بریده‌هایی از کتاب دروغ

وقتی حقیقت را می‌گوییم، یعنی اجازه می‌دهیم دیگران هم اطلاعاتی را که ما داریم، داشته باشند؛ دقیقاً همانگونه که اگر ما به جای آن‌ها بودیم، می‌خواستیم این اطلاعات را داشته باشیم.

انتخاب صداقت به جای دروغگویی یعنی پرهیز از مشکلاتی که ممکن است بعداً ایجاد شود.

تعدادِ کمی از ما ممکن است دزد یا قاتل باشند، اما همهٔ ما دروغ می‌گوییم. نتایج یک تحقیق می‌گوید حداقل ۱۰ درصد از روابط و گفتگوهای میان زن و شوهرها فریب‌آمیز است. تحقیق دیگری نشان می‌دهد ۳۸ درصد از روابط دانشجویان آمیخته به دروغ است.

دروغ گفتن یعنی گمراه کردنِ عامدانهٔ دیگران، وقتی که انتظار سخن صادقانه دارند.

وقتی با یک دروغ مصلحتی کسی را خوشحال می‌کنید، آیا می‌توان گفت که خوشحالی او واقعی است؟ خیر، این کار نوعی فریب دادن دیگران است. بنابراین دروغگویی یعنی تجاوز به حقوق اولیه انسان‌ها، یعنی حمله به قلمرو اختیار و اراده آدمی.

وقتی در رفتار و گفتار خود با دیگران صداقت نداشته باشید، عملاً به اختیار خودتان جهان آن‌ها را محدودتر می‌کنید. آیا واقعاً ما چنین حقی داریم که بخواهیم حقیقت را برای دیگران تغییر دهیم یا از آن‌ها پنهان کنیم؟