بریدههایی از کتاب ساختن
۳٫۱
(۲۸)
وقتی جوانی دنبال همین هستی؛ وقتی فکر میکنی همهچیز را میدانی، ولی یکمرتبه متوجه میشوی اصلاً نمیدانی داری چه میکنی. پیش خودت میگویی در جایی هستی که داری تلاش زیادی میکنی تا هرچه میتوانی یاد بگیری، آن هم از آدمهایی که میتوانند چیزی عالی درست کنند. پس حتی اگر این تجربه حالت را بگیرد، ضربهای که خوردهای تو را به مرحلهٔ تازهای از زندگیات پرت میکند. آن وقت است که متوجه میشوی باید گام بعدیات چه باشد.
علی غ
میتوانید از ابتدا تا انتهای کتاب را بخوانید.
میتوانید هر جایی از آن را خواستید باز کنید تا توصیه یا داستانی را بخوانید که برایتان جالب یا کاربردی است.
چیزی که به کارِ بحرانِ امروزتان بیاید. چون همیشه بحران وجود دارد؛ یا بحرانی شخصی، یا سازمانی یا رقابتی.
me
فرض کنید که در دههٔ سوم زندگی ـ بین بیست تا سیسالگی ـ اکثر انتخابهای شما بیفایدهاند و شرکتهایی که راه میاندازید یا بهشان میپیوندید شکست میخورند. اوایل سالهای بزرگسالی عملاً زمان سوختن رؤیاهایتان و آموختن بیشتر و بیشتر از خاکستر رؤیاهای سوخته است. عمل کن، شکست بخور، بیاموز؛ بقیهاش خودش جور میشود.
kimia mosavi
سونی به آیپاد خندید. نوکیا به آیفون خندید. هانیوِل به ترموستاتِ نِست خندید.
کاربر ۳۸۹۶۹۳۷
مدرسههای سنتی دربارهٔ شکست به شما تفکر اشتباه میدهند. شما دربارهٔ موضوعی میآموزید و امتحان میدهید. اگر نمره نیاورید، کار تمام است. ولی وقتی از مدرسه بیرون میروید، خبری از کتاب و امتحان و نمره نیست. اگر شکست بخورید، چیزی میآموزید. راستش، در بیشتر مواقع این تنها راه آموختن است، بهخصوص اگر چیزی بسازید که دنیا پیش از آن ندیده بوده.
_mahsshad
بهترین راه برای پیداکردن کاری که عاشقش هستید و البته شغلی که شما را موفق کند این است: چیزی را دنبال کنید که ذاتاً به آن علاقه دارید.
Peyvand
بعد از اینکه از خانهٔ والدینتان بیرون آمدید، پنجرهای برایتان باز میشود؛ یک پنجرهٔ درخشانِ بینظیرِ کوچک، در لحظهای که بهتنهایی تصمیمهایتان را میگیرید. دیگر به کسی پاسخگو نیستید؛ نه به فامیل، نه به بچههای دیگر و نه به والدین. آزاد هستید. آزاد برای انتخاب هرچه دوست دارید.
kimia mosavi
بخش بزرگی از زندگی کودکان گیجکننده است و البته خارج از کنترل آنها، ولی وقتی بحث اشیای فیزیکی میرسد، خبری از ابهام نیست. شما آنها را میسازید، در دست میگیرید، به دیگران میدهید؛ رضایتآمیز است، کاری است تروتمیز.
حسین
چشم به هم زدم و دیدم سال ۲۰۱۰ است.
نُه سال در اپل مانده بودم. آنجا جایی بود که بالأخره توانستم رشد کنم. دیگر فقط مدیر یک تیم نبودم. داشتم دهها هزار نفر را رهبری میکردم. این حرکتی اساسی در روند کاری و در هویت شخصیام بود.
بعد از یک دهه شکست، درنهایت چیزی ساختم؛ عملاً دو چیز ساختم که مردم خواهانش شدند. بالأخره توانستم موفق شوم.
حسین
تنها چیزی که میتواند کاری را کاملاً شگفتانگیز کند یا صرفاً حرامکردن وقت باشد خودِ آدم است. تمرکزتان باید بر درک زمینهٔ کاریتان و استفاده از آن دانش برای ایجاد ارتباط با بهترینها و بهترینها باشد؛
_mahsshad
حجم
۹۳۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
حجم
۹۳۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
تومان