاب و رفتارهای خودمان بدانیم
mozhgan
بی‌توجهی دراز مدت به خویشتن جایی خود را نشان خواهد داد، شاید در بیماری فیزیکی یا افسردگی یا به طرزی معمول‌تر، در زودرنجی که در واقع نشت خشم ابراز نشده است.
Forest ♂️
بجای این که مسئولیت هر اشتباهی که رخ می‌دهد را بپذیریم، ادعا می‌کنیم که شانس‌مان بد است، کارمای ما (یا سرنوشت ما) بد است، ژن‌هایمان ایراد دارد و کس دیگری مقصر است، و همچنان به نادیده گرفتن نیازمان به خودآگاهی ادامه می‌دهیم.
Forest ♂️
حقیقتاً باید روی این احتمال تعمق کنیم که بسیاری از انتخاب‌های زندگی ما و پیامدهای مربوطۀ آنها ممکن است بر اساس یک چیز آغازین باشد، چیزی که تأثیر بسیار پایداری روی نتیجۀ همۀ کارهایی که انجام می‌دهیم دارد.
Forest ♂️
این خیال که عشق‌بازی با یک شعلۀ قدیمی رابطه‌ای عاشقانه را به بار خواهد آورد، یک توهم عمیق است.
Forest ♂️
انسان خودشیفته تلاش زیادی می‌کند تا فقر درونی‌اش را از طریق به رسمیت شناخته شدن توسط دیگران و تأیید آنها پنهان کند. افراد خودشیفته ممکن است غلو کنند، در مورد شهرتشان گزاف بگویند، کبر بورزند و دیگران را تخریب کنند، یا ممکن است با اولین اشارۀ نادیده گرفته شدن و انتقاد به هم بریزند و باعث شوند که دیگران به خاطر صدمۀ صوری یا ادعا شده‌ای که به آنها وارد کرده‌اند، احساس گناه کنند. تمام این رفتارها طراحی شده‌اند تا باعث شوند ما از یک حقیقت محوری دور شویم، این که درک آنها از خویشتن بر پایۀ پوچی است و ناشی از مورد غفلت قرار گرفتن در دوران کودکی یا بازتابی از ذهنیت ناکافی بودن است. با این حال، طلب قدرت در مورد افراد خودشیفته چیز هولناکی است و در غلبۀ روانی بر فرزندشان (که معمولاً به واسطۀ یک همسر همراه تشدید می‌شود)، یا در محیط‌های کاری که دیگران مجبور هستند با فرد همکاری کنند و به خواسته‌های او تن در دهند، باعث دردسرهایی می‌شود.
unicorn
«ما می‌توانیم چندین دهه وقت صرف بالا رفتن از نردبان کنیم و خیلی دیر تشخیص دهیم که نردبان را روی دیوار اشتباهی قرار داده‌ایم. ممکن است این دیوار، دیوار شخص دیگری باشد نه دیوار ما.»
الهام
اساسی‌ترین یا کلیدی‌ترین عنصر در این عامل روانی، رابطۀ زندگی خودآگاه ما با چیز ناخودآگاهی است که درون ماست. چیزی که ما آن را نمی‌شناسیم می‌تواند و قطعاً این‌گونه است که روی فرض‌های زندگی خودآگاه ما تأثیر می‌گذارد و محتوای فرافکنی ما را فراهم می‌کند.
بهرام
هیچ یک از ما صبح هنگام در حالی از خواب بیدار نمی‌شود که بگوید «بله، امروز فکر کنم تمام کارهای احمقانه‌ای که در گذشته انجام داده‌ام را تکرار خواهم کرد.» اما این دقیقاً همان کاری است که ما انجام می‌دهیم، چراکه بخش زیادی از زندگی ما بر اساس هدایت خودکار است که به این جملۀ حکیمانۀ باستانی اعتبار می‌دهد که «ما بدترین دشمن خودمان هستیم».
بهرام
هیچ یک از ما نمی‌تواند تمام وقت یا بیشتر اوقات خودآگاه باشد. بنابراین بیشتر زندگی به صورت هدایت خودکار است و ما با تباهی روابط‌مان و در نگرش‌های کورکنندۀ استعداد و در قدرت شرم‌آوری که به طور معمول به دیگران اعطا می‌کنیم تا ارزش‌های ما را مدیریت کنند، بهای از دست دادن خودآگاه را دوباره و دوباره می‌پردازیم.
mozhgan
