بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در جمع زنان | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب در جمع زنان اثر چزاره پاوزه

بریده‌هایی از کتاب در جمع زنان

۳٫۸
(۵)
آیا کسانی پیدا می‌شوند که قبل از مرگ دوروبر خود را پر از گل کنند؟ شاید این راهی برای از دست ندادن دل و جرئت، هنگام خودکشی باشد.
.
همه ما کار می‌کنیم تا مجبور به کار کردن نباشیم و وقتی با کسی مواجه می‌شویم که مجبور به کار کردن نیست، چه زود از کوره در می‌رویم.
قاصِدَک! هان؛ چِه خَبَر آوَردی؟
گفت: «کسی که بچه‌دار می‌شود باید زندگی را بپذیرد و به آن تن بدهد. آیا تو به زندگی تن داده‌ای؟» پاسخ دادم: «اگر کسی زندگی کند یعنی به آن تن داده است. این طور نیست؟ بچه چیزی را تغییر نمی‌دهد.» چشم از عینک برگرفت و به من نگاه کرد: «درست است ولی تو که تا به حال بچه نداشته‌ای.» مورلی گفت: «بچه مایه دردسر است، ولی تمام زن‌ها خواهانش هستند.» صدای مومینا بلند شد: «ما نیستیم.» «من همیشه دیده‌ام افرادی که بچه ندارند از سوی افراد متأهل تحت‌فشار قرار گرفته‌اند تا از فرزندان آن‌ها مراقبت کنند.» مومینا همان‌جا کلام او را قطع کرد و گفت: «بحث من این نیست. مسئله بر سر آن است که زن صاحب فرزند، دیگر به خودش تعلق ندارد. ناچار می‌شود تن به بسیاری مسائل بدهد. باید بگوید: بله. و آیا گفتن بله به دردسرش می‌ارزد؟»
نازنین بنایی
شاید اولین بار در آن غروب سالیان دور بود که واقعا پی بردم اگر در پی انجام کار یا به دست آوردن چیزی در زندگی هستم نباید به کسی تکیه کنم و باید خود را از قید وابستگی به افرادی مثل پدرِ خسته و از کار افتاده‌ام، برهانم. موفق هم شده بودم. حالا تنها مایه لذتم آن بود که خود را به آب گرم بسپارم، با آن یکی شوم و به تلفن هم جواب ندهم.
نازنین بنایی
زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنند.
.
انسان اگر در پی چیزی باشد به هر جا که نگاه کند آن را می‌بیند و همه این آرزوها و کامیابی‌های من چه معنایی داشتند جز رنج و تاول‌هایی بر کف پا.
.
آیا من انسانی جاه‌طلب بوده‌ام؟ چهره افراد جاه‌طلب پیش چشمم رژه رفت: پریده‌رنگ، با مشخصه‌ای خاص، پر تشنج. از آن‌ها آیا یکی تا به‌حال توانسته بود یک ساعت روی آرامش به خود ببیند؟ کسی که محرکش جاه‌طلبی باشد تا دم مرگ هم روی آرامش به خود نخواهد دید.
.
یک حمام و یک سیگار.
.
«تا وقتی آدم بتواند حمام کند، زندگی به تکاپویش می‌ارزد.»
.
در آب گرم که آرام گرفتم چشم‌هایم را بستم؛ چشم‌هایی که از آن همه حرف‌های بی‌مورد به درد آمده بودند. هر قدر بیش‌تر خود را متقاعد می‌کردم که حرف زدن بیهوده است نیازم به آن بیش‌تر و بیش‌تر می‌شد؛ به خصوص در جمع زنان.
.

حجم

۱۴۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

حجم

۱۴۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

قیمت:
۹۴,۰۰۰
۷۵,۲۰۰
۲۰%
تومان