بریده‌هایی از کتاب ما اخراج شدیم و این بهترین اتفاق زندگی‌مان بود

بدترین وقت یادگیری زمانی است که مجبور به یادگیری هستید.

پیش از تشنه شدن به فکر کندن چاه باشیم

هیچ ضمانتی در زندگی وجود ندارد اما یک واقعیت وجود دارد و آن هم این که اگر همواره برای آینده‌تان برنامه‌ای داشته باشید شانس شما برای سرپا ایستادن بیشتر است.

تنها در صورتی اخراج از کار شما را ناراحت و آزرده‌خاطر می‌کند که ندانید اخراج شدن نیز جزیی از کار است.

اگر از کارتان خسته‌اید، اگر از کارتان زده شده‌اید و از کاری که انجام می‌دهید احساس خوبی ندارید ــ یا حتی اخراج شده‌اید ــ شاید تمامی اینها می‌خواهند پیغامی به شما بدهند. ادامه این روال و این احساس معمولاً نشانه آن است که شما کاری انجام می‌دهید که برای آن ساخته نشده‌اید.

اخراج شدن درست مثل رفتن پیش دندانپزشک است، فقط باید رفت و تمامش کرد.»

«خدا کاری برای من کرد که من برای خودم نمی‌کردم.»

جودی از قول مادرش می‌گوید: «تمامی سختی‌ها و مشقاتی که در این راه متحمل شدی یک مزیت بزرگ داشت و آن هم این است که تو در حال حاضر تبدیل به فولاد آب‌دیده شده‌ای و در زیر فشار هیچ مشکلی خم نمی‌شوی.»

«روزگار سختی می‌گذرد اما انسان‌های روزگار سخت می‌مانند.»

«هاروی، من طرفدار جمله معروف وینستون چرچیل هستم که اعتقاد داشت: انسان خوشبین در آنسوی هر خطر موقعیتی را می‌بیند، در حالی که انسان بدبین در هر موقعیتی تنها خطرات آن را می‌بیند و من یک انسان خوشبین هستم. اگر بخواهم مصداق دیگر این جمله را برایت بازگو کنم، روزی فیدل کاسترو در مصاحبه‌ای که من چندین سال پیش با او ترتیب دادم گفت: تنها انسان‌های خوشبین می‌توانند تغییر ایجاد کنند.»

تو می‌بایست مانند یک مرغابی در دریاچه باشی، دارای ظاهری آرام اما باطنی پرجنب وجوش. مرغابی روی سطح آب کاملاً آرام به نظر می‌رسد اما در زیر آب با شدت وحدّت مشغول پا زدن است.

اگر قصد رسیدن به بلندای موفقیت را دارید این را به خاطر بسپارید که درست انجام دادن هر کاری بسیار مهم‌تر از انجام دادن آن است.

به عنوان یک قهرمان کشتی کج تو می‌بایست شخصیت خودت را به عنوان یک فرد بی‌مصرف و نادان بپذیری و بدانی که مردم پول می‌دهند که تو را در حال کتک خوردن از قهرمان‌شان ببینند و این وظیفه توست که آن‌قدر تماشاگران را تحریک کنی تا از تو متنفر شوند و برای دیدن نمایش خرد شدن تو به سالن بیایند.

خودتان را بشناسید تا خودتان را استخدام کنید.

اگر از کارتان خسته‌اید، اگر از کارتان زده شده‌اید و از کاری که انجام می‌دهید احساس خوبی ندارید ــ یا حتی اخراج شده‌اید ــ شاید تمامی اینها می‌خواهند پیغامی به شما بدهند. ادامه این روال و این احساس معمولاً نشانه آن است که شما کاری انجام می‌دهید که برای آن ساخته نشده‌اید.

«هاروی، به هر حال من نمی‌توانم آزادی‌ام را فدای کار کنم، در نهایت هر کسی می‌داند زندگی برای کار نیست بلکه کار برای زندگی کردن است.»

آیا تو با این فرض موافقی که مشکل افرادی نیستند که اخراج‌شان می‌کنی، بلکه مشکل افرادی هستند که اخراج‌شان نمی‌کنی؟ «جمله جالبیه، خیلی وقت‌ها بزرگ‌ترین اشتباه اینه که یک فرد به خصوص رو اخراج نمی‌کنی، اون فرد نباید تو شرکت باشه و نباید حقوق بگیره ولی در واقع هست و این به ضرر سیستم تموم می‌شه، با نظر تو کاملاً موافقم.»

دانش، علاقه، تاب و توان و حس شوخ‌طبعی،

طرف دیگر هر شکست موفقیتی هم‌وزن و هم‌سنگ آن وجود دارد، حال این تویی که باید از آن شکست عبور کنی تا به طرف دیگر برسی.»

اخراج شدن فاجعه و مصیبت نیست بلکه فرصتی است که به شما داده شده تا از آن به بهترین نحو برای تجدیدنظر در زندگی‌تان استفاده کنید.»