بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آخرین پرواز | طاقچه
کتاب آخرین پرواز اثر جولی کلارک

بریده‌هایی از کتاب آخرین پرواز

نویسنده:جولی کلارک
انتشارات:نشر نون
امتیاز:
۳.۳از ۳۶ رأی
۳٫۳
(۳۶)
هویت چیز عجیبی است. آیا ما کسی هستیم که می‌گوییم، یا کسی می‌شویم که دیگران می‌بینند؟ آیا آن‌ها ما را با چیزی که تصمیم می‌گیریم نشانشان بدهیم تعریف می‌کنند یا با توجه به چیزی که می‌بینند، آن هم با وجود تلاش زیادی که برای پنهان کردنش کرده‌ایم؟
ghazal
گاهی اوقات مرگ یک رؤیا می‌تواند بالاخره آزادت کند.
میم الف
دلش برای هیچ چیزی تنگ نمی‌شد. تنها کسی که تابه‌حال به او اهمیت داده بود، قبلاً رفته بود.
میم الف
به این اندازه ناتمام ماندن مثل مردن است.
شکوفه
گاهی اوقات مرگ یک رؤیا می‌تواند بالاخره آزادت کند.
Avash
چیزی که توی زندگیم یاد گرفته‌م اینه که برای رخ دادن بخشش واقعی، اول باید بعضی چیزها از بین بره؛ انتظاراتت، یا موقعیتت... شاید دلت. این می‌تونه دردناک باشه، ولی فوق‌العاده رهایی‌بخش هم هست.»
Zoro2076
تصوراتی درباره‌ت داشتم که درست نبودن، پس برای اینکه مسئله روشن بشه، می‌خوام موبه‌مو برات توضیح بدم. توی دوستی من هیچ قید و شرطی نیست. ازت انتظار ندارم کسی جز اونی که هستی باشی. گذشته‌ت رو، هرچی که هست، قبول می‌کنم. هرکسی که می‌خوای باشی، من همچنان دوستت خواهم داشت.
Zoro2076
ماشین حسی مثل یک لایهٔ محافظ دارد که امن و گرم است. از شیشه به بیرون و به مردم داخل ماشین‌های اطرافمان نگاه می‌کنم. چه رازهایی که در سر این مردم می‌گذرد. کسی قرار نیست به‌دقت به راز من توجه کند.
ghazal
مشکل او با آرزوها همین بود؛ همیشه به آرزوهای دیگر ختم می‌شدند، آرزوهای بزرگ‌تر. به گذشته که برمی‌گردی، گره پشت گره باید باز شود؛ گره‌هایی که تا وقتی که تو را پایین نکشند، هرگز نمی‌فهمی چطور دورت بسته شده‌اند.
غَزال_ک
این اندوه رنگ باخته بود، مثل همهٔ غم‌هایی که از دست داده بود و با چیزی سخت‌تر و قوی‌تر جایگزین شده بود. حالا می‌توانست چیزی را ببیند که آن موقع نمی‌توانست. همهٔ انتخاب‌ها عواقبی داشتند. کاری که با این عواقب می‌کردی اهمیت داشت.
Zohreh

حجم

۴۳۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۴۳۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد