من اسیر و بردهٔ این خانه هستم.
خیر کثیر
اما خیلی زود او هم تبدیل به یک مرد دیگر شد مثل همهٔ مردهای دیگر.
خیر کثیر
اگر تغییر با خشونت طبقاتی محصور و محدود شده باشد، آیا میشود گفت همچنان تغییر است؟
خیر کثیر
ز نظر برخی افراد، هویت زن آشکارا هویتی طاقتفرسا است، ولی از نظر او زن شدن فتح و پیروزی بود.
خیر کثیر
این لباسهای باکیفیت یا گرانقیمت نبود که خوشحالش کرده بود، او خوشحال بود از اینکه به زنی تبدیل شده که خودش لباس میخرد
خیر کثیر
مادر در پاریس شروع کرد به گفتن جملههای جدید که همانا آینهٔ وجود جدیدش بودند،
خیر کثیر
(وقتی شروع به نوشتن داستانت کردم، میخواستم داستان یک زن را تعریف کنم، اما متوجه شدم که داستان تو هم مانند داستان شخصی است که برای برخورداری از حقِ زن بودن، در برابر نیستی و پوچیای مبارزه میکرده که زندگی با پدرم به تو تحمیل میکرده است.)
خیر کثیر
عادت کرده بودم که همیشه او را در خانه بدبخت ببینم...
خیر کثیر