بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خاطرات خون‌آشام عاشق | صفحه ۱۱ | طاقچه
کتاب خاطرات خون‌آشام عاشق اثر فرهاد حسن‌زاده

بریده‌هایی از کتاب خاطرات خون‌آشام عاشق

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۶۶ رأی
۴٫۲
(۶۶)
یادم به رابین‌هود هم افتاد که از پولدارها می‌گرفت و می‌داد به فقرا. باید چند سی‌سی خون پرچرب از ایشون می‌کشیدم و تزریق می‌کردم به اوشون که نمیرد
قاتل کتاب
اگر دستم رسد بر چرخ گردون همی پرسم که این چی است و آن چون؟ یکی را داده‌ای چربی فراوون یکی را کرده‌ای محتاج یک نون!
قاتل کتاب
بیا ای یار دیرآشنا بیا اگر ناهار نشد، برای شام بیا اگر شام هم نشد، نشد حتماً برای ناشتا بیا
قاتل کتاب
ولی کور خوانده. ما خون‌آشام‌ها ضرب المثلی داریم که می‌گوید: «یه بار کیشی ملخک، دوبار کیشی ملخک، سه‌بار کیشی ملخک، آخر به نیشی ملخک.»
قاتل کتاب
عجب رسمیه رسم زمونه فرقی نداره، پیر و جوونه خاله سوسکه هم اینو می‌دونه که مرد کچل نمی‌خواد شونه
قاتل کتاب
لعنت به این شانس. گفتم: «محبوبم فرار کن!» اما تا به خودمان بجنبیم دستی به طرفمان هجوم آورد و ویژژژژژژژژژژژ. دنیا دور سرم چرخید و نفهمیدم چی شد که. تا به خودم آمدم، دیدم افتاده‌ام روی زمین و سرم گیج می‌رود که. پیکر غرق در خون نامزدم هم افتاده بود زیر پای آن آقاهه که. خیلی ناراحت شدم که. خون جلوی چشم‌هایم را گرفته بود که. نامزد عزیزم مرده بود و حالا من تنهای تنها شده بودم که. ما خون‌آشام‌ها قانونی‌داریم که می‌گوید: «تنهایی خیلی سخته، سخت‌تر مکیدن خون لاک‌پشت آبی در اعماق اقیانوس.» اشکامو پاک کردم و گفتم: «چرا... چرا... چرا؟»
قاتل کتاب
او هم لبخندی زد که معنی‌اش این بود که: «هر کی به فکر خویشه... پشه به فکر نیشه...»
قاتل کتاب
نامزدم هم لبخند زد که معنی‌اش این بود که: «تو عزیز دلمی.»
قاتل کتاب
یک روز با نامزدم رفتم آبمیوه فروشی که. گفتم: «آقا نوشیدنی خنک چی دارین که؟» ولی آن آقای نامرد اصلاً محل نگذاشت که.
قاتل کتاب
ما خون‌آشام‌ها قانونی داریم که می‌گوید: «اگر نمی‌توانی انتقام بگیری، برو اسمت را عوض کن و اگر می‌توانی انتقام بگیری نرو اسمت را عوض کن.»
قاتل کتاب

حجم

۷۴۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۶۳ صفحه

حجم

۷۴۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۶۳ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۲۷,۳۰۰
۳۰%
تومان