تنها با بالاتر قراردادن اخلاق از باور دینی است که میتوان اعمالی همچون قربانیکردن فرزند پسر، زندهبهگورکردن فرزند دختر، بردهداری، بهتان، و شکنجه را غیراخلاقی دانست و محکوم کرد.
پروا
همهٔ رسوم اجتماعیای که حقوق انسانها را نقض میکنند مردودند؛ افراد معقول و دارای حساسیت اخلاقی این گونه رسوم را، فارغ از آنکه تا چه حد از پشتوانهٔ عرف جامعه برخوردار باشند، مردود میدانند.
پروا
در طول تاریخ، گروههای بسیاری از انسانها (از جمله، ملتهای گوناگون، رنگینپوستان، زنان، کودکان، و افراد ناتوان) به این علت قربانی تبعیض شدهاند که اعضای جامعه رفتار عرفپسند را با رفتار اخلاقمدارانه اشتباه گرفتهاند.
پروا
توجه کنیم که آزار و سرکوب دینی (از جمله، شکنجهٔ انسانها با انگیزههای دینی و بر اساس باورهای دینی) امری شایع بوده است. برای دفاع از انسانها در برابر نارواداری و آزار دینی، ضروری است که، هنگام تعارض دین و اخلاق، اخلاق را در جایگاهی بالاتر از دین قرار دهیم.
پروا
بنابراین، ضروری است که حساب اخلاقشناسی را از قلمروهای فکری دیگر که غالباً با آن اشتباه گرفته میشوند جدا کنیم. باید اجازه داشته باشیم که عرف جامعه، رسوم دینی، ایدههای سیاسی، و قوانین را با استفاده از مفهومها و اصول اخلاقیای که مستقل از آنها تعیین شدهاند سنجشگری کنیم. کسی که از این توانایی بیبهره باشد هرگز نمیتواند در استدلال اخلاقشناسانه ورزیده شود.
پروا