یادگاری نهم روی دیوار کافه با زغال نوشته شده بود:
من با چهار زن قرار ملاقات داشتم.
الی
یادگاری هشتم روی دیوار کافه با خودکار سبز نوشته شده بود:
من با شاگردانم همه شیشههای کلاس را شکستیم.
الی
یادگاری هفتم روی دیوار کافه با زغال نوشته شده بود:
عاشق هم بودیم اما نمیخواست باور کند عشق دارد مرا آرام آرام خاموش و نابود میکند.
الی
یادگاری پنجم روی دیوار کافه با زغال نوشته شده بود:
همه آنهایی که در یک شب زمستانی در خیابانهای پاریس با هم ساندویچ خورده بودند مردهاند.
الی
یادگاری سوم روی دیوار کافه با مداد شمعی نوشته شده بود:
فردا صبح باید به بیمارستان بروم تا مرگم را یک روز به تأخیر بیندازم.
الی