ای که در جانم نشستی، مهربان و خوب دنیا
نیش عالم غرق خون شد، دیر رفتی، زود بیا!
قاتل کتاب
هشدار!
این خاطرات که خیلی شخصی و بینهایت خصوصی است، خواهشمند است آن را نخوانید.
این خاطرات که با خون دل نوشته شده هر کس آن را بخواند یا روز میمیرد یا شب.
پس خواهش میکنم که...
خواهش میکنم که...
خواهش میکنم که... نخوانید!
در انتها آرزو میکنم هر کس این خاطرات را بخواند که، خرمگس نیشش بزند که.
قاتل کتاب
فکر کردم چرا بعضی آدمها این قدر از خودراضی هستند که اجازه میدهند آشغالشان را دیگران جمع کنند که.
فاطمه ملکی
بیا ای یار دیرآشنا بیا
اگر ناهار نشد، برای شام بیا
اگر شام هم نشد، نشد
حتماً برای ناشتا بیا
فاطمه ملکی