بریدههایی از کتاب پنج دالان به دنیای صورتی
۴٫۲
(۲۷۳)
گلی با لحن آرامی گفت: ببین اریکا، آدما باید خودشون انتخاب کنن ما نمیتونیم مجبور به انتخابشون کنیم،
Owiwiw
گفتم: ولی تو خانواده داری! تو اوری رو داری... تو یه کتاب سخنگو داری، چیزی که منم ندارم!
Owiwiw
جملهاش را با لبخند کم رمقی تمام میکنه.
Owiwiw
گلی گفت: آره منم دوست دارم تو اینجا بمونی؛ ولی تو خانواده داری چیزی که... چیزی که من اینجا ندارم!
Owiwiw
صدایی میگه: منو یادت شد!
Owiwiw
من یک نوع مریضی دارم، اسم مریضیام این است: کلهشقی مزمن...
درمانش هم این است: کلهشق نباشم!
Owiwiw
«افرادی میتونند به موفقیت برسن که در شکست خوردن حرفهای باشن، مهم اینه که وقتی با شکست و ناکامیها رو به رو شدی، چجوری بلند شی! وقتی هدف و انگیزه داشتی باشی، کل جهان جلوی تو زانو میزنن...»
~`°•°`~ماه~`°•°`~
دختر کوچولو میگوید: آره مادر و پدرم میگن خوشبختم. میگن خوشبختی یعنی بودن کنار کسایی که دوستشون داری و همینطور اینکه خودت احساس خوشبختی کنی. اینکه چقدر از زندگیت راضی هستی با تمام داشته و نداشتههات... آره من خوشبختم...
البته همه خوشبختن، فقط باید اینو بفهمن...
شکوفه ▪︎
همه کنار کشیدن رو بلدن! همه بیخیال شدن و تلاش نکردن رو بلدن! چون راه آسونیه!
ولی اگر واقعاً میخوای دنیا رو تغییر بدی...
اگه واقعاً میخوای خودت رو تغییر بدی...
باید راه سخت رو انتخاب کنی.
راه و رسمش همینه!
این حقیقته زندگیه!
RASHAM
به یک باره امید و خوشحالیای که داشتم، جای خودش را میدهد به ناامیدی و ناراحتی و سردرگمی!
با لکنت میگویم: چ... چی داری میگی؟
آبپری میگوید: متأسفم! ولی حقیقت اینه که اگر دنیای تو همینطور ادامه بده و آب هی کم و کمتر بشه، در آخر میشه مثل دنیای ما! درست مثل همینجا! خالی از هر انسانی که یه روزی وجود داشته!
میگویم: یعنی... داری میگی هممون میمیریم؟!
میگوید: نه تنها شما انسانها، بلکه تمام موجودات زنده! گیاهان و جانوران و بقیهای که اسمشونو نمیدونم!
RASHAM
خب زندگی خیلیا مثل همین چالههست که میزارن همینجور گِلی بمونه اما بعضیا با تلاش زلالش میکنن، ممکنه دستشون گِلی بشه، ممکنه زخم بشه، اما بازم ادامه میدن و در آخر به چیزی که میخوان میرسن! و خودشون رو پیدا میکنن!
در حالی که من از تعجب دهانم باز مانده است دختر کوچولو ادامه میدهد: ولی تو گاهی تنهایی از پسش برنمیای باید کسایی کنارت باشن و تو راهی که داری همراهیت کنن و باهات آبو زلال کنن! کسی مثل دوست!
RASHAM
مهم نیست که چقدر بلدی محکم ضربه بزنی، مهم اینه که بتونی بعد از هر ضربهای که زندگی بهت میزنه بلند شی و به راهت ادامه بدی! چقدر تحمل کنی و رو به جلو حرکت کنی!
دختر ماه (:
توی زندگی گاهی، لحظات سختی هستن که میان! اما یادت باشه اونا نیومدن که بمونن، اومدن که بگذرن!
میپرسم: ولی میگی من چیکار کنم؟ چجوری زندگی کنم؟ که دوباره زندگی نتونه شکستم بده؟
صدا برای اولین بار میخندد و میگوید: تو خودت باید جواب این سؤال رو پیدا کنی! همه چیز به تو بستگی داره!
فقط یادت باشه، خیلی مهمه که باور داشته باشی برگزیده هستی! تا بتونی واقعاً برگزیده بشی!
دختر ماه (:
همه کنار کشیدن رو بلدن! همه بیخیال شدن و تلاش نکردن رو بلدن! چون راه آسونیه!
ولی اگر واقعاً میخوای دنیا رو تغییر بدی...
اگه واقعاً میخوای خودت رو تغییر بدی...
باید راه سخت رو انتخاب کنی.
راه و رسمش همینه!
این حقیقته زندگیه!
بعد از اینکه
دختر ماه (:
اِریکا الان فرصت داری یه آدم جدید از خودت بسازی!
فریاد میزنم: چرا باید بخوام بسازم؟ تو فکر میکنی به همین آسونی میتونم دوباره شروع کنم؟ دوباره شروع کنم، که زندگی دوباره نابودم کنه؟
خانم اندرسون (مشاورم) میگوید:
یه اریکایی از خودت بساز که زندگی دیگه نتونه نابودت کنه!
با عصبانیت میگویم: زندگی رو خیلی دستکم گرفتی!
میگوید: تو هم خودت رو دستکم گرفتی!
با کلافگی داد میزنم: وای خدای من! پس کی این نصیحتها میخوان تموم شن؟
دختر ماه (:
اما اینو خوب میدونم، باید دنیامو قبل از اینکه خیلی دیر بشه نجات بدم!
باید به همهٔ مردم بگم که درست آب رو مصرف کنن! که به هم کمک کنن...
باید بگم، بیاین باهم دنیامون رو نجات بدیم!
دختر ماه (:
شجاع باش! برای نجات دادنِ دنیا دیوونگی لازمه!
دختر ماه (:
آره دقیقاً! خودتو! خب زندگی خیلیا مثل همین چالههست که میزارن همینجور گِلی بمونه اما بعضیا با تلاش زلالش میکنن، ممکنه دستشون گِلی بشه، ممکنه زخم بشه، اما بازم ادامه میدن و در آخر به چیزی که میخوان میرسن! و خودشون رو پیدا میکنن!
دختر ماه (:
میگوید: آره خب این عالیه، پس تو خوشبختی...
میگویم: میدونی خوشبختی چیه؟
میگوید: خب معلومه متضاد بدبختی!
من هیچ وقت احساس بدبختی نمیکنم، البته به جز امشب که یه لحظه ناامید شدم، اما بعد تو اومدی و حالا میدونم پدر و مادرمو پیدا میکنم، با دوست جدیدم که تویی...
دختر ماه (:
«افرادی میتونند به موفقیت برسن که در شکست خوردن حرفهای باشن، مهم اینه که وقتی با شکست و ناکامیها رو به رو شدی، چجوری بلند شی! وقتی هدف و انگیزه داشتی باشی، کل جهان جلوی تو زانو میزنن...»
آوای خیال
حجم
۳۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۵۲ صفحه
حجم
۳۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۵۲ صفحه
قیمت:
رایگان