بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دختری که رهایش کردی | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب دختری که رهایش کردی اثر جوجو مویز

بریده‌هایی از کتاب دختری که رهایش کردی

نویسنده:جوجو مویز
امتیاز:
۴.۱از ۱۸۹۷ رأی
۴٫۱
(۱۸۹۷)
وقتی آن‌قدر حواسش به گوشی‌اش بود، از خودش بدش می‌آمد.
B-vafa
معتقدم زیبایی توی نگاه آدما پنهون شده.
B-vafa
«چی‌کار می‌کنی؟» «فکر می‌کنم.» «خب خطرناک شد که!»
sogand
زندگی با همه‌ی مشکلات و شکاف‌ها، متوقف نمی‌شود.
roshan
من داشتم تماشات می‌کردم و توی دلم فکر می‌کردم که تو تودارترین دختری هستی که تا اون‌موقع دیده‌م. یه‌جوری بودی که، اگه همه‌ی دنیا روی سرت خراب می‌شد، تو چونه‌ت رو بالا می‌کشیدی و آمرانه از زیر اون موهای قشنگت دوروبرت رو نگاه می‌کردی.»
Yasaman
نگران نامه‌ها و خاطراتی بود که روی تکه‌های کاغذ می‌نوشتم و توی سوراخ‌سمبه‌های هتل پنهون می‌کردم.
B-vafa
کارولین به‌ندرت جارو می‌کشید تا حدی‌که وقتی کار لیو تمام شد رنگ قالیچه‌های ایرانی به‌وضوح روشن‌تر و براق‌تر شده بود.
B-vafa
بعضی روزها حس می‌کنم توی خودم دفن شده‌م و فقط پژواک صدای خودم رو می‌شنوم
کاربر ۱۱۳۱۷۴۶
تنها چیزی‌که توی این دنیا ارزش داره اینه که آدم عاشق کیه.
sara
توی زندگی چیزای مهم‌تری از برنده‌شدن هم هست.
Romina

حجم

۴۶۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

حجم

۴۶۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۴۷,۵۰۰
۵۰%
تومان