بریدههایی از کتاب شانس
۴٫۰
(۱۵۲)
یکی پس از دیگری کشته میشدند
امیری حسین
بهترین اتفاقی که برای یک مرد میتواند رخ دهد خوششانس زاده شدنش است.
_SOMEONE_
بر همهی کارهایش برچسب اشتباهات احمقانه چسبیده بود. اما، هیچ کس از راز این بابا خبر نداشت. همه در موردش به اشتباه افتاده بودند و هر بار عملکردش را به اشتباه تعبیر میکردند و نتیجتاً اشتباهات احمقانهاش را به پای نبوغش میگذاشتند؛
آدونیس
بدون شک صلح و آرامش پابرجا نخواهد ماند و جنگی در راه است
mim shin
پی نوشت نویسنده: این داستان چاخان گویی خیالپردازانه نیست. این داستان را ازکشیشی که چهل سال پیش در هیات آموزگاری در وولویچ خدمت میکرد و سر صدق و سحتش قسم و آیه آورد شنیدم.
آدونیس
شهرتی که اسکورسبی آن روز به عنوان نابغهی خارق العادهی نظامی بدست آورد دنیا را فرا گرفت و نامش تا همیشه بر زبانها جاری است.
اسکورسبی آدمی است خوب و دوست داشتنی و بیریا منتهی آنقدری نمیداند که هنگام بارش باران باید بیاید داخل تا خیس نشود. نظرم دربارهی ابله بودنش کاملاً درست است. اسکورسبی کودنترین فرد دنیاست و تا نیم ساعت قبل غیر از من و خودش کسی این موضوع را نمیدانست. روز به روز و سال به سال شانس شگفت آور و حیرت برانگیزش همراهش است. او برای یک نسل سرباز درخشانی در ههی میدانهای جنگ بوده و کل زندگیاش را با اشتباهاتش سپری کرده؛ با این وجود اشتباهی نیست که مرکتبش نشده باشد و القابی چون شوالیه، بارونت، لرد و یا مقامی اینچنینی بارش نکرده باشند. به سینهاش نگاه کن؛ فقط لباسهای وطنی بر تن و مدالهای افتخار خارجی بر سینه دارد. خب آقا، هر کدام از این مدالها گواهی از چند خریت بزرگ یا چیزی از این دست است که همهشان گواهی است که بهترین اتفاقی که برای یک مرد میتواند رخ دهد خوششانس زاده شدنش است. همانطور که در جشن هم گفتم، باز هم تکرار میکنم: اسکورسبی لعبتکی تمام عیار است.
Anita Moghaddam💙💙
این شده بود که بنشینم و چشم از این نیمه خدا برندارم؛ وارسیاش میکردم: به آرامش، توداری، جذبهی صورت، صداقتی که در وجودش بود، ناآگاهیاش از بزرگی ذاتیاش، ـ ناآگاهی از صدها نگاه تحسین برانگیز، عمیق، دوست داشتنی و بیپیرایهای که به او دوخته شده بود ـ دقت میکردم.
Anita Moghaddam💙💙
بهترین اتفاقی که برای یک مرد میتواند رخ دهد خوششانس زاده شدنش است.
Mohammad Bagheri
حدوداً چهل سال پیش در مدرسهی نظامیای در وولویچ معلمی میکردم و وقتیکه اسکورسبی جوان آزمونهای مقدماتیاش را میگذراند حضور داشتم. از اینکه میدیدم بچهها خیلی راحت و خوب به سؤالات پاسخ میدادند و او- آخر چرا عزیزم؟-چیزی بلد نبود که بگوید، متأثر میشدم و برایش احساس ترحم میکردم. واضح بود که جوان خوب، دوست داشتنی، محبوب و صادقی است، پس شدیداً رنج آور بود که میدیدم مثل مجسمه یک جا میایستد و جوابهایی میدهد که نشان از کند ذهنی و جهالتش بود. خیلی دلم برایش میسوخت. به دل گفتم وقتی دوباره ازش امتحان بگیرند حتماً رد میشود؛ پس اینکه کاری کنم تا بیدردسرتر رد شود کاری است بس خیرخواهانه و ضرری هم به کسی نمیرسد. به گوشهای کشیدمش و متوجه شدم اندکی راجع به تاریخ سزار میداند و از آنجایی که چیز دیگری نمیدانست سؤالات خاصی راجع به سزار را که میدانستم به کار میآیند مثل غلامی پاروزن تعلیمش دادم. باور میکنی که امتحان را با موفقیت کامل گذراند؟ فقط چند سوالی حفظ کرده بود و در آزمون قبول شد و سایرین کلی چهچه و بهبه گفتند. و درعین حال افرادی بودند که هزار برابر او میدانستند اما، رد شدند. با چند اتفاق شانسی عجیب – اتفاقی که احتمالاً قرنی دوبار هم رخ نمیدهد- هیچ سوالی خارج از محدودهی خواندههایش از او نشد.
حیرتآور بود.
Anita Moghaddam💙💙
فرانک اشتاین: شخصیت اول رمانی به همین نام و معروفترین اثر مری شلی نویسندهای انگلیسی است که نخستین بار به سال ۱۸۱۸ منتشر شد.
💕Adrien💕
حجم
۱۰٫۴ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه
حجم
۱۰٫۴ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه
قیمت:
رایگان