بریده‌هایی از کتاب رهایی از اختلال وسواس

سوگواری فرآیند حرکت از رؤیا پردازی به سوی واقعیت انگاری و پذیرش است. در حالت سوگ ممکن است همیشه دلتان برای فرد مورد علاقه تنگ شود، ولی دوباره می‌آموزید که از زندگی در اینجا و اکنون لذت ببرید.

در یک رابطهٔ نافرجام ممکن است زنی با وجود اینکه از همهٔ ایرادهای همسرش اطلاع دارد چنین عنوان کند که نمی‌تواند او را ترک کند چون دوستش دارد. این خانم آرزو می‌کند که چقدر عالی می‌شد اگر همسرش می‌توانست برای همیشه آن فردی شود که بعضی اوقات هست. آنچه در واقع او می‌گوید، این است که این مرد را در ۲۰ درصد مواقع دوست دارد و آرزو می‌کند ای کاش ۸۰ درصد تغییر کند. حتی اگر همسرش هم تغییر کند، با این وجود او حالا فرد دیگری خواهد بود. واقعاً همسرش را دوست دارد؟ خواهم گفت نه دوست ندارد. یا با یک نگاه دقیق‌تر، او ۲۰ درصد همسرش را دوست دارد، آنچه این خانم نیاز دارد این است که فرد دیگری را پیدا کند که از نظر او ویژگی‌های بیشتری برای دوست داشته شدن و ویژگی‌های کمتری برای تغییر کردن داشته باشد. شاید هیچ کس کامل نباشد،

به هر حال، وقتی واقعیت را با خیال پردازی مقایسه می‌کنیم، لحظهٔ حاضر را هم از دست می‌دهیم. تصور کنید هنگام غروب خورشید همراه با فرد مورد علاقه‌تان در ساحل هستید و با خودتان فرض می‌کنید اگر ثروتمند بودیم می‌توانستیم الآن در جزایر افسانه‌ای و باور نکردنی کارائیب در اقیانوس اطلس در حال تماشای غروب زیبا با پیش خدمت‌هایی که با یک بشکن نوشیدنی‌های گرمسیری استوایی را می‌آورند، باشیم. تصور زیبایی است، اما اگر وقت خود را با چنین خیال‌پردازی‌هایی سپری کنید، زیبایی واقعی غروب ساحل را که در حال حاضر در آن حضور دارید، در نظرتان تیره و تار می‌شود.

انکار به معنای رد و طرد واقعیت و پذیرش به معنای زندگی کردن با واقعیت است.

اولین گامی که برای غلبه بر اختلال وسواس‌تان بر می‌دارید، هم آسان‌ترین و هم دشوارترین گام است. آسان‌ترین گام است، چون نیازی به ایجاد هیچ‌گونه تغییری در رفتارتان ندارید؛ شما فقط باید به یک سؤال پاسخ دهید. دشوارترین گام است، چون نوع پاسخی که می‌دهید، شیوهٔ نگاه شما به زندگی و آینده‌تان را تغییر خواهد داد.

تداوم علائم اختلال وسواس و حضور دائم شک و تردید در مورد آنها نشان داده است که قطعیت دست نیافتنی است

سؤال: آیا می‌خواهید بیاموزید که چگونه در حالت عدم قطعیت زندگی کنید؟ در این مورد بدون فکر پاسخ بله ندهید. دلایلی برای ترستان از پاسخ بله وجود دارد، زیرا «بله» به معنای تمایل به زندگی در دنیایی است که ممکن است به فرد مورد علاقه‌تان آسیب برسد و به احتمال زیاد شما مسبب و مقصر آن باشید. ممکن است کسی را که دوست دارید، بکشید. شاید شما شرور باشید. ممکن است مرتکب گناه شده باشید، ممکن است تصور کنید که بعضی فکرها همیشه همراه شما خواهند ماند. ممکن است فردا متوجه شوید که همجنس‌گرا هستید

آیا در دنیایی که هر اتفاقی می‌تواند رخ دهد، می‌توان به راحتی زندگی کرد؟

هر تغییری که در زندگی‌تان ایجاد می‌کنید، مستلزم انتخاب هدف‌های خاصی و سپس تقسیم آنها به هدف‌های فرعی کوچک‌تر است و این هدف‌های کوچک خود عامل تعیین کنندهٔ اعمال و رفتارهایی خواهند شد که می‌بایستی برای نیل به هدف‌های اصلی‌تان انتخاب کنید.

کنترل یا متوقف کردن افکار با کنترل یا متوقف کردن احساس‌ها ارتباط تنگاتنگی دارد، زیرا هدف هر دوی آنها اجتناب از اضطراب است.

تقریباً همهٔ شما زمانی که آیین‌مندی‌هایتان شکست می‌خورد اوضاع را تحلیل می‌کنید (دست‌های من باید بعد از دو ساعت تمیز باشند اما.....). متأسفانه تمایل برای رسیدن به قطعیت کامل یک هدف احتمالی است که تمام تلاش‌های تحلیلی شما را زیر سؤال می‌برد. مهم نیست چه دلایلی را برای خودتان بیاورید، همیشه یک «مبادا» برای تحلیل بردن اطمینان شما وجود دارد.

تحلیل و «پی بردن» تحلیل و «پی بردن» آیین‌مندی‌هایی هستند که تمرکزشان بر ترس از معنای احتمالی یک فکر یا عمل است

پیشگیری و بازگرداندن هدف نهایی آیین‌مندی‌های پیشگیری و بازگردانی تلاش برای اجتناب از آسیب رساندن به خود یا دیگران است. تفاوت این دو در حفظ امنیت یا بازگرداندن آن است

شستن دست‌ها برای خنثی کردن احساس انزجار با از بین بردن آلودگی ۲) گفتن اینکه «من تمیز هستم» از طریق کنترل احساس‌های شما خنثی کننده است و ۳) بحث کردن با خود که لمس هر چیزی در اولین مکان آن کثیف نیست، راهی برای خنثی‌سازی از طریق تحلیل موقعیت است.

برای بیشتر مبتلایان به اختلال وسواس ناتوانی در دستیابی به اطمینان سرانجام منجر به افزایش آیین‌مندی و تکرار بی‌پایان و محکوم به شکست این آیین‌مندی‌ها می‌شود.

وقتی اختلال وسواس‌تان شروع می‌شود، خنثی کردن آن به احتمال زیاد امکان‌پذیر است. برای مثال،، شما می‌توانید از اینکه در ورودی را قفل کردید، احساس اطمینان کنید و کمتر از چند دقیقه در مورد آن نگران باشید. با این حال، زمانی که اختلال وسواس شدیدتر می‌شود، خنثی کردن سخت‌تر و سخت‌تر، و رسیدن به اطمینان غیر قابل دستیابی می‌شود

بسیاری از شما مطمئن هستید که بر اساس افکارتان عمل نمی‌کنید، با این وجود داشتن چنین افکاری را غیر قابل پذیرش می‌دانید.

منطق احساس‌هایتان را تغییر نمی‌دهد.