بریدههایی از کتاب گربه ای که کتاب ها را نجات داد
نویسنده:سوسوکه ناتسوکاوا
مترجم:مژگان رنجبر
ویراستار:شهین خاصی
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۱از ۴۳ رأی
۴٫۱
(۴۳)
«این حقیقت نداره که هرچی بیشتر بخونی، چیزهای بیشتری از دنیا رو میبینی. مهم نیست که چقدر دانش و آگاهی فروکنی توی سرت، چون تا وقتی با ذهن خودت فکر نکنی و با پاهای خودت راه نری، آگاهی و دانشی که بهدست میآری توخالی و قرضیه.»
paria
این دنیا انواعواقسام موانع رو جلوی پاهامون قرار میده و اون حد از سختی که ناچاریم تحملش کنیم مسخرهست. بهترین سلاح ما برای جنگیدن با اینهمه درد و سختی توی دنیا، منطق یا خشونت نیست؛ شوخطبعیه.
آوا
«داستانهایی وجود دارن که جاودانیان، اونقدر قدرتمندن که سالیان سال زنده میمونن. از این کتابها زیاد بخون – میشن مثل دوستهات. الهامبخشت میشن و ازت پشتیبانی میکنن.»
Sophie
«این حقیقت نداره که هرچی بیشتر بخونی، چیزهای بیشتری از دنیا رو میبینی. مهم نیست که چقدر دانش و آگاهی فروکنی توی سرت، چون تا وقتی با ذهن خودت فکر نکنی و با پاهای خودت راه نری، آگاهی و دانشی که بهدست میآری توخالی و قرضیه.»
kiana
«فروتنبودن خوبه؛ اما زیادهروی توی این کار اصلاً خوب نیست.»
B.A.H.A.R
«خوندن یه کتاب خیلی خوبه، اما وقتی تمومش کردی، وقتشه که وارد دنیا بشی.»
B.A.H.A.R
«کتابها قدرت فوقالعاده زیادی دارن.»
آوا
درحقیقت، پیرمرد آدم پرحرفی نبود، اما وقتی به موضوع کتابها میپرداخت، ناگهان سرزنده میشد.
B.A.H.A.R
«داستانهایی وجود دارن که جاودانیان، اونقدر قدرتمندن که سالیان سال زنده میمونن. از این کتابها زیاد بخون – میشن مثل دوستهات. الهامبخشت میشن و ازت پشتیبانی میکنن.»
kiana
کتابها از من مردی ساختهن که الان هستم. اونها همراهان عزیز منن؛
paria
خشنودی و لبخندبرلب، یکی از کتابهای محبوبش را بارهاوبارها خواند تا اینکه صفحههای کتاب از هم باز شدند. او در هر داستانی کاملاً غرق میشد.
paria
«جامعه برای کدوم ارزش بیشتری قائله؟ آدمی که یه کتاب رو ده بار میخونه، یا کسی که ده تا کتاب رو یکییکی میخونه؟
B.A.H.A.R
«شما فکر میکنین خیلی آدم پرابهتی هستین. این سالن نمایش مضحک و پرجلوه رو ساختین فقط برای اینکه همه بتونن ببینن که چقدر زیاد کتاب خوندین.»
B.A.H.A.R
اکثر مردم حقیقت واضح و مسلم رو درک نمیکنن. فقط به زندگی روزمرهشون ادامه میدن و بااینحال، تنها با چشم دل است که میتوان بهدرستی دید؛ آنچه ضروری است برای چشم نامرئی است.»
B.A.H.A.R
«حبسکردن خودت توی یه کتابفروشی اشکالی نداره؛ چیزی که ما رو نگران میکرد این بود که به پوستهٔ خودت پناه برده بودی.»
«پوستهٔ خودم...»
«لطفاً ازش بیرون بیا.»
گربه آرام حرف میزد، اما صدایش در جان رینتارو طنین میانداخت.
«خودت رو تسلیم تنهایی نکن. تو تنها نیستی. کلی دوست داری که حواسشون بهت هست.»
Sophie
«کتابها قدرت فوقالعاده زیادی دارن.»
Book
«کتابها قدرت فوقالعاده زیادی دارن؛ اما مراقب باشین. این کتابه که قدرت رو در دست داره، نه شما.»
آنی در جست و جوی اینگلساید
«به کسی آسیب نزنین. هیچوقت آدمهای ضعیفتر از خودتون رو آزار ندین. به افراد نیازمند کمک کنین. بعضیها میگن که اینها قوانین واضحی هستن، اما حقیقت اینه که توی دنیای امروز، مسائل واضح دیگه واضح نیستن. بدتر از اون اینه که مردم حتی دلیلش رو میپرسن. درک نمیکنن که نباید به آدمهای دیگه آسیب بزنن. این موضوع سادهای نیست که بخوای توضیحش بدی. چیزی نیست که منطقی باشه؛ اما اگه چنین افرادی کتاب بخونن این مسائل رو درک میکنن. این خیلی مهمتر از بهکاربردن منطق برای توضیحدادن چیزیه. انسانها تنها زندگی نمیکنن و کتاب راهیه برای نشوندادن این موضوع به اونها.»
silver moon
این دنیا انواعواقسام موانع رو جلوی پاهامون قرار میده و اون حد از سختی که ناچاریم تحملش کنیم مسخرهست. بهترین سلاح ما برای جنگیدن با اینهمه درد و سختی توی دنیا، منطق یا خشونت نیست؛ شوخطبعیه.
paria
«فهمیدن مسائل مهم همیشه کار سختیه آقای مالک. اکثر مردم حقیقت واضح و مسلم رو درک نمیکنن. فقط به زندگی روزمرهشون ادامه میدن و بااینحال، تنها با چشم دل است که میتوان بهدرستی دید؛ آنچه ضروری است برای چشم نامرئی است.»
paria
حجم
۱۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
قیمت:
۴۱,۰۰۰
۲۸,۷۰۰۳۰%
تومان