بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شماس شامی | طاقچه
کتاب شماس شامی اثر مجید قیصری

بریده‌هایی از کتاب شماس شامی

نویسنده:مجید قیصری
انتشارات:نشر افق
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۳۲۴ رأی
۴٫۳
(۳۲۴)
«این خواهر حسین است.»
نَعنا🌿
تاریخ در این‌جا سکوت اختیار کرده.
اِیْ اِچْ|
طلا و نقره فاسد می‌شوند، باید مواظب بود تا فساد قلب ما را فاسد نکند
safaeinejad
هر کس نوکر ارباب من است؛ منم، نوکر او
زهــرا م.ن
سرباز می‌گوید: «امشب در پشت دیوارهای دیر شما فهمیدیم که بوی بهشت برای همیشه بر ما حرام شده!»
نَعنا🌿
پدر آگوست تینوس می‌گفت سربازها بین خودشان چند بار این حرف را تکرار کردند. انگار حضور پدر آگوست تینوس را در آن‌جا فراموش کرده بودند. وقتی‌که خولی چشمش می‌خورد به سفال‌های شکسته شده رو به سربازان می‌گوید: «فکر می‌کردم با این جنگ، فقط آخرت‌مان جهنم شده، ولی حالا می‌بینم دنیای‌مان هم جهنم شده!»
Mahdavi
«حرف زدن خداوند با بندگانش غیر از حرف زدن بندگان با هم است. خداوند فقط از طریق دل بندگانش با آن‌ها حرف می‌زند، فرزندم.»
hiba
ــ من فکر می‌کردم، همان‌طور که دیگر هم‌رزمانم فکر می‌کردند، شمشیر از پی حق می‌زدیم. ولی لحظه‌ای به خود آمدیم دیدیم شمشیر از پی جهل می‌زدیم. ــ ولی چند لحظه‌ی قبل گفتید به طمع رفته بودید. ــ شما نپرسید به طمع چی، من هم نگفتم. طمع که فقط سکه و زن نمی‌شود. بدترین طمع، مفت خریدن بهشت است.
سمانه
لعنت بر این روزگار سیاه!
سیما
فقط یادتان باشد که روز حساب و کتابی هم هست.
Barzegar:)

حجم

۹۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

حجم

۹۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۵صفحه بعد