بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ژرفای زن بودن | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ژرفای زن بودن

بریده‌هایی از کتاب ژرفای زن بودن

امتیاز:
۴.۱از ۴۲ رأی
۴٫۱
(۴۲)
وقتی زنان، دختر بودن روحی و معنوی خود را در نظام مردسالاری تشخیص می‌دهند و درمی‌یابند که با پذیرفتن فرهنگ مردسالاری، برای جلب‌توجه پدر، قسمت‌هایی از وجود خود را ترک و فراموش کرده‌اند، لازم است قدری در وجود خویش کندوکاو کنند. آن‌ها باید بخش‌هایی از وجود خود را که پیش از پوشیدن جامه‌های فرهنگ جامعه مردسالاری به آن‌ها تعلق داشت، احیا کنند.
leili L
«وقتی زمان تحول شخصیت و تولد نگرشی کاملاً نو فرا می‌رسد، همه چیز در درون و بیرون سرد و بی‌روح می‌شود، زندگی مدام عقیم‌تر می‌شود تا زمانی که ذهن آگاه مجبور شود وخامت اوضاع را تشخیص دهد و به احیای اعتبار ضمیر ناخودآگاه بپردازد.»
leili L
وقتی زنی از انجام دادن کارها دست می‌کشد، یاد می‌گیرد که چطور فقط «باشد». «بودن» تجمل نیست، انضباط است. زن قهرمان باید به‌دقت به ندای درون خود گوش فرا دهد. این بدان معناست که باید صداهای دیگری را که با اضطراب به او می‌گویند چه کار کند خاموش کند. هر چیزی کمتر از این باعث توقف رشد می‌شود، تغییر را نفی می‌کند و مسیر تحول را برعکس می‌کند. «بودن»، شهامت می‌خواهد و فداکاری می‌طلبد.
leili L
گر زنی همچنان از مادری که برایش مادری نکرده منزجر باشد، با غل و زنجیر به این زن، وابسته می‌ماند. او همچون دختری خواهد بود همیشه منتظر. از رشد کردن و بزرگ شدن باز می‌ماند، هر چند از دیدگاه دنیای بیرونی به‌نظر می‌رسد مثل بزرگسالان عمل می‌کند اما در اعماق وجود خود احساس بی‌ارزشی و کامل نبودن می‌کند.
Elizee
تکه کاغذی بردارید و آن را به سه ستون تقسیم کنید. در ستون اول کاری را که امروز انجام داده‌اید بنویسید، مثلاً «علف‌های هرز باغچه را درآوردم.» در ستون بعد بنویسید «من راضی هستم» و در ستون سوم بنویسید «و این کافی است!» شاید ساده‌لوحانه به‌نظر برسد، اما پس از یک‌ماه‌ونیم فراموش خواهید کرد که هرگز «کافی نیستید.»
Elizee
خلأ انرژی و ماهیت زنانه را نمی‌توان از طریق پیوند با ماهیت مردانه در خارج از وجود خود درمان کرد، بلکه برعکس لازم است با پیوندی درونی، با تلفیق بخش‌های زنانه و با به‌خاطر آوردن یا به‌هم پیوستن دوباره روان مادر و دختر شفا داد.
Elizee
در فرهنگ معاصر، افسانه حقارت زنان در وجود دختران کاملاً جا افتاده و برای همین است که زنان بیشتر از مردان نیاز به تأیید و تحسین دارند. آن‌ها به سختی می‌توانند خطر ناخشنود کردن والدین را بپذیرند: «استقلال دختران، از آنجا که غیرمنتظره است، بیشتر از طغیان موردانتظار از پسران به‌عنوان طرد والدین تعبیر می‌شود.» اولین جدایی «بیشتر اوقات شبیه قطع عضو است تا رهایی.»
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
عنصر مردانه بی‌ارتباط و خارج از کنترل درون هر یک از زنان باعث می‌شود تا دچار عدم‌تعادل شوند.
Zohreh
احساس فرد نسبت به حیات جسمانی، بدن، اعتماد به‌نفس، حالت ذهنی در ارتباط با دنیای بیرون، ترس‌های اولیه و احساس گناه، چگونگی ورود به دنیای عشق، احساس و طرز رفتار در ارتباط صمیمانه و نزدیک با دیگران، دمای روانی به لحاظ سردی و گرمی، احساس ما در زمان بیماری، ادب و نزاکت، سلیقه و روش غذا خوردن و زندگی کردن، عادت‌ها در رابطه یا
کاربر ۸۸۹۶۲۵
بسیاری از پدران به دختران خود چنین نصیحت می‌کنند که وزن خود را کاهش دهند و ظاهر خود را بیارایند تا بتوانند شغل منشی‌گری خوبی پیدا کنند. احتمال دارد همین دختران مدت‌ها در اندیشه این بوده‌اند که یک شغل مدیریتی به‌دست آورند تا بتوانند به قدرت و مقام بالایی برسند، اما از آن‌ها خواسته می‌شود از نظر جسمی برای نقشی آماده شوند که حمایتی است و برای زنان مناسب‌تر است.
me