ما همگی همراه روح‌های گران‌قیمت در تخت‌خواب ناراحت خاطرات زندگی می‌کنیم، چراکه آنچه که به خاطر نمی‌آوریم به هر حال ما را به خاطر می‌آورد.
mahmood
ما در زندگی دوباره و دوباره مجبور می‌شویم یاد بگیریم که نمی‌توانیم بدون پرداختن هزینه‌های گزاف در یک آن در خدمت دو ارباب باشیم.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
اغلب آنچه که به عنوان احساس گناه تضعیف‌کننده ظاهر می‌شود، در واقع نوعی اضطراب است؛ اضطرابی که در زمانی پیش‌تر در زندگی به عنوان بهای ابراز کردن نظرات و احساسات در برابر پدر یا مادری که احتمالاً طردکننده یا تنبیه‌گر بوده‌اند، یاد گرفته شده است.
Forest ♂️
وقتی جوان بودم، تصور می‌کردم تمام آن چیزی که لازم است بدانم تا درست انتخاب کنم را می‌دانم؛ امروز می‌دانم که من هرگز به اندازه کافی نخواهم دانست، این که همیشه فاکتورها یا عوامل ناخودآگاهی در کار حضور دارد که تنها مدتی بعد در مسیر مشخص می‌شوند، حتی آن موقع نیز ممکن است مشخص نشود و نیروهای قدیمی (بستر ناراحت خاطرات) بسیار قوی‌تر از آنی است که من به رسمیت شناخته بودم. چیزی که زمانی اعتماد به نفس جوانی بود (با این که اغلب سوت زدن در تاریکی بود) را هم‌اکنون به عنوان غرور و نخوت، نقطه‌ضعف قهرمان، و ناخوداگاهی در نظر می‌گیرم
unicorn
حیوانات دیگر ممکن است بجنگند تا زنده بمانند اما هرگز دربارۀ فناپذیریشان نگران نیستند. آنها رمز و راز وجود را به عنوان میراث غریزی‌شان حمل می‌کنند، همان‌گونه که در مورد ما این‌گونه است، اما رمز و راز وجودی ما محدود به گونۀ خاص انسان است که اغلب متفاوت از زمینۀ غریزی و طبیعی آن رشد می‌کند. تمایل طبیعی ما به تأمل دربارۀ خویشتن که منحصر به انسان است و کشف استعاره‌ها، نمادها و قیاس‌ها و مسائل انتزاعی و تمنای غیرقابل‌توصیفی که ذات ما را از سایر حیوانات کاملاً متمایز می‌کند، علاقۀ شدید ما به «معنا» را ابراز می‌کند. این اصرار ژرف برای رسیدن به معنا که غیرقابل‌انکار و اجباری است و درد عظیم ما به واسطۀ از دست دادن معنا، یک حس درونی دربارۀ پارامترهای روح ما و برنامۀ مصرانۀ آن به ما می‌دهد.
Mohammad Zarei
مثالی از یک حالت افراطی تأثیر عقده در اختلال شخصیت ضداجتماعی یافت می‌شود. فرد مبتلا به این اختلال همیشه از سوءاستفاده یا اذیت و آزار مستمر مربوط به دوران کودکی رنج برده است. این تجربۀ درد و رنج عظیم تبدیل به لنز یا عینکی می‌شود که او با آن دیگران را نظاره می‌کند. این فیلتر واکنشی پیامی را حمل می‌کند: «تو به این دنیا آمده‌ای تا مرا آزار دهی. بنابراین من باید از طریق قدرت یا کنترل، ابتدا کنترل تو را در دست بگیرم.» هر چه این پیام زودتر و با قدرت بیشتری تکرار شود، کمتر مستعد خودآگاهی و تصحیح خواهد بود. بدین ترتیب، این پیام قدیمی تمام روابط جدید را آلوده کرده و فقط تکرار تأسف‌بار نتایج ناگوار را به ارمغان خواهد آورد.
mary
ما باید نسبت به آنچه که تقاضا می‌کنیم آگاه باشیم، چراکه آنچه به دست می‌آوریم ممکن است در نهایت تبدیل به یک زندان شود.
Zohreh

حجم

۵۳۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۴۶ صفحه

حجم

۵۳۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۴۶ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۶۰,۰۰۰
۴۰%
تومان