بریدههایی از کتاب بادام
۴٫۱
(۱۷۹)
نمیتونی این واقعیت رو که اون پدرته تغییر بدی.
SAGHAR
هرگاه زندگی با او شوخیهای وحشیانه کرده بود، گان به این فکر میکرد که زندگی مثل این است که مادرت لحظهای دستت را به گرمی و در امنیت گرفته و ناگهان بیهیچ توضیحی آن را رها کرده است. مهم نبود او چقدر سخت تلاش کرده بود آن را محکم نگاه دارد، همیشه در پایان طرد و رها شده بود.
AmirMasoud
«نمیدونم. تو بالاخره به زندگیت ادامه میدی. مطمئنم دیگران هم به زندگی عادیشون بر میگردن، میخورن و میخوابن و به کارهای دیگهشون میرسن، هرچند نسبت به من بیشتر طول بکشه. هر چی باشه آدمها طوری طراحی شدن که پیش برن و به زندگیشون ادامه بدن.»
sara
فکر میکنی تحمل همهٔ اینا تو رو قوی میکنه؟ این قدرتمند بودن نیست. وانمود کردن به قدرته.»
راضیه
«نرمال» بودن یعنی چی؟
یعنی مثل دیگران بودن.
مکثی کردم و این بار پیامی طولانیتر تایپ کردم.
اینکه مثل دیگران باشی یعنی چی؟ وقتی هر کسی با دیگری فرق داره، باید مثل کدام باشم؟
sara
«هرچیزی اگر به اندازهٔ کافی و مداوم تکرارش کنی، معناش رو از دست میده. اول فکر میکنی داری اون رو یاد میگیری، اما با گذشت زمان احساس میکنی معنای اون تغییر میکنه و رنگ میبازه. بعد، بالاخره گم میشه. کاملاً رنگ میبازه تا سفید بشه.»
Sophie
بیشتر مردم میتوانستند احساس کنند، اما اقدامی نکردند. گفتند که همدردی میکنند، اما به راحتی فراموش کردند.
m.mah
به قول مامانبزرگ، یک کتابفروشی مکانی است که دهها هزار نویسنده، زنده یا مرده، در کنار هم چیده شدهاند. اما کتابها بیصدا هستند. آنها در سکوت باقی میمانند تا اینکه کسی آنها را بردارد و ورق بزند. تنها آن موقع است که آنها داستانهای خود را بیرون میریزند، به آرامی و کامل، درست به اندازهای که من میتوانم از پسش بر بیایم.
AmirMasoud
شخصی نیست که نتوان او را نجات داد. فقط افرادی هستند که از نجات دادن دیگران دست بر میدارند.
Negin
از آنچه من درک میکردم، عشق پنداری گزاف بود. کلمهای که ظاهراً چیزی غیرقابل تعریف را به زندان حروف در میآورد. اما از آن اغلب و به راحتی استفاده میشد. مردم به سادگی عشق را فقط برای بیان لذتی سطحی یا تشکر کردن به کار میبردند.
Sara Lalehzari
حجم
۱۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۱۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
قیمت:
۲۲,۶۵۰
۱۱,۳۲۵۵۰%
تومان