بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مسخ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مسخ

بریده‌هایی از کتاب مسخ

۴٫۰
(۴۷)
چه روزهای خوبی که بعدها هرگز تکرار نگردیدند
Saeid Ghorbani
او با اطمینان بسیار بیم از آن داشت که هر لحظه همه چیز از هم فروپاشیده بر سرش فرو خواهد ریخت، و منتظر بود. او حتی‌از صدای پُرطنینِ افتادن ویولن که از زیر انگشتان لرزانِ مادر و از روی دامنش سُر خورده به زمین افتاد، نترسید.
F.Basiri
زن خدمت‌کار درِ آشپزخانه را قفل کرده و خود را در آن حبس کرده بود، به همین جهت باید گِرِتِه می‌رفت و در را باز می‌کرد. پدر آمده بود. اولین چیزی که پدر گفت، این بود: «چه اتفاقی افتاده؟»
F.Basiri
حتی خونسردانه‌ترین تعمق بسیار بهتر از اخذ تصمیماتی یأس‌آمیز است.
Saeid Ghorbani

حجم

۱۰۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

حجم

۱۰۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد