ما مثل بعضی از این آدمها نیستیم که نمک میخورند نمکدان را هم میخورند
Hanul
ماه را دوست دارم، همانگونه که خورشید را
و همانگونه که شب تاریک را و همانگونه که صبح سپید را
Hanul
خودم زُلیدم، موهایم را ژِلیدم، نیشم را با نیشساب سابیدم و به خیابان پَرکشیدم که
anne...
هشدار!
این خاطرات که خیلی شخصی و بینهایت خصوصی است، خواهشمند است آن را نخوانید.
این خاطرات که با خون دل نوشته شده هر کس آن را بخواند یا روز میمیرد یا شب.
پس خواهش میکنم که...
خواهش میکنم که...
خواهش میکنم که... نخوانید!
⚖️وکیل بعد از این⚖️
گفتم: «محبوبم فرار کن!»
anne...
عجب رسمیه رسم زمونه
فرقی نداره، پیر و جوونه
خاله سوسکه هم اینو میدونه
که مرد کچل نمیخواد شونه
آسمان دار
آه ای لواشکها
طعم ترش غم را به من ندهید
من شادی میخواهم و طعم شیرین نگاه یار
آه، ای لواشکها
من که مُردم از این شکها
قاتل کتاب
به خونی که نوشیدیم سوگند
دنیا ارزش ندارد، برگرد
به راهی که رفتهای سوگند
دلم برایت شده است تنگ
قاتل کتاب
ای که رفتی از بر ما وای بر ما وای بر ما!
من چه سازم فصل پاییز با غم و اندوه و سرما!
وای سرما! وای سرما!
قاتل کتاب
به خوابم آمدی ای نازنینم
به من گفتی تو را در خواب دیدم
ز خوابت میروم تا که دوباره
تو را در خواب و در رویا ببینم
قاتل کتاب