بریدههایی از کتاب العبد: شرح احوالات و زندگانی جامع فقه و عرفان حضرت آیت اللهالعظمی محمدتقی بهجت فومنی ( ره )
۴٫۶
(۵۹)
او بعد از صبحانه چند دقیقهای نشسته استراحت میکند و سپس به درس میرود. وقتی بر میگردد برای نماز ظهر آماده میشود. نماز ظهر و عصر و تعقیباتش دو و نیم ساعت طول میکشد. بعد بر میگردد و کمی غذا میخورد. اگر کسی بگوید در سیر و سلوک خوابمان زیاد است، به او توصیه میکند نشسته بخوابد تا خواب بر او مستولی نشود
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
عاشق شدهام جانا عاشقتر از این خواهم
با چشم تو میگویم من مست چنین خواهم
من تاج نمیخواهم من تخت نمیخواهم
در خدمتت افتاده بر روی زمین خواهم
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
سپس میرفت حرم، در راه رفتن و برگشتن از حرم تمام وقت مشغول بود. پنج شش ساعت عبادت شبانهاش طول میکشید. از پنج ساعت کمتر نمیشد.»
او ساعتهای متوالی در دل شب با حضور و خلوص دیده به دیدار معشوق میدوزد و هیچگاه و به هیچ بهانهای حتی بیماری و کهولت سن این لحظات ناب و آسمانی را از دست نمیدهد
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
«ایشان شب یکی دو ساعت قبل از سحر بیدار و مشغول مناجات میشد
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
چراکه او نیز بشری بود مانند ما با این تفاوت که او برترین هدف را برای خود برگزید و در راه تحققش موانع را مغلوب خود کرد و اسیر مشکلاتی چون منع پدر، فقر، دوری از نجف و پیری و ناتوانی نشد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در همین سنین است که استادش قاضی بزرگ پشت سر او نماز میگذارد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
آیتالله محمدتقی بهجت کوه کتمان است. او با مُلکیان و زمینیان همنشین است اما چه سر و سرّی با ملکوتیان و جبروتیان دارد و با چه کسانی در عالم عُلوی نشست و برخاست دارد بر کسی آشکار نیست.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
آنان که وجودشان سراسر نور و روشنایی است بهخوبی از قدر و قیمت رهایی آگاهاند و ذرهای تیرگی را تاب نمیآورند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
او به دلیل شهرتگریزی و دوری از تشریفات که تا آخر عمر از اصول سیر و سلوکش بود در هنگام بازگشت با دوستان خداحافظی نمیکند و پنهانی به ایران میآید و دو سال بعد از این مهاجرت آیتالله قاضی فوت میکند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
او به دلیل شهرتگریزی و دوری از تشریفات که تا آخر عمر از اصول سیر و سلوکش بود در هنگام بازگشت با دوستان خداحافظی نمیکند و پنهانی به ایران میآید و دو سال بعد از این مهاجرت آیتالله قاضی فوت میکند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
او به دلیل شهرتگریزی و دوری از تشریفات که تا آخر عمر از اصول سیر و سلوکش بود در هنگام بازگشت با دوستان خداحافظی نمیکند و پنهانی به ایران میآید و دو سال بعد از این مهاجرت آیتالله قاضی فوت میکند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
روزی به خود من فرمود: میخواهی به شما بگویم از روزی که به دنیا آمدی چه کردی و تا روزی که از دنیا میروی چه خواهی کرد، میخواهی همه را بگویم؟ حالا نمیدانم چطور شد نگفتم بگو.»
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
برای او نه امر پدر بلکه امر معشوق است که او را به اطاعت فرا میخواند و این امر هرچند سخت مینماید اما آن ربالاربابِ جانها چون صداقت او را میبیند نیکو جوابی در جواب نامۀ پدر برایش میفرستد. آری، آنجا که خداوند وعده میدهد و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا چه جای تعجب اگر در پی این استقامت درهایی از ملکوت به روی او گشوده شود
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
گام سپردن در طریق عشق اگرچه ابتدا آسان مینماید اما عقبههای در راه نیز برای آزمودن صبر و استقامت سالک یکییکی از راه میرسد و او در کشاکش امتحانات الهی مردانه کمر همت میبندد که بهخوبی میداند:
رهرو عشق باید از پی معشوق
هر قدمش صدهزار آبله باشد
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و چون کتمان و پردهپوشی بر تمام احوالات آیتالله بهجت سایه افکنده به طور دقیق معلوم نیست که ماجرا چه بوده است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
آیتالله غروی اصفهانی از خدا دو چیز خواسته بود: اول اینکه زیارت عاشورایش تا دم مرگ ترک نشود و دوم مرگ را نچشد. خود آقا نیز، هم زیارت عاشورایش ترک نشد و هم اینکه بیست دقیقه خوابید و در خواب رفت. اصلاً مرگ را نچشید.»
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در جوانیاش از آقایی پرسیده بود که شما چند ساعت میتوانید خلع بدن کنید؟ گفته بود: دو ساعت، احتمال میدادم شاید ایشان خلع بدن کردهاند لذا خیلی در این حالوهوا نبودم اما ایشان رفت و الان هم دیگر دسترسی به ایشان نیست.»
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
میکرد، نمیخواست نگرانی کسی را ببیند. اصلاً در زندگیاش همینطور بود و تحمل ناراحتی کسی را نداشت. یک ربع، بیست دقیقه طول کشید ایشان را آماده کنم، تا خواستیم برویم دیدم رگبار و باران بسیار شدیدی گرفت و هوا بسیار منقلب شد. بعد از چند دقیقه هوا آرام گرفت. رفتم دیدم ایشان هنوز خواب است الحمدللهی گفت، به طرف راست چرخید، پاهایش هم به سمت قبله بود. انگار مشغول چیزی بود ولی خوابید. بعد از باران و صاعقه، شاید پنج دقیقه گذشته بود که خواستم ایشان را بیدار کنم، دیدم بیدار نمیشوند و همانطور که خودشان میفرمودند مرگ مثل خواب است
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
او حتی در فواصل جلسۀ درس هنگامی که مطلب درسی مطرح نمیشود، مشغول ذکر است و در بین درس و در لابهلای گفتوگوها نیز از ذکر باز نمیایستد. احوالات وی خود گویای آن است که لقاءالله با سستی و کسالت به دست نمیآید. پس اگر کسی دل به عرفانهای تکلیفگریز و آسایشطلب خوش کرده است باید بداند که راه به بیراهه برده است.
ZaZa
اگر کسی برای رضای خدا علم بیاموزد، برای رضای خدا به علمش عمل کند و برای رضای خدا علمی را که آموخت و عمل کرد به دیگران منتقل کند «دُعِی فِی مَلَکوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیما»
moallemgomnam
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۶۵ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۶۵ صفحه
قیمت:
۸۲,۰۰۰
۴۱,۰۰۰۵۰%
تومان