بریدههایی از کتاب بار دیگر شهری که دوست میداشتم
۴٫۲
(۳۱۲)
یک مرد، عشق را پاس میدارد، یک مرد هرچه را که میتواند به قربانگاهِ عشق میآورد، آنچه فداکردنیست فدا میکند، آنچه شکستنیست میشکند و آنچه را که تحمّلسوز است تحمّل میکند؛ اما هرگز به منزلگاهِ دوستداشتن به گدایی نمیرود.
محمدجواد
ما از خاک نبود که گریختیم، از آنها گریختیم که حرمتِ زمین را با گامهای آلوده میشکستند. _
fatemeh
لحظهیی که در تسلیم بگذرد لحظهییست که بیهودگی و مرگ را تعلیم میدهد.
fatemeh
هلیا، این فصلهای درهمریخته از کدامین خورشید جداشدهاند؟
fatemeh
کسی خواهدآمد!
به این بیندیش!
هیچ پیامی آخرین پیام نیست و هیچ عابری آخرین عابر.
کسی ماندهاست که خواهدآمد. باورکن! کسی که امکان آمدن را زنده نگه میدارد.
MhmD
در کنار بیگانهها زیستن در میان بیرنگی و صدا زیستن است.
MhmD
آهنگها تنهایی را تسکین میدهند؛ امّا تسکینِ تنهایی، تسکینِ درد نیست.
MhmD
بگذار آنچه از دست رفتنیست ازدستبرود.
MhmD
چهکسی میتواند بگوید «تمامشد» و دروغ نگفتهباشد؟
MhmD
هلیا هیچچیز تمام نشدهبود. هیچ پایانی بهراستی پایان نیست. در هر سرانجام، مفهوم یک آغاز نهفتهاست.
MhmD
ما در روزگاری هستیم، هلیا، که بسیاری چیزها را میتوان دید و باورنکرد و بسیاری چیزها را ندیده باورکرد.
MhmD
بگذار که انسان سادهترین دروغهای خوب را باورکند.
MhmD
هلیا... در پایدارترین شادیها نیز غمی نهفتهاست، و در پاکترین اعمال، قطرهیی از ناپاکی.
MhmD
هلیا، به من بازگرد.
و مرا در محبس بازوانت نگهدار.
و به اسارت زنجیرهای انگشتانت درآور
که اسارت در میان بازوان تو چه شیرین است.
سپر باش میان من و دنیا
که دنیا در تو تجلّی خواهدکرد.
MhmD
بهیادبیاور که در این لحظهها نیاز من به تو نیاز من به تمامی ذرّاتِ زندگیست.
MhmD
نه، هلیا! تحمّلِ تنهایی از گدایی دوستداشتن آسانتر است. تحمّلِ اندوه از گدایی همهی شادیها آسانتر است. سهلاست که انسان بمیرد تا آنکه بخواهد به تکدّی حیات برخیزد.
MhmD
هلیا! برای دوستداشتنِ هر نَفَسِ زندگی، دوستداشتنِ هر دَمِ مرگ را بیاموز
و برای ساختن هر چیزِ نو، خرابکردن هر چیزِ کهنه را
و برای عاشقِ عشق بودن، عاشقِ مرگبودن را.
MhmD
بخواب هلیا!
تنها خواب تو را به تمامی آنچه از دست رفتهاست، به من، و به رؤیاهای خوشِ بربادرفته پیوند خواهدزد.
MhmD
فرصتی برای بخشیدن، فرصتی برای ازیادبردن.
پدر! این مهلتیست که تو از دست خواهیداد.
و این، مهلتی بود که هلیا یازده سال پیش ازدستداد.
MhmD
ما همه در اسارت خاک بودیم. ما از خاک نبود که گریختیم، از آنها گریختیم که حرمتِ زمین را با گامهای آلوده میشکستند.
MhmD
حجم
۶۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۶۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
قیمت:
۴۹,۵۰۰
تومان