بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اگنس گری | طاقچه
تصویر جلد کتاب اگنس گری

بریده‌هایی از کتاب اگنس گری

نویسنده:آن برونته
انتشارات:نشر نی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۸از ۱۲ رأی
۲٫۸
(۱۲)
دل ما سرشار بود از سپاس به درگاه خدا، و سعادت، و عشق، بدان حد که قادر به سخن گفتن نبودیم.
کاربر ۷۶۰۲۷۱۷
چه ملال‌آور و دلگیر بودند روزهایی که او نمی‌آمد! اما از غم و اندوه خبری نبود، چون یاد دیدار گذشته و امید دیدار آینده مرا به نشاط می‌آورد.
کاربر ۷۶۰۲۷۱۷
چه توجه و اعتنای خوشی به من داشتند، بی‌شائبه و زیبا، طوری که با کلمات نمی‌شود توضیح داد و از همین‌رو وصف‌ناپذیر است... اما در بطن وجود آدم می‌نشیند.
کاربر ۷۶۰۲۷۱۷
درست است که می‌بایست مقاوم باشند، اما می‌بایست یاد بگیرند که ملاحظه افراد غیرمقاوم‌تر را هم بکنند. ولی نمی‌شد به‌خاطر ضعف خودم آن‌ها را سرزنش کنم. هیچ وقت اعتراض نمی‌کردم که چرا دوست دارند مثلا بیرون بنشینند. خیلی ابلهانه عواقب این بیرون نشستن را به جان می‌خریدم و به‌خاطر راحتی خودم آن‌ها را به زحمت نمی‌انداختم.
کاربر ۷۶۰۲۷۱۷
چون هر کاری دلش خواسته بود کرده بود و عادت نداشت به عقل و منطق اهمیت بدهد، زودرنج و دمدمی بار آمده بود. ذهنش تربیت نشده بود. افکارش به‌هیچ‌وجه عمیق نبود. البته سریع‌الانتقال بود، زود مطالب را یاد می‌گرفت و در موسیقی و زبان هم بی‌استعداد نبود، اما تا پانزده سالگی به خودش زحمت نداده بود چیزی یاد بگیرد. بعد هم به سبب میلش به خودنمایی آستینی بالا زده بود و استعدادهای خود را به کار انداخته بود،
کاربر ۷۶۰۲۷۱۷
در ده سالگی حتی ساده‌ترین جمله‌های ساده‌ترین کتاب‌ها را هم نمی‌توانست درست بخواند. طبق قاعده‌ای که مادرش وضع کرده بود، می‌بایست قبل از آن‌که فرصت فکرکردن پیدا کند یا املای کلمات را بسنجد، تک‌تک کلمات را به او گفت. حتی نمی‌بایست برای تحریک کردنش گفت که بچه‌های دیگر از او جلوترند. به‌این‌ترتیب، جای تعجب نبود که ظرف دو سالی که من مسئول تعلیم‌دادن او بودم پیشرفت چندانی نکرد
کاربر ۷۶۰۲۷۱۷

حجم

۲۹۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۹ صفحه

حجم

۲۹۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۹ صفحه

قیمت:
۹۱,۰۰۰
۷۲,۸۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد