«ما موجوداتی در جستجوی معنا هستیم که باید با دردسر پرتاب شدن به درون دنیایی که خود ذاتاً بیمعناست کنار بیاییم.» و سپس توضیح دادهام که برای پرهیز از پوچگرایی، باید وظیفهای مضاعف را تقبل کنیم: ابتدا طرحی چنان سترگ برای معنای زندگی ابداع کنیم که پشتوانهٔ زندگی باشد. بعد، تدبیری بیندیشیم تا عمل ابداعمان را فراموش کنیم و خود را متقاعد سازیم که ما معنای زندگی را ابداع نکردهایم، بلکه کشفش کردهایم، به عبارتی این معنا وجودی مستقل دارد.
یگانه
در جنین انسان، نه ریهها نفس میکشند و نه چشمها میبینند. پس جنین برای هستیای آماده میشود که برایش قابلتصور نیست. پائولا برای پسرش نوشته بود: «آیا ما هم نباید خود را برای هستیای فراتر از فهممان و حتی فراتر از رؤیاهایمان آماده کنیم؟»
sara.kh
در جنین انسان، نه ریهها نفس میکشند و نه چشمها میبینند. پس جنین برای هستیای آماده میشود که برایش قابلتصور نیست. پائولا برای پسرش نوشته بود: «آیا ما هم نباید خود را برای هستیای فراتر از فهممان و حتی فراتر از رؤیاهایمان آماده کنیم؟»
Dorostkar
در جنین انسان، نه ریهها نفس میکشند و نه چشمها میبینند. پس جنین برای هستیای آماده میشود که برایش قابلتصور نیست. پائولا برای پسرش نوشته بود: «آیا ما هم نباید خود را برای هستیای فراتر از فهممان و حتی فراتر از رؤیاهایمان آماده کنیم؟»
Dorostkar