«وقتی خشم خود را به‌خوبی نمی‌شناختم سعی می‌کردم الهه‌های صلح‌جو بکشم. من تصویر کوانیین را به‌صورت الهه دلسوزی نقاشی کردم که شمشیر به‌دست داشت و اسم آن نقاشی را «ای الهه بزرگ به ما قدرت پیش رفتن ببخش» گذاشتم. من دریافتم که دلسوزی و شفقت تنها همدردی نیست بلکه بی‌رحمانه‌تر است. ظرف چند سال گذشته، من با داکینی سیاه کار کرده‌ام. او وجه غضبناک زن یا وجه جنگجوی اوست. من تنها از طریق تمرین مهربان بودن با خود موفق شدم این کار را انجام دهم. وقتی خشمگین بودم نمی‌توانستم این کار را انجام دهم. نمی‌خواستم خشم خود را ابراز کنم. این نقاشی فراتر از آن است. این تجلی دوگانگی است و لازم است از آن فراتر رویم تا با مرگ ملاقات کنیم.»
me
من هم اگرچه در واقع وابسته، محتاج و تشنه توجه بودم اما ادای قوی بودن را درمی‌آوردم و هر کاری را که او می‌خواست انجام می‌دادم.
mahdie
«من نمی‌توانم این کار رو بکنم، من شیادم ... اگه اونا واقعا می‌دونستن که من کی هستم هیچ‌وقت به من اعتماد نمی‌کردند ... من نمی‌خوام موفق و مشهور بشم، چون اگه موفق بشم اونا از من متنفر می‌شن ... وقتی بقیه از من مراقبت می‌کردن خیلی بهتر بود «من لیاقتش‌رو ندارم ...» اگه من یه زن واقعی بودم ازدواج می‌کردم و بچه‌دار می‌شدم.»
mahdie
اصلاً نمی‌دانستم دختر بودن به چه معناست. تنها چیزی که می‌دانستم این بود که چون پسر نیستم حتما مشکلی در من وجود دارد و باید کاری کنم که این مسئله را جبران کند.» ایده‌آل پدر نانسی از زن بودن همان چیزی بود که وجود نانسی را تعریف می‌کرد. از آنجا که نانسی شرایط جسمی مرد بودن را نداشت، بهترین کاری که می‌توانست بکند این بود که باهوش باشد و کارها را در حد کمال انجام دهد. پدر خود من می‌گفت: «اگه نمی‌تونی کاری رو درست انجام بدی، اصلاً آن را انجام نده» و من این پیام را این‌طور در درون خود پذیرفتم که اگر نمی‌توانم در کاری نفر اول باشم بهتر است اصلاً درباره آن سعی نکنم.
mahdie
می‌خواهم جوانیم برگردد. می‌خواهم یارانم برگردند. اما دیگر ممکن نیست. باید پیش بروم. باید از این غار خارج شوم و از کوه پایین بروم، حتی اگر این کوه به معنی کوه زندگی من باشد.»
Zohreh
زنان مانند مردان با حرکت کردن، بالا رفتن و وارد روشنایی شدن راه خود را به‌سوی خویشتن پیدا نمی‌کنند؛ بلکه با حرکت کردن به پایین و رفتن به اعماق زمین وجود خود این کار را می‌کنند. استعاره از کندن زمین برای یافتن راه بازگشت به خویشتن، به‌خوبی معرف روند تشرف زنان است. تجربه روحی و معنوی زنان به معنی رفتنِ هر چه عمیق‌تر به درون خویشتن است نه بیرون خویشتن.
Zohreh
سفر زن قهرمان از مرحله جدایی از بخش مردانه یعنی جدایی از ارزش‌های سنتی زن بودن مانند خانه‌داری، مادری و وابسته بودن شروع می‌شود و پس از همانندسازی با بخش مردانه، روبه‌رو شدن با دشواری‌های این سفر و کسب موفقیت، بار دیگر نیازمند بازگشت به بخش زنانه خود است و بالاخره به یکپارچه کردن بخش زنانه و مردانه یعنی آنیما و آنیموس خود می‌پردازد، دوگانگی را پشت سر گذاشته و به تمامیت وجود خود دست می‌یابد.
احسان رضاپور
«تغییر ترسناک است. اما جایی که ترس نیست قدرت هم نیست. اگر یاد بگیریم که بی‌آنکه بگذاریم ترس، ما را متوقف کند، ترس خود را احساس کنیم، ترس با ما متحد می‌شود و همچون نشانه‌ای به ما می‌گوید چیزی که با آن روبه‌رو شده‌ایم می‌تواند متحول شود. اغلب اوقات قدرت حقیقی ما در چیزهایی نیست که معرف امری آشنا، راحت و مثبت هستند، بلکه این قدرت در ترس ما و حتی در مقاومت ما در برابر تغییر است.»
آوا رازقندی
رابطه درونی زن با او در روان ما به شکل عقده مادر جلوه‌گر می‌شود
leili L
تاریکی یعنی همان وجه غریزی که به ما کمک می‌کند تا در رنج و مرگ، معنا را بیابیم و نور را یعنی وجه سرورآمیزی که بر قدرت و شهامت و زندگی ما صحه می‌گذارد.
leili L

حجم

۲۹۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۳ صفحه

حجم

۲۹۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۳ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۵۴,۰۰۰
۴۰%
تومان